اگر پس از شهادت امام حسن عسكری ـ علیه السلام ـ غیبت صغری صورت نمیگرفت و غیبت كامل صورت میگرفت، شاید وجود مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) مورد غفلت واقع میشد و كمكم فراموش میگشت، از این جهت ابتدا غیبت صغری شروع شد تا شیعیان در آن ایام بتوانند با امام خود به وسیله نواب خاصاش تماس گرفته، علائم و كراماتی مشاهده نمایند تا ایمانشان كامل گردد.
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در كجا و چگونه غایب شد؟ آیا در سرداب منزل پدرش غایب شد و هنوز نیز در آنجاست؟ در این باره به شیعه تهمت هایی زده اند؛ می گویند شیعه معتقد است مأموران خلیفه عباسی به منزل حضرت در سامرا هجوم آوردند تا او را دستگیر كنند و آن حضرت در آن هنگام در سرداب از دیده ها پنهان شد این داستان چنان شهرت یافته كه امام را «صاحب سرداب» لقب داده اند.
در حالی كه در منابع شیعی هیچ نامی از سرداب نیست. نویسندگان اهل سنت بر این نظر اصرار می ورزند و متأسفانه این سخن دستاویزی برای حمله برخی از آنان به تشیع گردیده است. (منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، ص 372) آنان پنداشته اند كه شیعیان در میان سرداب امام خود را می جویند و ظهورش را از آن نقطه انتظار می كشند.
واقع قضیه این است كه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) از هنگام ولادت در اختفا به سر می برد و بعد از نماز گزاردن به پیكر پاك پدر و دفن آن حضرت وارد منزل شد و دیگر كسی آن حضرت را در اجتماع و در جمع مردم ندید. (باقر شریف قریشی، حیاة امام المهدی، ص 115 – 120)
خانه ای كه از آن سخن گفته می شود، دو قسمت داشت، یك قسمت برای مردان و قسمت دیگر برای خانم ها و یك سرداب هم زیر اتاقها قرار داشت كه در ایام گرما اهل خانه در آن سرداب زندگی می كردند.
شیعه این خانه و سرداب را محترم می دارد؛ زیرا برخی از امامانشان در این خانه زندگی می كردند و امام هادی و امام عسكری و نیز امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در همین خانه، خداوند سبحان را عبادت می كردند. این یك امر عقلانی و طبیعی است كه به جهت علاقه ای كه به پیشوای دینی خود دارند متعلقات او را هم محترم بشمارند. پس سخن غیبت حضرت در سرداب، بهتانی بیش نیست و هیچ یك از بزرگان شیعه چنین باوری ندارند. (درسنامه تاریخ عصر غیبت، مۆلفان، آقائی، جباری، عاشوری، حكیم ، ص 177)
برای شناخت هر چه بهتر تاریخ سیاسی عصر غیبت صغری و دست یافتن به تحلیلی صحیح و جامع در مورد این دوره، و پی بردن به علل و زمینههای غیبت امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه) و در نهایت عمق موضع گیریهای امام، بررسی وضعیت سیاسی، اجتماعی و فكری این عصر در آستانه غیبت امام ـ علیه السلام ـ ضروری است.(که البته در این مجال نمی گنجد)
اما به طور خلاصه: برای پی بردن به علل و زمینههای غیبت و دست یافتن به تحلیلی جامع و صحیح، مروری به وضعیت سیاسی و اجتماعی و فكری عصر عباسیان دوّم و دوره مركزیت سامرّا در آستانه غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) لازم است و آنچه از لحاظ وضعیت سیاسی قابل توجه است، ستمگریهای خلفای عباسی، اذیت و آزار علویان و شیعیان از طرف حكومت، جایگاه نداشتن شیعیان در معادلات سیاسی، حكومت و آنچه از لحاظ وضعیت اجتماعی قابل ذكر است دو قطبی شدن جامعه و تقسیم آن به لحاظ مالی و اقتصادی به دو قشر محروم و برخوردار، همچنین از لحاظ وضعیت فكری، چرخش فكری آشكارِ متوكل از اعتزال به اهل حدیث و سركوبی معتزله و شیعیان جلب توجه میكند، حال در چنین شرایط حادّ سیاسی، اجتماعی و فكری است كه مخفی بودن امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) لازم و ضرورت پیدا میكند.
