در دعاى ابوحمزه ثمالى درباره سختى اهوال قيامت گفته شده است؛ به طور كلى مواقف و ايستگاه هاى قيامت چند تا است و فلسفه آنها چيست؟
پس از اينكه همه بندگان ـ به استثناى مخلَصين و شيعيان واقعى ـ در صحنه قيامت حاضر مى شوند، ايستگاه هايى را بايد طى كنند تا به مقصد نهايى خود برسند. براساس روايات، صحنه محشر و قيامت، پنجاه موقف و ايستگاه دارد كه نخستين آنها، به پاخاستن از قبر و حضور در صحنه محشر است. قرآن مى فرمايد: «تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِى يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ»[1] ؛ «فرشتگان و روح [در روز قيامت] به سوى او عروج مى كنند، در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است».
امام صادق عليه السلام با استناد به اين آيه مى فرمايد: «فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا عَلَيْهَا فَإِنَّ لِلْقِيَامَةِ خَمْسِينَ مَوْقِفاً كُلُّ مَوْقِفٍ مِقْدَارُهُ أَلْفُ سَنَةٍ»[2] ؛ «پيش از اينكه [در دادگاه عدل الهى] حساب شما را محاسبه كنند، از خود [در دنيا] حساب بكشيد؛ زيرا قيامت داراى پنجاه ايستگاه است كه هر ايستگاه، هزار سال به طول مى انجامد».
ابن مسعود مى گويد: ما نزد اميرمؤمنان على عليه السلام نشسته بوديم كه فرمود: «إن فى القيامة لخمسين موقفا كل موقف ألف سنة فأول موقف خرج من قبره»[3] ؛ «در قيامت پنجاه موقف و ايستگاه است كه هر ايستگاه هزار سال به طول مى انجامد و نخستين ايستگاه هم بيرون آمدن از قبر است».
هدف از وجود اين ايستگاه ها، پاك شدن انسان ها و پيدا كردن آمادگى ملاقات با خداى سبحان است؛ زيرا قيامت، بازگشت هر چيز به مبدأ خود است[4] و تنها كسى مى تواند به بارگاه الهى، بار يابد كه با تمام وجود خود، تنها او را بخواهد و خدايى شود. اين ايستگاه ها نيز براى پاك شدن انسان ها است؛ اما كسانى كه از پيش، در دنيا خود را پاكيزه كرده اند، توقفى بس كوتاه دارند و به اندك زمانى به محضر حق راه مى يابند.[5]
نكته ديگر اينكه ماندن در اين توقفگاه ها و طول آن، بستگى به خود فرد دارد. برحسب بعضى از روايات، سران شرك ـ كه هيچ اميدى به اصلاح آنها نيست و حساب آنان روشن است ـ در اين موقف ها نمى ايستند و به سوى دوزخ برده مى شوند.[6] همچنين شيعيان واقعى نيز در اين توقفگاه ها، درنگ ندارند و مستقيم به بهشت مى روند.
منابع
[1]. معارج 70، آيه 4.
[2]. كافى، ج 8، ص 143.
[3]. بحارالانوار، ج 7، ص 111.
[4]. «انا للّه و انا اليه راجعون»، بقره 2، آيه 245 و نيز ر.ك: نجم (53)، آيه 42؛ انشقاق (84)، آيه 6 ؛ مائده (5)، آيه 18.
[5]. اين مطلب مضمون حديثى از پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله است كه به ايشان عرض شد: قيامت چه روز طولانىاى است. فرمود: قسم به كسى كه جان محمد صلىاللهعليهوآله به دست او است، آن روز براى مؤمن كوتاهتر از نماز واجبى است كه او در دنيا اقامه مىكند». تفسير الميزان، ج: 20 ص: 13؛ بحث روايى ذيل آيه 4 سوره مباركه «معارج»؛ روشن است كه اين گروه مومنانى هستند كه به مقام مخلَصين نرسيدهاند.
[6]. بحارالانوار، ج 7، ص 250 و 260.
آخرین نظرات