مجلس دوم : در شگفتى هاى خلقت حيوانات
مفضل گفت كه : چون روز دوم شد بامداد به خدمت مولاى خود شتافتم و بعد از استيذان ، رخصت يافتم و رخصت جلوس فرمود، نشستم .
پس گفت : حمد مى كنم خداوندى را كه مدبر افلاك است ، و بعد از هر قرنى ، قرنى مى آورد و بعد از هر زمانى انشاء مى نمايد تا جزا دهد بدكاران را به مثل آنچه كرده اند و نيكوكاران را به اضعاف آنچه به عمل آورده اند، براى عدالت او، مقدس است نامهاى او، و بزرگ است نعمتهاى او، و هيچ گونه ستم نمى كند مردم را وليكن مردم بر خود ستم مى كنند چنانچه خود فرموده : فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره . و من يعمل مثقال ذرة شرا يره .(60)
يعنى : هر كه بكند به قدر سنگينى ذره كار خيرى مى بيند او را، و هر كه كند به قدر سنگينى ذره كار بدى مى بيند آن را. با آيات بسيار كه در اين باب خداوندى عليم در كتاب حكيم فرستاده ، لهذا حضرت رسالت پناه صلى الله عليه و آله و سلم فرموده كه : همين اعمال شماست كه در قيامت برمى گردد به سوى شما.
بعد از اين سخنان ساعتى سر به زير افكند پس فرمود:
اى مفضل ! اين خلق همه حيرانند و كورانند و مستانند و در طغيان خود تردد مى كنند. و به طواغيت و شياطين خود اقتدا مى نمايند، بينايان اند در ظاهر، و كورانند در باطن كه هيچ نمى بينند، سخن گويانند وليكن در حق گفتن لالند كه هيچ نمى فهمند. و شنوايانند اما در شنيدن حق كرانند كه هيچ نمى شنوند، راضى شده اند به دنياى دون و گمان مى كنند كه هدايت يافتگان اند ميل كرده اند از راه اصحاب زيركى و كياست و چريده اند در مراعى ارباب رجاست و نجاست ، گويا ايشان از ناگاه رسيدن مرگ ايمنانند و از جزا و پاداش عمل بر كرانند، واى بر ايشان ! چه بسيار خواهد بود شقاوت و محنت ايشان ! و بسى دور و دراز خواهد بود عنا و مشقت و محنت ايشان ! و چه بسيار خواهد بود بلا و مصيبت ايشان در روزى كه فايده نبخشد يارى به يارى و يارى كرده نشود مگر كسى كه خدا رحم كند او را.
مفضل گفت : چون اين مواعظ شافيه را از مولاى خود استماع نمودم بگريستم . فرمود كه : گريه مكن ! كه چون حق را قبول كردى خلاص شدى و چون پيشوايان خود را شناختى نجات يافتى . پس فرمود كه : ابتدا مى كنم براى تو به ذكر حيوان تا واضح گردد براى تو از غرايب حكمت هاى خلقت حيوان مثل آنچه دانستى از عجايب صنعت هاى غير آن .
سپاس از مطلب خوبتون