? تقیّد عبدالحسین برونسی به نماز اول وقت، بقیه را هم ترغیب میکرد تا دست از کارهایشان بکشند و نماز بخوانند. این روشِ تبلیغِ غیرمستقیم او بود؛ ولی از تذکر مستقیم و البته دوستانه هم غافل نمیماند. به رفقا و دوستانش با مهربانی یادآوری میکرد نماز اول وقت را فراموش نکنند و از ثوابش محروم نمانند.
? پایم تیر خورده بود و لنگانلنگان به عقب برمیگشتم. سر چهارراه خندق، عبدالحسین را دیدم. وضعیتم را که دید گفت: کمی دیگر به عقب بروی بچههای امدادگر را میبینی. آنان به تو کمک خواهند کرد.
تشکر کردم. هنوز چند قدمی دور نشده بودم؛ مکثی کرد و پرسید: نمازت را خواندهای؟!
? برایم جالب بود که زخمیشدن و خونریزی پایم را عذری برای تأخیر در نماز نمیدانست. گفتم: هنوز نه.
توصیه کرد: اول نمازت را بخوان بعد برو عقب.
این آخرین جملهای است که از شهید برونسی به یادگار دارم. به اورژانس که رفتم خبر شهادتش را آوردند.
? قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 10
✅نقش علماى خوب در دوران قبل از ظهور
در هر زمانى افرادى وارسته وجود دارند اگر چه زندگى براى آنان با اين فساد رايج بسيار دشوار است.
از رسول خدا(ص) نقل شده است كه:
«زمانى بر علما خواهد گذشت كه مرگ از طلاى سرخ نزد آنان عزيزتر است.»
امام هادى(ع) فرمود:
اگر نباشند برخى دانشمندان كه پس از غيبت قائم ? ما (مردم) به سوى او مى خوانند و نزد او رهنمون مى شوند و از دين خدا با حجّت قاطع الهى دفاع مى كنند و بندگان سست اعتقاد خدا را از دام شيطان و پيروان او مى رهانند، هرگز كسى باقى نمى ماند مگر آنكه روى از دين خدا بر مى تافت. ليكن آنان برترين ها نزد خدايند.
✅? @mahdaviat ?
✅? http://sapp.ir/mahdaviat ?
روزى شیخ سلاّر بن عبدالعزیر (1)در مجلس درس شیخ مفید، یکى از مطالب علمى را به شکل شایسته اى بیان کرد و همه حاضران را به اعجاب و تحسین واداشت.
«شیخ مفید» نیز از هوش سرشار و مقام علمى این شاگرد لذت برد و خوشحال شد. نام و نشان و احوال وى را پرسید، گفتند: «این دانشمند جوان به لطف شما زنده است و زندگى اش مرهون سخن شماست.» شیخ مفید، چگونگى ماجرا را سؤال کرد، گفتند: «وقتى که مادر او از دنیا رفت، او در شکم مادر بود. اطرافیان و بستگانش دربارهٔ وى متحیر ماندند و به محضر شما آمدند. اوّل فتوا دادید که آن زن دفن شود، وقتى که آنان از محضر شما مرخص شدند، شخصى را با عجله فرستادید و او آمد و گفت: «شیخ مى فرماید، پهلوى چپ آن مادر را بشکافید و بچه را بیرون آورده، بعداً دفن کنید.»
آنان، طبق دستور شما عمل کردند و پیش از دفن مادر، بچه را بیرون آوردند و اکنون این عالم وارسته و متبحر که در محضر شما نشسته است، همان طفل است.» شیخ مفید(رحمه الله) با کمال تعجب فرمود: «به خدا قسم! آن #فتواى_دوم_از_من_نبوده_است. حالا که چنین است، با خود شرط مى کنم که دیگر در امور مسلمانان دخالت نکنم و دربارهٔ احکام شرعى مسلمانان فتوا صادر نکنم؛ چرا که نزدیک بود با یک فتواى اشتباه، باعث مرگ چنین شخص دانشمندى شوم.»
1-. حمزه بن عبد العزير معروف به سلاّر ديلمى از بزرگان فقهاى اماميه در قرن پنجم به شمار مىآيد. او از ممتازترين شاگردان شيخ مفيد، سيد مرتضى و شيخ طوسى است. المقنع فى المذهب، التقريب فى اصول الفقه و المراسم العلويه از جمله آثار گرانقدر اوست. وى در سال 463ق وفات يافت و در منطقه خسروشاه در حومه تبريز مدفون شد. مزار او امروزه مطاف عاشقان اهل بيت(ع) ودوستاران علم و دانش است.
✅? @mahdaviat ?
✅? http://sapp.ir/mahdaviat ?
? در «بهمنشیر» سردی هوا تا حدی بود که سرما تا مغز استخوان نفوذ میکرد. چند روز در روشنی هوا در بهمنشیر غواصی کردیم و بعدش همه آموزشها به تاریکی شب منتقل شد. نماز مغرب و عشا را که میخواندیم، شام مختصری میخوردیم و میزدیم به آب. دو طرف بهمنشیر غواصی میکردیم و آموزش میدیدیم.
? یک ساعت مانده به نماز صبح کارمان تمام میشد؛ آنوقت در مسجد گردان جای سوزن انداختن نبود. گردان 410 به نماز شب میایستاد. اگر ناآشنا بودی، گمان میکردی نماز جماعت میخوانند.
? حاج احمد در انتهای مسجد جای مخصوص به خود داشت. فرش را کنار میزد و روی خاکها مینشست، گردن کج میکرد و نماز شب میخواند. انگارنهانگار این همان آدمی است که تا ساعتی قبل با آن هیبت مردانه کنار ساحل قدم میزد و ضعفهایمان را تذکر میداد.
? دعا، زیارت و نماز شب برنامه اصلی کارمان بود. وقتمان را با نماز اول وقت تنظیم میکردیم. حاج احمد روی نماز شبِ نیروها حساس بود. افتخار میکرد همة گردانش نماز شب میخوانند. خودش هم مقید بود.
? قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 7
آخرین نظرات