چرا غیبت صغری امتداد نیافت؟
درست است كه اگر برنامه غیبت صغری ادامه پیدا میكرد و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) با توجّه به غیبت آن حضرت در تمام اعصار غیبت نائب خاصی داشت كه و فاتق امور و راهنمای عموم باشد و به عبارت دیگر شرایط غیبت صغری امتداد پیدا میكرد، به نظر میآید كه به نفع مردم بود، امّا آنچه مهم و قابل تذكر است این كه برنامه و روش كار امام را خداوند متعال تعیین نموده است و امام باید همان برنامه را پیاده و اجرا نماید و پس از آن كه اصل امامت را پذیرفتیم و ثابت گشت، نسبت به برنامه كار امام پرسش از ملّت به عنوان ایراد و اشكال، بیجا و بیمورد است و حتّی خود امام نیز جز تسلیم و تمكین و اجرای برنامه، وظیفه و تكلیفی ندارد و چنانچه بخواهیم این پرسش را موشكافانه بررسی كنیم آن را به دو پرسش دقیق دیگر تبدیل میكنیم كه با پاسخ به آن دو پرسش این پاسخ هم تكمیل میگردد.
غیبت
پرسش نخست: چرا برای امام ـ علیه السلام ـ دوگونه غیبت داشته و از همان اول غیبت كبری آغاز نشد؟
پرسش دوّم، پس از آن كه غیبت صغری پیش آمد و نائبان خاص تعیین شدند چرا دوران غیبت صغری پایان یافت؟
امّا پاسخ پرسش نخست این كه، غیبت صغری مقدمهای بود برای غیبت كبرا و به عنوان زمینهساز غیبت كبرا بوده است. چون در ابتدای غیبت بود و اذهان عموم مردم،انس با غیبت نداشتند، اگر چه در آن دوران و چند سال قبل حضرت امام علی النقی ـ علیه السلام ـ و حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السلام ـ فیالجمله برای آماده كردن اذهان مردم از نظرها غیبت میكردند، با این وجود غیبت تامّه اگر دفعتاً و یكباره صورت میگرفت، اسباب انحراف افكار جامعه میگردید و قبول قطع ارتباط با امام چنانچه در غیبت كبرا واقع شد، برای اكثر مردم ودشوار و ناراحت كننده بود.
از آن جهت كه غائب شدن امام و رهبر جامعه، آن هم زمانی طولانی امری است بسیار غریب و نامأنوس و باور كردن آن برای مردم سخت است، از این جهت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) تصمیم گرفتند كه كمكم مردم را با این موضوع و پدیده آشنا سازند و افكار را برای پذیرش آن آماده نمایند. از این رو گاه و بیگاه از غیبتش خبر داده و گرفتاریهای مردم آن زمان، افكار و سرزنش منكرین و ثواب قدم و انتظار فرج را گوشزد مینمودند.
اگر پس از شهادت امام حسن عسكری ـ علیه السلام ـ غیبت صغری صورت نمیگرفت و غیبت كامل صورت میگرفت، شاید وجود مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) مورد غفلت واقع میشد و كمكم فراموش میگشت، از این جهت ابتدا غیبت صغری شروع شد تا شیعیان در آن ایام بتوانند با امام خود به وسیله نواب خاصاش تماس گرفته، علائم و كراماتی مشاهده نمایند تا ایمانشان كامل گردد.
از این رو به مدت 69 سال یعنی ازسال 260 هـ . ق تا سال 329 هـ . ق (سال درگذشت آخرین نائب خاص امام زمان) غیبت صغری شكل گرفت و در این غیبت مردم به واسطه نواب خاص میتوانستند مشكلات و مسائل خویش را به عرض امام برسانند و توسط آنان پاسخ دریافت دارند و حتّی گاه به دیدار امام نائل شوند ، لذا میتوان گفت در این مدت، امام ـ علیه السلام ـ هم غائب بود هم غائب نبود.( مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 673 و 674)
بنابراین علّت عدم امتداد غیبت صغری این بود كه برنامه اصلی كار آن حضرت غیبت صغری نبود بلكه غیبت صغری مقدمهای بود برای هدف اصلی كه غیبت كبرا نام داشت و این غیبت صغری تنها برای یك زمینهسازی بود وقتی نباشد نائب خاص دارای حكم نافذ و صاحب قدرت ظاهری نباشد و نتواند رسماً در كارها مداخله كند بلكه قدرتهای ظاهری به واسطه تمركز توجهات در او با او معارضه و مزاحمت داشته باشند، شیادان و جاهطلبان هم ادعای نیابت خاصه مینمایند و اسباب تفرقه و گمراهی فراهم میسازند چنانچه در همان مدت كوتاه غیبت صغری دیده شد چه دعاوی باطلی آغاز گردید و این خود یك مفسدهای است كه دفعش از حفظ مصلحت تعیین نائب خاص اهمیتش اگر بیشتر نباشد كمتر نیست، و خلاصه آن كه ادامه روش نیابت خاصه با صرف نظر از مصالحی كه فقط در همان آغاز كار و ابتدای امر داشته با این كه نوبا مبسوط الیه و نافذ الحكم نباشند و تحت سیطره زمامداران وقت مأمور به تقیّه باشند از نظر عقل مصلحت ملزمهای ندارد بلكه از آن مفاسدی ظاهر میگردد. (آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی ، ص 364)
چرا غیبت صغری امتداد نیافت؟؟؟؟
آخرین نظرات