آداب و شرايط نماز
قال الرضا - عليه السلام - :
اذا اردت ان تقوم الي الصلاة فلا تقم اليها متكاسلا و لا متناعسا و لا مستعجلا و لا متلاهيا و لكن تاتيها علي السكون و الوقار و التودة و عليك الخشوع و الخضوع متواضعا لله - عز و جل - متخاشعا عليك خشية و سيماء الخوف راجيا خائفا بالطمانينة علي الوجل و الحذر فقف بين يديه كالعبد الابق المذنب بين يدي مولاه فصف قدميك و انصب نفسك و لاتلتفت يمينا و شمالا و تحسب كانك تراه فان لم تكن تراه فانه يراك و لاتعبث بلحيتك و لابشي ء من جوارحك و لاتفرقع اصابعك و لاتحك بدنك و لاتولع بانفك و لا بثوبك و لا تصلي و انت متلنم و لايجوز للنساء الصلاة و هن متنقبات و يكون بصرك في موضع سجودك مادمت قائما و اظهر عليك الجزع و الهلع و الخوف و ارغب مع ذلك الي الله - عز و جل - و لا تتك مرة علي رجلك و مرة علي الاخري و تصلي صلاة مودع تري انك لا تصلي ابدا و اعلم انك بين يدي الجبار و لاتعبث بشي ء من الاشياء و لاتحدث لنفسك و افرغ قلبك و ليكن شغلك في صلوتك ، و ارسل يديك الصقهما بفخذيك فاذا افتحت الصلاة فكبر و ارفع يديك بحذاء اذنيك و لاتجاوز بابهاميك حذاء اذنيك و لاترفع يديك بالدعاء في المكتوبة حتي تجاوز بهما راءسك و لاباس بذلك في النافلة و الوتر فاذا ركعت فالقم ركبتيك براحتك ، و تفرج بين اصابعك و اقبض عليها و اذا رفعت راسك من الركوع فانصب قائما حتي ترجع مفاصلك كلها الي المكان ثم اسجد وضع جبيتك علي الارض و رغم علي راحتيك و اضمم اصابعك وضعهما مستقبل القبلة و اذا جلست فلا تجلس علي يمينك و لكن انصب يمينك و اقعد علي اليتيك و لا تضع يدك بعضه علي بعضه لكن ارسلهما ارسالا فان ذلك تكفير اهل الكتاب و لا تتمطي في صلاتك و لاتتجشا و امنعهما بجهدك و طاقتك فاذا عطست فقل الحمدلله و لا تطا موضع سجودك و لاتتقدم مرة و لاتتاخر اخري و لاتصل و بك شي ء من الاخبثين و ان كنت في الصلاة فوجدت غمزا فانصرف الا ان يكون شيئا تصبر عليه من غير اضرار بالصلاة . و اقبل علي الله بجميع القلب و بوجهك حتي يقبل الله عليك ، و اسبغ الوضوء ، و عفر جبينك في التراب و اذا اقبلت علي صلاتك اقبل الله عليك بوجهه و اذا عرضت اعرض الله عنك ؛
1 - هنگامي كه اراده نمودي براي انجام نماز ، پس با بي رغبتي ، كسالت ، خواب آلودگي ، عجله و . . . مشغول به چيزي نماز ، به جا نياور
2 - با حالت حضور قلب و سكون و آرامش و تاءني ، مشغول نماز شو .
3 - بر شما باد در نماز به صورت خشوع و خضوع
4 - در پيشگاه الهي چنان خاضع و خاضع باش كه خشيت و خوف از سيماي تو ظاهر گردد ، و به وسيله طمانينه خوف و رجاء در تو ظهور پيدا كند .
5 - از كثرت ترس و ورعي كه بر قلبت عارض گرديده است ، پس در اين حالت مقابل پروردگارت چون بنده فراري گناهكار كه در مقابل مولايش قرار گرفته بايست .
6 - قدمهايت را منظم كن و خود را براي اطاعت از مولايت مستعد و مهيا ساز .
7 - و به چپ و راست توجه مكن .
8 - و خدا را مثل اين كه تو را مي بيند به حساب آور ، زيرا اگر تو خدا را نمي بيني همانا خدا تو را مي بيند .
9- با ريش و ساير اعضا و جوارحت و با جامه ات بازي مكن .
10 - در حال گرفتگي بيني نماز نخوان .
11 - و براي زنان نيزدرست نيست كه با نقاب و دو بند نماز بخوانند .
12 - چشمت را در هنگامي كه ايستاده اي به موضع سجده بينداز .
13 - و در هنگام نماز از خودت جزع و هول و ترس از خدا ظاهر كن و با اين حالات مخصوص ، نشان بده كه تو راغب الي الله هستي و به خدا عشق مي ورزي .
14 - در حال قيام گامي به اين پا و گاهي به آن پا تكيه مكن .
