نوع دوم پوشش جلباب است که در سوره احزاب بدان تصریح شده است: «یا أَیهَا النَبی قُل لِأَزواجِکَ و بَناتِکَ وَ نِساءِ المُؤمِنینَ یدُنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلا بیبهنَّ ذلِکَ أَدنی أَن یعرِفنَ و لایوذَینَ و کان الله غفوراَ رحیماَ.»1(سوره احزاب، آیه 59)«ای پیامبر، به زنان و دخترانت و زنان مؤمن بگو: جلباب های خود را به هم نزدیک سازند تا با این پوشش بهتر شناخته شوند و از تعرض هوس رانان آزار نبینند و خداوند بخشنده و مهربان است. »
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه شریفه آورده است: «الجلابیب جمع جلباب و هوثوب تشتمل به المرأه فیغطّی جمیع بدنها او الخمار الذی تغطّی به رأسها و وجهها. »2 (طباطبایی، 1396 هـ. ق، ج 16: 361) «جلابیب جمع جلباب است و آن لباسی است که زن آن را در بر می کند و همه بدن خود را می پوشاند یا مقنعه ای است که سر و صورت خود را به آن می پوشاند. » زمخشری نیز در کشاف به نقل از ابن عباس همین معنی را به کار برده است و می گوید: «الرداء الذی سیته من فوق الی اسفل»3 (زمخشری، 1352، ج 3: 559) «در جلباب ردایی است که سراسر بدن را از بالا تا پایین را می پوشاند. »ابن منظور نیز در لسان العرب جلبا را لباس بلند معنا کرده و می نویسد: «الجلباب ثوب اوسع من الخمارد دون الرداء تغطی به االمرأه راسها و صدرها و قیل هوثوب واسع دون الملحفه تلسبه المرأه و قیل هو الملحفه»4؛ (بیرقی اکبری، 1377: 44) «جلباب لباسی بزرگ تر از سرپوش و کوچک تر از رداست که زن سر و سینه خود را با آن می پوشاند و گفته شده است لباسی بزرگ است که از محلفه کوتاه تر است و زن آن را می پوشد و گفته شده است همان ملحفه است.»واژه ادناء در تفاسیر «هم به معنای دنو (نزدیک کردن) آمده. »5 (فیض کاشانی، بی تا، ج 4: 203) و «هم به معنای ارحاء و اسدال و آویختن. » 6 (زمخشری، 1352: 565) آیه شریفه می فرماید: «یدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جلا بیهَّن ذلِکَ أَدنی أَن یعرِفنَ فَلا یؤذَینَ…» معنای آیه این است که زنان مسلمان باید جلباب های شان را به خود نزدیک کنند یا بر سر بیاویزند تا شناخته شوند به اینکه زن مسلمان آزاد هستند. »7 (فیض کاشانی، بی تا، همانجا) یا«شناخته شوند به این که پوشیده و با عفت هستند.»8 (طباطبایی، 1396 هـ. ق، همانجا)
علاوه بر مباحث لغت شناسی، چند نکته ویژه نیز در آیه جلباب وجود دارد:
1-تأخیر نزول آیات مورد نظر در سوره احزاب پس از آیات خمار در سوره نور. »1(عابدینی، بی تا: 7) با توجه به مسئله تدریجی بودن احکام، این نظر محتمل است که آیه خمار دستور نخستین و آیه جلباب دستور نهایی آن است؛ حجاب برگزیده و برتر مورد نظر اسلام حجاب جلباب است.
2-عمومیت آیه جلباب بر همه ی زنان مؤمن و زنان و دختران پیامبر (ص) به عنوان یک حکم نهایی و استثنا ناپذیر.» 2 (هدایت خواه، 1374: 184)
3-دستور بر نحوه ی پوشش جلباب با عنوان «یدنین علیهن من جلابیبهن» با چیزی مانند عبا و چادر سازگارتر است تا با لباس و روسری؛ زیرا شکل لباس سراسری به گونه ای است که باید اطراف آن را به یکدیگر نزدیک کرد و بر روی هم قرار داد تا بدن را بپوشاند.
