از دیده ها نهانی و در دل هوای توست
هرکس غریبه شد به جهان آشنای توست
زخمی که از فراق تو بر قلب من نشست
در فکر التیام و دوا و شفای توست
از دیده ها نهانی و در دل هوای توست
هرکس غریبه شد به جهان آشنای توست
زخمی که از فراق تو بر قلب من نشست
در فکر التیام و دوا و شفای توست
گفتی که میا مولا کوفه پر نیرنگ است
دلها همه بی مهر و در دست همه سنگ است
تو ماهی دریا و دریا دل بی تابت
عکس رخ زیبایت در دیده ی اربابت
صدای پای سپاه امام میآید
مدافع حرم از سمت شام میآید
تمام شهر، پر از عطر لاله و یاس است
درست میشنوم؟ این صدای عباس است
نوای “قاسم” و “عون” و “حبیب” میآید
چقدر قافلهی دل، غریب میآید
دوباره عشق، کنار “شریعه” پرپر شد
دوباره خاک، به خون خدا معطر شد
چقدر سرو سهی، دسته دسته آوردند
به روی دست، عقیق شکسته آوردند..
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ …
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ
ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ
ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﭼﺎﻩ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔﻆ ﮐﺮﺩ
ياد ِ آن روزي که ما هم “آب بابا” داشتيم
دفتر ِ خط خورده ي ِ مشق ِ الفبا داشتيم
کفشهايي وصله دار و کوچک و شايد گِلي
يک دل اما بي نهايت مثل ِ دريا داشتيم
آخرین نظرات