نهجالبلاغه
با نهجالبلاغه اُنس پيدا كنيد. نهجالبلاغه، خيلى بيدار كننده و هوشيار كننده و خيلى قابل تدبّر است. در جلساتتان، با نهجالبلاغه و كلمات اميرالمؤمنين انس پيدا كنيد.
همه میتوانند استفاده كنند؛ خوشبختانه كتب معتبر حديثى ما امروز همه ترجمه شده است. «كافى» ترجمه شده است، «من لا يحضره الفقيه» ترجمه شده است، «نهجالبلاغه» ترجمه شده است، كلمات حضرت زهرا (سلاماللَّهعليها) ترجمه شده است. يعنى اينجور نيست كه اين متون، مخصوص عربىدانها باشد؛ نه، عربىدان و غير عربىدان همه میتوانند از اين كلمات استفاده كنند؛ اينها فرصت است. از اين فرصتها بايد استفاده كرد.
بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاكرین اهل بیت(علیه السلام) 3/3/1393
بايد خواند و فراگرفت؛ اين نهجالبلاغه را بايد خواند و فراگرفت. در دوران اخير، بسيارى از متفكران و انديشمندان غيرمسلمان ـ نه فقط مسلمانها ـ با نهجالبلاغه آشنا شدند؛ كلمات اميرالمؤمنين را خواندند و ديدند؛ حكمتهاى مجسم در اين بيانات را شنيدند و فراگرفتند و از عظمت اين كلام و صاحب كلام بهتزده شدند. ما به نهجالبلاغه بيش از اين بايستى توجه كنيم؛ بيش از اين بايد فرا بگيريم؛ بيش از اين بايد از درياى مواج حكمت اميرالمؤمنين بهره ببريم؛ همهى ابعاد كار را روشن ميكند، همهى درسها را به ما میدهد. علماى بزرگ اهل سنت دربارهى اين كلمات تعبيراتى دارند كه انسان شگفتزده میشود.
بيانات در ديدارمردم بوشهر در روز ميلاد امام على(علیه السلام) 5/4/1389
در خطب نهجالبلاغه ؛ مدارا نكردن با ظالم، همدلىِ با مظلوم و كمك براى گرفتن حق مظلوم از ظالم، چيزهائى است كه در زندگى اميرالمؤمنين، در كلمات اميرالمؤمنين و در خطب نهجالبلاغه، به وضوح در صدها نقطه، قابل ملاحظه است. به اين جملات پربار اميرالمؤمنين توجه بفرمائيد: «و اللَّه لأن ابيت على حسك السّعدان مسهّدا أو أجرّ فىالأغلال مصفّدا احبّ الىّ من أن القى اللَّه … ظالما لبعض العباد و غاصبا لشئ من الحطام»؛ ببينيد! آن نمودار و پيشانى حكومت اميرالمؤمنين اين است؛ يعنى اگر در سختترين شرائط زندگى قرار بگيرم، ممكن نيست كه من اندك ظلمى به احدى از خلايق انجام بدهم و براى خودم حطام دنيا را جمعآورى كنم؛ براى خودم ذخائر دنيوى را طلب بكنم.
| بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم در سالروز ميلاد حضرت على (علیه السلام) ۱۳۸۷/۰۴/۲۶
بهترین شرح نهجالبلاغه
يك جمله دربارهى علامه ابنميثم بحرانى عرض بكنيم؛ اين شخصيت بزرگ علمى قرن هفتم؛ هم فقيه است، هم متكلم است و مسلط به مفاهيم عاليهاى است كه در نهجالبلاغهى اميرالمؤمنين (عليهالصّلاةوالسّلام) به صورت متراكم گنجانيده شده است. سالها قبل ـ در پيش از انقلاب ـ من نهجالبلاغه را در بين جوانها و طلاب علوم دينى و دانشگاهیها تدريس مىكردم؛ به شروح نهجالبلاغه مراجعه مىكردم. آن وقت به نظرم اينطور مىرسيد كه در بين همهى شرحهايى كه بر نهجالبلاغه نوشته شده است، «شرح ابنميثم» از جهت تبيين مراد اميرالمؤمنين و كلمات آن بزرگوار بهترين است. جا دارد كه اين شخصيت عظيمالقدر علمى از طرف همهى مسلمانها تجليل شود؛ چون نهجالبلاغه كتاب همهى مسلمين است؛ لذا شما ملاحظه مىكنيد كه از علماى شيعه و سنى در طول قرنهاى متمادى، افراد بزرگ و نامدارى اين كتاب را شرح كردهاند ـ چه از علماى اهل سنت، چه از علماى شيعه ـ در همين دورانهاى اخير شيخ محمد عبده اين كتاب را شرح كرده و از اين كتاب تجليل كرده است. نهجالبلاغه متعلق به همهى مسلمين است.| بيانات در ديدار شركتكنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع ۱۳۸۵/۱۰/۲۵
درسِ هميشهى بشريت
ايمان مخلصانه، جهاد فداكارانه، ذوب شدن در امر و نهى الهى، اطاعت و عبوديت مطلق در مقابل خداوند، بىاعتنايى به زخارف دنيوى و جهات مادى، رحم و انصاف و عدالت نسبت به عموم مردم، نگاه عطوفتآميز به مظلومان، به ضعيفان، به مستضعفان، ايستادگى و قاطعيت در مقابل دشمنان دين، رفتن به دنبال وظيفه در همهى شرائط و با هرگونه سختى و دشوارى؛ اينها كلمات حكمتآميزى است كه بشر ديروز و امروز و فردا به اين كلمات نيازمند است. نهجالبلاغهى اميرالمؤمنين (عليهالصّلاةوالسّلام) درسِ هميشهى بشريت است. اين شخصيت ظاهرى اميرالمؤمنين (عليهالصّلاةوالسّلام) است كه چشم كوتهبين ما مىتواند آن را ببيند و حس كند و زيبايىهاى آن را ادراك كند. ابعاد معنوى و قدسى و ملكوتى، مخصوص قديسين و مخصوص صديقين است، كه آنها مىبينند؛ و چشمهاى ما توانايى ندارد كه مانند اولياءاللَّه و بندگان مقرب الهى آنها را درك كنند.| بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد امیرالمؤمنین(ع) ۱۳۸۵/۰۵/۱۷
نصایح و مواعظ نهجابلاغه برای مسئولان
مرسوم ما در ماه رمضان كه عادتاً در جمع مسؤولان دولت ساعتى را مثل امروز هستيم، اين است كه از نصايح و مواعظ نهجالبلاغه استفاده كنيم؛ چون همهى ما به اين نصايح احتياج داريم؛ بخصوص امثال ما و شما بيشتر از ديگران به نصيحت احتياج داريم؛ چون هم در باب مسائل شخصىِ خودمان محتاج نصيحت هستيم ـ دل خودمان، رابطهى قلبى خودمان با خدا، حفظ خشوع و تواضعى كه لازمهى سلوك صحيح در راه انجام وظيفه است ـ هم از اين جهت كه وظايف مهمى در ادارهى كشور بر عهدهى هر يك از جمع ما كه اينجا هستيم، گذاشته شده؛ كه فهم منطق علوى در باب مسائل كلان ادارهى كشور از خلال اين مواعظ بهدست مىآيد. درست است كه خيلى از اينها مسائل منطقى، تحليلى و استدلالى است و جاهايى هم در اطرافش بحث شده، اما آنچه را كه انسان از لابهلاى مواعظ و توصيههاى اميرالمؤمنين مىفهمد، گاهى در روح، خيلى عميقتر و اثرگذارتر است از آنچه به صورت استدلالى و تحليلى بيان مىكنند. لذا دربارهى مسائلى كه مبتلابه ماست، سالهايى كه در جمع مسؤولان دولت بوديم، از مواعظ نهجالبلاغه نكاتى را مطرح كرديم و گفتيم؛ امروز هم همينطور است.| بيانات در ديدار اعضاى هيأت دولت ۱۳۸۴/۰۷/۱۷
آخرین نظرات