آن روزها هنوز مبارزه ى سياسى قوى و عميقى در حوزه نبود. و انقلاب و نهضت روحانيت هنوز شروع نشده بود، اما مبارزه ى براى
گسترش فكر اسلامى و مبارزه براى پيدا كردن مفاهيم جديد در اسلام وجود داشت. مبارزه بود، اين هم
يك مبارزه بود. چون يك عده اى با همين هم مخالفت م كىردند، چه در داخل حوز هها و چه در بيرون از
حوز هها، واقعاً كيى از دشوارترين مبارزه ها همين بود كه اسلام شناسان، آگاهان به معارف الهى و قرآنى
گفتگو كنند تا آفاق جديد زندگى را، تا جهاد را، تا سياست را، تا جامعه را، تا نظام اجتماعى را، تا انسان
را و زندگى انسان را در قرآن و در اسلام پيدا كنند. و اين چيزى بود كه آن روز متخصصين فرهنگ دين و
معرفت دينى به آن اهتمام زيادى نداشتند.
شهید مفتح از پيشروان حقيقى حركت فكرى جديد حوزه
حوز هها عل ىرغم وجود يك چنين مشعلداران روشنگر ىها و روشنفكريهاى اسلامى در آن سطحى و
حدى كه مناسب زمان بود در زمينه هاى روشنفكرى واقعاً نبودند. يك عده اى بودند افراد فاضل، مؤمن،
روشن بين، آگاه، جوان، فعال، نترس، با محروميتهاى خاص حوزه بساز و از خيلى چيزها پرهيزنكن كه
خيل ىها پرهيز م كىردند. و اينها در حقيقت پيشروان حقيقى حركت فكرى جديد حوز هاند. اين شهداى
عزيزى كه ما از اوّل انقلاب تا حالا داريم جزو اينهايند. مرحوم شهيد مطهرى از اين جمله است، مرحوم
شهيد بهشتى، مرحوم شهيد مفتح، مرحوم شهيد باهنر، و شگفتا كه پيشروترين عناصر روشنفكرى انقلابى
حوز هها اولين شهداى هنگام به ثمر رسيدن اين انقلاب را هم تش يكل دادند و اين نشانه ى صداقت اين
دلها و زبانها و حقانيت اين راه است. مرحوم مفتح كي چنين چهره اى بود. بعدها هم هنگامى كه نهضت
روحانيت و نهضت اسلامى شروع شد و مبارزات حادّ روحانيت در سالهاى چهل ويك، چه لودو و بعد از
آن كيى از روحانيون با نام و نشان كه عملاً در صحنه هاى مبارزه بود و با سخنرانى و بيان حقايق تلاش
خودش را به صورت خيلى قوى ابراز م كىرد، مرحوم مفتح بود. ايشان منبر گرم و گيرائى هم داشتند
ظاهراً من نديده بودم، آن وقتها مسافرت م كىردم، آبادان م ىرفتم كه جاى حساسى بود و دستگاه هم
روى آن جاها خيلى حساس بود و جاهاى ديگر مسافرت م كىردم، تهران هم كه بودند يا م ىآمدند
سخنرانى م كىردند. كيى از آن گويندگان پرشور فاضل روشنفكر و آگاه به مسائل اسلام و انقلاب، يك
چنين عنصرى بود از ابعاد كار انقلابى و كار مبارزى. در دانشكده ى الهيات حضور اين شهيد عزيز در دوران
اختناق يك حضور بسيار بابركتى بود. هم از نظر رشد و اشاعه ى تفكرات اسلامى عميق و جديد، هم
از لحاظ مقابله ى با امواج خنث ىسازى حركت دانشكده ى الهيات، در خود اين دانشكده يك امواج ضد
اسلامى وجود داشت. شايد به عمد مراكز فكرى ضد اسلامى در اين جا كاشته شده بود، بوجود آورده شده
بود. براى اينكه از داخل خود دانشكده ى الهيات كه دانشكده اى براى ساختن عالم ضد الهى يا لااقل
ك ماعتقاد به الهيات بيرون بيايد، اينكار شده بود و وجود داشت. بنده همان وقت هم باور نم كىردم كه
حضور بعضى از اساتيدى كه جزو پايگاههاى الحاد، از لحاظ فكرى شمرده م ىشدند در دانشكده ى الهيات
يك چيز تصادفى باشد. به نظر من يك چيز تعمدى م ىآمد. و اين يك واقعيتى بود كه آن روز وجود داشت
شهيد مفتح ملجأ و ملاذ جوانهاى دانشجوى مسلمان
مرحوم شهيد مفتح و همچنين شهيد مطهرى جزو كسانى بودند كه ملجأ و ملاذ جوانهاى دانشجوى
مسلمان بودند. آن كسانى كه م ىخواستند واقعاً اسلامى باشند، اسلامى بيانديشند، اسلام را ياد بگيرند،
الهيات را بفهمند، و آن چيزى كه فرض م ىشد كه دانشكده ى الهيات براى آن بوجود آمده، آن بشوند، اين
دو شهيد عزيز ساليان متمادى اين جا ملجأ بودند، و تحرك داشتند، و مخصوصاً مرحوم شهيد مفتح خيلى
هم ب ىپروا كه مرحوم مطهرى براى من نقل م كىردند از برخورد شديد ستيز هآميز بعضى از اساتيد با
ايشان و ايشان با بعضى از اساتيد اين جا به مناسبت همين مسائل بنيانى فكرى و اعتقادى و اينكه اي نجا
اهانت م ىشد به بعضى از مقدسات حتى بوسيله ى همان كسانى كه به گمان من تعمّد بود در گذاشتن
اينها، و اين شهيد عزيز ب ىمهابا و بدون رعايت بعضى از ملاحظات و با كنار گذاشتن آن متانت ظاهر ىاى
كه يك استاد براى خودش قائل است. برخورد كرده بود و در مقابل آن مسائل ايستاده بود. يك چنين
شخصيت انصافاً هم هجانبه اى بود، اين عزيز بزرگوارمان. بعد از انقلاب هم حقاً شخصيت نافع و مفيدى
بود. اگر چه از ايشان كم بهره گرفته شد و عمر بابركت ايشان كفاف نداد كه بمانند و انقلاب را بهره مند
كنند. لكن شمع وجود ايشان روشن ىبخش بود، وجود مبار ىك بود و زندگى او مبارك بود و مرگ او هم
مرگ مباركى بود. شهادت مبارك ترين حادثه ى كي انسانى است كه به شهادت م ىرسد. ما اين هفته را و
اين روزهاى حساس وحدت حوزه و دانشگاه را و اين ايده را كه با ايام شهادت ايشان همراه هست از بركات
آن شهيد عزيز م ىدانيم و اميدواريم كه اين فكرها و اين ايد هها به ثمر برسد. و آن روح مطهر هم بهره ى معنوى و اخروى خودش را ببرد.
صفحات: 1· 2
آخرین نظرات