4-اثر اجتماعی پوشش جلباب در این آیه شریفه ذکر شده است در حالی که این اثر برای پوشش خمار بیان نشده: «ذلک أدنی ان یعرفن فلا یؤذین» ؛ این پوشش جلباب نزدیک ترین چیزی است که به وسیله ی آن ایمان و عفاف تعیین می یابد و همان طور که گفتیم به این وسیله زنان مؤمن و عفیف بهتر شناخته می شوند تا از تعرض هوس رانان آزار نبینند؛ از همین رو اراذل و اوباش مجبور می شوند حساب این زنان متین و پوشیده را از زنان کنیز و…جدا نمایند. هم چنان که در شأن نزول آیه آمده است: «فانه کان سبب نزولها ان النساء کن یخوص الی المسجد و نعیلین حلف رسول الله (ص) و اذا کان بالیل حرجن الی صلاه المغرب و العشاء الاخر و الغداه یقعد الشباب لهن فی طریقهن فیوذونهن و یتعرضون لهن فانزل الله «یا اَیها النَبِی قُل لِأزواجِکَ و نباتک و نساء المؤمنین…» الی قوله »3 ؛ (قمی، 1378 هـ. ق، ج 2: 199) سبب نزول آیه این بود که زنان برای گزاردن نماز مغرب پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله از منزل خارج می شدند و شب هنگام که برای گزاردن نماز مغرب و عشاء و نماز صبح به سوی مسجد می رفتند، جوانان بر سر راه آنان می نشستند و به آزار و اذیت زنان نمازگزار می پرداختند، در این هنگام این آیه شریفه نازل شد و به آنها دستور داده شد حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند و کسی بهانه ی مزاحمت پیدا نکند. در سوره مبارکه نور آیه شریفه 31 دو نهی وجود دارد. نهی مورد نظر در این مبحث «و لایبدین زِینُتهنَّ» است؛ «زنان نباید زینت خود را آشکار سازند. »؛ و بلافاصله بعد از آن عبارت «اِلّا ما ظَهر مِنها» آمده است؛ «زینت هایی که آشکار هستند مشمول این نهی نمی باشند.»در تعیین این که از زینت ها چه زینت هایی نباید آشکار شوند، میان فقها اختلاف رأی وجود دارد. کلمه «زینت» در زبان عربی عام تر از واژه ی «زیور» در زبان فارسی است؛ زیرا زیور به زینت هایی گفته می شود که از بدن جدا می شود؛ مانند طلاجات و جواهرات، ولی کلمه زینت هم به این دسته گفته می شود و هم به آرایش هایی که به بدن متصل است؛ مانند سرمه و خضاب.» 1 (مطهری، 1353: 128)«مفاد این دستور آن است که زنان نباید آرایش و زیور خود را آشکار سازند؛ اما استثنای اول می گوید: پوشش زینت هایی که آشکار است، لازم نیست. پس زینت های زن بر دو نوع است: یک دسته آشکارند و نوع دیگر مخفی، مگر آن که زن به قصد و عمد بخواهد آن را آشکار کند؛ اما سؤالی که در اینجا پیش می آید این است که زینت آشکار کدام است و زینت پنهان کدام؟ درباره این انشاء از قدیم ترین زمان ها از صحابه و تابعین و ائمه طاهرین: سؤال می شده و به آن جواب داده شده است.»1 (همان: 129 ایشان در پایان این مبحث تصریح می کنند: «ما این مسئله را از نظر خودمان بیان می کنیم و استنباط خودمان را ذکر می کنیم و اما هر یک از آقایان و خانم ها از هر کس که تقلید می کنند عملاً باید تابع مرجع تقلید خودشان باشند.»2 (همان: 135) شهید مطهری در این مبحث معتقد است: «پوشاندن چهره و دست ها تا مچ واجب نیست؛ حتی آشکار بودن آرایش عادی و معمولی که در این قسمت ها وجود دارد، مانند سرمه و حنا که معمولاً زن از آن خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق العاده به شمار می رود نیز مانعی ندارد. ایشان تأکید می کنند که نظرشان با فتوای بعضی از مراجع تقلید تطبیق می کند، ولی ممکن است که با فتوای برخی دیگر تطبیق نکند؛ گرچه یادآوری می کند که فتوای مخالفی وجود ندارد و هر چه هست احتیاط است نه فتوای صریح.» 3 (همان، همانجا)
منظور از جلباب چیست؟
آخرین نظرات