#انقلاب_در_قاب_خاطرات مادرم از چادر خوشش نمی آمد، گفته بودم برای وقتی با دوستانم می روم زیارت چادر بدوزد. هر روز چادرم را تا می کردم،می گذاشتم ته کیفم،کتابهایم را می چیدم روش.از خانه که می آمدم بیرون، سرم می کردم تا وقتی بر می گشتم. آن سال ها چادر یک… بیشتر »
آخرین نظرات