15 - نمازي به جا آورد مثل اينكه نماز وداع است كه ديگر موفق به اداي آن نمي شوي .
16 - بدان كه همانا تو در برابر خداوند جبار هستي ، بنابراين با چيزي از اشياء به بازي مشغول مشو و حديث نفس مكن و قلبت را از همه چيز غير از ياد خدا و عبادت او فارغ كن ، و فقط بايد به كارنماز بپردازي .
17 - هنگام نماز در حال قيام دستهايت را روي رانهاي پايت قرار بده .
18 - و در شروع نمازت تكبير بگوي .
19 - و دستهايت را تا نرمه گوشت بلند كن ، به طوري كه انگشتهاي ابهامت از گوش و مقابل آن تجاوز نكند .
20 - و در قنوت نماز واجب دستهايت از سر تجاوز نكند و اما در نماز نافله و وتر مانعي نيست .
21 - هرگاه به ركوع رفتي ، پس دستهايت را به زانوهايت بگذار و انگشتانت را بگشا و دستهايت را جمع نموده از محاذي زانوها و پاها خارج مكن .
22 - هنگام برخاستن از ركوع به تمام قامت بايست تا آن كه مفاصلت تماما به مكان اصلي خود برگردد ، و عروق و رگها جا به جا شود .
23 - در سجده جبين و پيشاني و كف دستهايت را بر زمين بگذار .
24 - و انگشتان دستهايت را هنگام سجده ببند و به طرف قبله قرارش ده .
25 - و هرگاه نشستي ، پس به قسمت راست بدن ننشين ، بلكه طرف راست را بلند نموده و بر طرف چپ بگذار و بر رانهاي خود بنشين .
26 - دست روي دست مگذار ، بلكه دستهايت را آزاد كن و مستقيم بر رانهاقرارش بده زيرا اين عمل دست روي دست گذاشتن ، عمل اهل كتاب است .
27 - در هنگام نماز خميازه مكش و دست و پا را دراز مكن و آروغ نزن ، و هرگاه اين دو ، تو را فشار آوردند با جد و جهد از خود دفع كن و تحمل نما .
28 - هرگاه عطسه زدي ، (الحمد لله ) بگو .
29 - در موضع سجده ات حركت نكن و راه مرو و به جلو وعقب نرو و ثابت و بدون حركت باش .
30 - و در حالي كه در فشار از ادرار و مدفوع هستي به نماز نايست و اگر در نماز بودي و احساس فشار و ناراحتي از آن ها نمودي ، پس از نماز منصرف شو ، مگر اين كه خفيف باشد كه توان تحمل آن را بدون زيان و ضرر به نمازت داشته باشي .
31 - وقتي كه به نماز ايستادي با تمام توجه قلبي و با همه وجودت به خداوند روي آور ، تا خدا نيز به تو روي آورد .
32 - و هرگاه خواستي براي نماز وضو بگيري وضويي كامل بساز .
33 - و هرگاه خواستي سجده كني پيشانيت را بر خاك بگذار .
34 - هرگاه به نمازت روي آوردي و با توجه و حضور كامل قلبي به نماز ايستادي و آداب و شرايط نماز را حفظ كردي و باهمه وجودت به سوي خدا رفتي او نيز با همه رحمت و مغفرت و عنايتش به تو روي خواهد آورد . و هرگاه از خدا روگردان شدي و اعراض كردي خداوند نيز از تو روگردان شود .
(بحارالانوار ، ج 84 ، ص 204)
موضوعات: "نماز" یا "پی نوشت ها" یا "آثار و اسرار نماز" یا "ارزش نماز واجب" یا "افعال و اذکار نماز" یا "اهمیت نماز جماعت" یا "حضور قلب و کمال نماز" یا "اهمیت وقت نماز" یا "نماز معصومین" یا "نماز در خانواده" یا "نماز شب" یا "نماز جمعه" یا "اهمیت نماز مستحبی" یا "اهمیت وجایگاه مسجد" یا "شهدا و نماز"
رسيدن به كمال نماز به وسيله آداب آن
قال الصادق - عليه السلام - :
لايتم الصلوة الا لذي طهر سابغ و تمام بالغ غير نازغ و لازائغ عرف ؛ فاخبت فثبت و هو واقف بين الياءس و الطمع و الصبر و الجزع كان الوعد له صنع و الوعيد به وقع بذل عرضه و تمثل عرضه و بذل في الله المهجة و تنكب اليه المحجة غير مرتغم بارتغام يقطع علائق الاهتمام بغير من له قصد و اليه وفد و منه استرفد فاذا اتي بذلك كانت هي التي تنهي عن الفحشاء و المنكر ؛
نماز به كمال نمي رسد جز براي نمازگزاري كه داراي طهارتي همه جانبه و تماميتي رسا باشد ، نه ديگران را اغوا كند و نه خود از حق منحرف گردد ، (خدا را) شناخته و سر تسليم فرود آورده استقامت و ثبات در پيش گيرد ، بين نوميدي (از رحمت خدا) و طمع (به رحمت او) و ميان شكيبايي و بي تابي ايستاده باشد ، گويي وعده نيكوي خدا برايش عملي شده و وعده عذاب بر او واقع گشته ، مال و متاع خود را(در راه خدا) بذل نموده و هدف خود را(از عبادت ) پيش رو قرار داده و در راه خدا خون خود را ارزاني كرده و در راه به سوي خداوند نموده و از ماسواي او روي گرداند ، در بيني بر خاك نهادن هيچ ناخوشايندي و كراهتي در دل ندارد ، رشته هاي پيوند را به غير آن كسي كه او را قصد كرده و به سويش روانه شده و از او عطا و ياري طلبيده گسسته است قطع كند ، پس چون چنين نمازي به جاي آورد ، اين همان نمازي است كه از فحشاء و منكر باز مي دارد .
