يا اَبا عَبْدِاللهِ يا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، اَيهَا الشَّهيدُ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ يا حُجَّةَ اللهِ عَلي خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَي اللهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللهِاِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ،
كربلا وارد بكويت شد حسين
ميهمان اندر سرايت شد حسين
باابوالفضل و عليّ اكبرش
وارد مهمانسرايت شد حسين
زينب و كلثوم و زنهاي حرم
عازم بزم بلايت شد حسين
اي زمين زآنها پذيرائي نما
چون مقيم نينوايت شد حسين
خدا قافله دارد مي آيد كربلا، يك وقت رسيدند به جائي ديدند اسب امام حسين عليه السلام قدم از قدم برنمي داره .
اسبش را عوض كردند، ديدند راه نمي رود.
اسب ديگري آوردند، آقاسوار شد، ديدند، قدم نمي زند.
يك وقت جوانها گفتند: آقا چرا اين اسبها راه نمي روند.
فرمود: ببينيد از اين عربهاي باديه نشين كسي هست در اين سرزمين ، اسم اين زمين را بلد باشد.
پيرمردي را آوردند، فرمودند: بابا اسم اين زمين را مي داني ؟
گفت : بله آقا، اين زمين چند تا اسم داره ، قادسيه ، غاضريه ، شاطي ء فرات ،….
آقا فرمود: اسم ديگري ندارد؟
چرا آقانينوا هم مي گويند. آقا فرمود: اسم ديگري ندارد؟
چرا آقا اينجا را كربلا هم مي گويند.
فرمود: آي جوانها، بارها راپايين بياريد، بار به منزل رسيده …
بار بگشائيد اينجا كربلاست
آب و خاكش با دل و جان آشناست
السلام اي سرزمين كربلا
السلام اي منزل نور خدا
السلام اي وادي دلجوي عشق
وه چه خوش مي آيد اينجا بوي عشق
يك وقت صدا زد: اي برادرها، اي پسر برادرها، اي محرمها، اول برويد زينب را پياده كنيد.
آمدند، دور محمل خانم را گرفتند، محترمانه زينب را پياده كردند.
اف برتو اي روزگار، چند روزي بيشتر نگذشت ، باز همين زينب خواست سوار شود، هر چه نگاه كرد، ديد يكنفر نيست كمكش كند.
خدا يك وقت رويش را برگرداند طرف گودال قتلگاه ، صدا زد: حسين جان بلند شو زينب را سوار كن.(10)
(نوحه و سينه زني)
شه فرودآمد بدشت كربلا
گفت پس با آن زمين پُر بلا
اي زمين اي تربت عنبر سرشت
اي بتربت برتر از خاك بهشت
اي زمين از عرش اعلا برتري
چون مقام زاده پيغمبري
بعد از اين خاك تو باشد مدفنم
تا قيامت در تو باشد مسكنم
سوي تو از مكه نازان آمدم
خود نه تنهابا جوانان آمدم
آمدم تا در تو جان فاني كنم
در تو هفتاد و دو قرباني كنم
اين من و اين اكبر و اين اصغرم
قاسم و عباس و عون و جعفرم
حاليا بر گو مرا مدفن كجاست
مدفن قربانيان من كجاست
راست بر گو اي زمين اندر كجا
دست عباسم شود از تن جدا
در كجا بر جان من آذر زنند
تير بر حلق علي اصغر زنند
گو بمن قبر علي اكبر كجاست
حجله گاه قاسم مضطر كجاست
بر گلوي من كجا خنجر كشند
از سر زينب كجا معجركشند
در كجا جسم مرا عريان كنند
پايمالم از سم اسبان كنند
آخرین نظرات