زمانی كه محمد بن عثمان این جمله را گفت حضار همه متعجب بودند، چرا كه هیچ كدام حتی فكر نمی كردند كه از میان این همه یار نزدیك حسین بن روح-یك ایرانی تبار- برای این مقام برگزیده شود.
«اگر حادثه رحلت من به وقوع پیوست، جانشین من حسین بن روح نوبختی است. من مأمور شده ام او را به جای خود تعیین كنم؛ پس شما هم به او مراجعه كنید و در كارهای خود به او اعتماد نمایید.»(1)
غیر منتظره
زمانی كه محمد بن عثمان این جمله را گفت حضار همه متعجب بودند، چرا كه هیچ كدام حتی فكر نمی كردند كه از میان این همه یار نزدیك حسین بن روح-یك ایرانی تبار-برای این مقام برگزیده شود.
ولی در واقع همین غیر منتظره بودن در اذهان یكی از مهمترین دلایل انتصاب او بود. چرا كه اگر افراد دیگری غیر از ایشان، به نیابت منصوب می گشت، ممكن بود دشمنان و بعضی از ناآگاهان تصور كنند كه این انتخاب، به خاطر روابط نزدیك محمد بن عثمان با آن فرد است و نتیجه بگیرند كه نظر شخصی محمدبن عثمان است، نه نظر امام زمان(عج). چون آگاهان و روشنفكران اجتماعی آن زمان، واگذاری به ایشان را بعید می دانستند، ایجاد چنین شبهه ای برطرف شد و معلوم شد كه انتخاب او به اذن و رضایت امام زمان(عج) صورت پذیرفته است.
از ابو سهل نوبختی سۆال كردند: « چطور شد كه امر نیابت به شیخ ابوالقاسم روح نوبختی واگذار گردید، ولی به تو واگذار نشد؟ و او پاسخ داد: آنان- ائمه علیهم السلام- بهتر از هر كس می دانند چه كسی را به این مقام برگزینند. من آدمی هستم كه با دشمنان رفت و آمد دارم و با ایشان مناظره می كنم. اگر آنچه ابوالقاسم(ابن روح) درباره امام می داند، می دانستم، شاید در بحث هایم با دشمنان و جدال با آنها می كوشیدم تا دلایل بنیادینی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتیجه محل اقامت او را آشكار سازم. اما اگر ابوالقاسم امام را در زیر جامه خود پنهان داشته باشد، بدنش را با قیچی قطعه قطعه كنند تا او را نشان دهد، هرگز چنین نخواهد كرد.» (2)
زمانی كه محمد بن عثمان این جمله را گفت حضار همه متعجب بودند، چرا كه هیچ كدام حتی فكر نمی كردند كه از میان این همه یار نزدیك حسین بن روح-یك ایرانی تبار- برای این مقام برگزیده شود
از این حدیث اراده او در مخفی كردن مسائل مربوط به امام غایب(عج) و درجه ایمان او در مقابل شكنجه دشمن و استقامت او در برابر مصائب و ناملایمات روشن می گردد كه این یكی از عوامل انتخاب او به شمار می رود.
وفاداری و هوشیاری، صبر و بردباری و در یك كلمه «اخلاص» او از دیگر عوامل جانشینی وی بود. از این گذشته بر طبق گواهی مورخین و محدثین، خردمندترین شخص زمان خویش در نزد دوست و دشمن بود و بر اوضاع سیاسی-اجتماعی زمان خویش شناخت كامل داشت(3).
یكی از روشهای او در معاشرت با مخالفین، «تقیه» بود كه به وسیله آن قلبهای مخالفان را نیز به سمت خود جلب می كرد. حتی در بعضی از احادیث می بینیم وقتی كه مخالفین جهت بحث با او می رفتند، اگر عده آنها ده نفر بود، موقع رفتن نُه نفر او را لعن می كردند و یك نفر درباره او تردید داشت ولی وقتی با او مواجه می شدند و حسین بن روح با آنها صحبت می كرد به گونه ای صحبت می كرد كه نُه نفر از آنها به خاطر دوست داشتن حسین بن روح به سوی خدا مجذوب می شدند و تنها یك نفر تردید می كرد.
نمونه های بسیاری از استفاده از تقیه را كه عاقلانه ترین شیوه در آن دوره بود بیان شده است كه توانست به وسیله استفاده از آن مصالح شیعیان را به خوبی حفظ نماید.
آخرین نظرات