(فلاح السائل ، ص 23)
نماز خواندن با آگاهي
قال علي - عليه السلام - :
نوم علي يقين خير من صلاة في شك ؛
خوابيدن با علم و يقين بهتر از نماز و نيايش خدا با شك و ترديد است .
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1130)
آداب وضو به حسب باطن و قلب
عن الرضا - عليه السلام - :
انما امر بالوضوء ليكون العبد طاهرا اذا قام بين يدي الجبار و عند مناجاته اياه مطيعا له فيما امره تقيا من الادناس و النجاسة مع ما فيه من ذهاب الكسل و طرد النعاس و تزكية الفؤ اد للقيام بين يدي الجبار و انما وجب علي الوجه و اليدين و الراءس و الرجلين لان العبد اذا قام بين يدي الجبار فانما ينكشف من جوارحه و يظهر ما وجب فيه الوضوء و ذلك انه بوجهه يسجد و يخضع و بيده يسئل و يرغب و يرهب و يتبتل و براءسه يستقبله في ركوعه و سجوده و برجليه يقوم و يقعد ؛
همانا امر شده است به وضو تا آن كه بنده پاك باشد هنگامي كه مي ايستد مقابل خداي جبار و وقت مناجات نمودن او حق را و براي آن كه مطيع باشد در آن چه او را امر فرموده و پاكيزه باشد از گناهان و نجاست با آن كه در آن است فوايد ديگر از قبيل برطرف شدن كسالت و رفع شدن چرت و پاكيزه شدن دل براي ايستادن در مقابل خداي جبار و همانا واجب شد بر رو و دو دست و سر و دو پا ، زيرا بنده وقتي كه در حضور حضرت جبار ايستاد ، همانا منكشف مي شود از جوارح او ، و ظاهر گردد آن چه كه وضو در آن واجب شود ، زيرا با رويش سجده كند و خضوع نمايد و با دستش سؤ ال و رغبت و رهبت نمايد و منقطع به حق شود و با سرش استقبال كند حق را در ركوع و سجود ، و با پاهايش بايستد و بنشيند .
(عيون اخبار الرضا ، ج 2 ، ص 104)
آداب وضو به حسب باطن و قلب
عن الرضا - عليه السلام - :
انما امر بالوضوء ليكون العبد طاهرا اذا قام بين يدي الجبار و عند مناجاته اياه مطيعا له فيما امره تقيا من الادناس و النجاسة مع ما فيه من ذهاب الكسل و طرد النعاس و تزكية الفؤ اد للقيام بين يدي الجبار و انما وجب علي الوجه و اليدين و الراءس و الرجلين لان العبد اذا قام بين يدي الجبار فانما ينكشف من جوارحه و يظهر ما وجب فيه الوضوء و ذلك انه بوجهه يسجد و يخضع و بيده يسئل و يرغب و يرهب و يتبتل و براءسه يستقبله في ركوعه و سجوده و برجليه يقوم و يقعد ؛
همانا امر شده است به وضو تا آن كه بنده پاك باشد هنگامي كه مي ايستد مقابل خداي جبار و وقت مناجات نمودن او حق را و براي آن كه مطيع باشد در آن چه او را امر فرموده و پاكيزه باشد از گناهان و نجاست با آن كه در آن است فوايد ديگر از قبيل برطرف شدن كسالت و رفع شدن چرت و پاكيزه شدن دل براي ايستادن در مقابل خداي جبار و همانا واجب شد بر رو و دو دست و سر و دو پا ، زيرا بنده وقتي كه در حضور حضرت جبار ايستاد ، همانا منكشف مي شود از جوارح او ، و ظاهر گردد آن چه كه وضو در آن واجب شود ، زيرا با رويش سجده كند و خضوع نمايد و با دستش سؤ ال و رغبت و رهبت نمايد و منقطع به حق شود و با سرش استقبال كند حق را در ركوع و سجود ، و با پاهايش بايستد و بنشيند .
(عيون اخبار الرضا ، ج 2 ، ص 104)
آخرین نظرات