حیات در مرگ!
با آنکه شنیدن کلمه مرگ برای ما خوشایند نیست اما حقیقت این است که هر مرحله حیات برتر مستلزم مرگ مرتبه پایین تر است.اگر به مرتبه پایین دل خوش کنی و بآن عادت کنی هیچ گاه طعم و لذت مراتب بالاتر رانخواهی چشید.اگر به لذات آنی و ازبین رفتنی خو بگیری هیچ گاه لذات پایدار و ابدی را نخواهی داشت.اگر به اسارت نفس اماره رضایت دهی هیج گاه طعم رهایی و امیری را درک نخواهی کرد.پس اگر حیات برتر میخواهی چاره ای جز گذر و عبور از مرتبه پست تر را نداری و الا باید برای همیشه در یکجا توقف کنی و همچون آب راکد درون گودال متعفن و گندیده شوی بنحوی که هیج رهگذری توان تحمل تو را نداشته باشد.اما اگر به برکت حرکت و رها کردن عادت غلط گذشته جریان پیداکردی و جاری شدی آنگاه شفاف و زِلال میشوی و همگان مشتاق مصاحبت باتو میشوند. پس از تغییر در فکر و اندیشه نهراسیم و بر افکار نادرست گذشته جمود نورزیم که حیات ما در همین پویایی و حرکت است. برکت در گذشتن و دل نبستن است که اساسا دنیا جای ماندن نیست.تنها دلخوشی در آن همان حرکت است.حرکت بسوی آن مقصودنهایی که نهایت پویایی و حیات است و هم اوست که میتواند از دل مرده موجود زنده بیرون بکشد!(یخرج الحی من المیت …..) از او بخواهیم که وجود مرده ما را به برکت ایام زیبای ربیع زنده گرداند.
بمیرید بمیرید دراین عشق بمیرید
دراین عشق چومردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید وزین نفس ببرید
که این نفس چو بنداست و شماهمچو اسیرید…..
حیات در مرگ!
آخرین نظرات