قرارگاه کمیل که تشکیل شد، آبشناسان در کنار امیر سپهبد علی صیاد شیرازی به آنجا رفت. در آن زمان هنوز با گروه موتورسوارها کار می‌کرد و معمولاً برای شناسایی همراه آنان به قلب دشمن می‌زد.

محل استقرار ما جزیره مجنون بود. یک شب متوجه شدم شهید آبشناسان در سنگر نیست.

نگران او شدم و خواستم سروگوشی آب دهم. آهسته از سنگر بیرون آمدم و شبحی را از دور دیدم. خود را به او رساندم و متوجه شدم آبشناسان در دل آن صحرا رو به قبله نشسته و اشک‌ریزان از خدا طلب شهادت می‌کند.

یاد آن فرمایش شهید مطهری افتادم که می‌گفت: کسی که عاشق شد، خود را رها می‌کند. در یک لحظه دیدم که شهید آبشناسان خود را رها کرده و می‌رود که به خدا بپیوندد.

قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 16

?? مرکز تخصصی نماز ؛ یاور نماز باشیم ? ارسال به یک گروه

 ترکش خورده بود روي پاش. 4 تا انگشتش کامل رفته بود. فقط شست پاش مونده بود. مي گفت اين يکي رو نزده اند؛ گذاشتند که موقع سجده بگذارمش روي زمين!

سجده که مي رفت خنده دار بود. سه تا انگشت رو مي گذاشت روي زمين؛ يکي از پاي قلم شده اش، دو تا از پاي سالمش. بهش گفتم: مگه نبايد فقط شست پامون روي زمين باشه؟ گفت: شست پات رو بگذار. بقيه رو گذاشتي گذاشتي، نگذاشتي نگذاشتي.

? عروة الوثقي، ج 1، سجود، مسأله 7 و أجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري، 496.
[کتاب «دو رکعت قصه» ؛ رسول نقي ئي؛ صفحه 104]

 عطر نماز را فراگیر می‌کرد

? شهید حسن آبشناسان، ارتشی زمان طاغوت بود؛ اما از عمق جان به اسلام و انقلاب اسلامی ایمان داشت. او که در زمان دفاع مقدس، فرماندهی نیروهای ویژه ارتش را بر عهده داشت، علاوه‌بر آموزش‌های مخصوص نظامی، بر ابعاد روحی و معنوی نیروهای تحت امر خود هم تأثیر می‌گذاشت.

? شهید آبشناسان نیروهایش را به نماز اول وقت و جماعت تشویق می‌کرد. بعد از نماز هم مثل انسانی عادی و بی‌هیچ ادعایی کنار نیروهایش می‌نشست و دستور می‌داد سفره ناهار را در نمازخانه پهن کنند تا همة نیروهای ارتش در کنار هم و به‌صورت یکسان غذا بخورند. این رفتار او در ارتش باعث جذابیت بیشتر شخصیت بزرگ و ساخته‌شدة این مرد خدا می‌شد. آنانی که ارتش زمان شاه را دیده بودند، اصلاً برایشان قابل تصور نبود که روزی در بین نیروهای ارتش ایران، فرهنگ برادری حاکم شود و فخرفروشی و برتری‌جویی کنار رود.

? قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 15

 آیت‌الله مجتهدی تهرانی: روزی در حرم امام رضا علیه السلام جوانی نزد من آمد و پرسید: اگر بخواهم زنگار دلم را پاک کنم چه کنم؟

از این جوان و سوالی که پرسید خیلی خوشم آمد! به او گفتم برای پاک کردن دلت چند راه ساده وجود دارد:

? از قرائت قرآن مخصوصاً وقت سحر غفلت نکن
? زیاد استغفار کن
? تا می‌توانی به یتیمان محبت کن و دوستشان بدار

°•کپی با ذکر #صلوات آزاد است•°

آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):

•★• استاد ما حضرت حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) مےفرمودند: آن قدر درقبر بخوابیم که استخوان هایمان بپوسد، یك شب هم بلند شو ببین چه خبر است.

•★• پیامبر اکرم صلےالله علیہ وآله می فرمایند:

«وقتی بنده ای از خواب شیرینش و از رختخوابش برخیزد در حالیكه خواب آلود است،» برای این كه به سبب نماز شبش می خواهد كه خداوند را راضی كند،

•★• خداوند متعال به سبب آن بنده ، بر ملائكه مباهات می کند و می گوید :
این بنده ام را می بینید كه بلند شده و خواب شیرینش را ترك كرده تا كاری را انجام دهد كه بر او واجب نكرده ام؟
شاهد باشید كه من او را آمرزیدم .

°•کپی با ذکر #صلوات آزاد است•°