بخش :دو
إلهي، رجب بگذشت و ما از خود نگذشتيم، تو از ما بگذر!
إلهي، عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بايد كرد؟
إلهي، عارفان گويند «عَرِّفْني نَفْسَك»، اين جاهل گويد «عَرِّفني نَفْسي!»
إلهي، اهل ادب گويند به صدرم تصرفي بفرما، اين بي ادب گويد بر بطنم دست تصرّفي نِه!
إلهي، در راهم؛ اگر در باره ام گويي (لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً)، چه كنم؟
إلهي، آزمودم تا شكم داير، دل باير است. «يا مَن يحيي الأرض الميته» دلِ دايرم ده!
إلهي، همه گويند خدا كو، حسن گويد جز خدا كو.
إلهي، همه از تو دوا خواهند، و حسن از تو درد خواهد.
إلهي، آن خواهم كه هيچ نخواهم.
إلهي، اگر تقسيم شود به من بيش از اين كه دادي نمي رسد، «فَلَكَ الْحَمد!»
إلهي، همه گويند بده، حسن گويد بگير.
إلهي، همه سرِ آسوده خواهند، و حسن دلِ آسوده.
إلهي، همه آرامش خواهند، و حسن بي تابي؛ همه سامان خواهند؛ و حسن بي ساماني.
إلهي، چون در تو مي نگرم از آنچه خوانده ام شرم دارم.
إلهي، از من برهان توحيد خواهند، و من دليل تكثير.
إلهي، از من پرسند توحيد يعني چه، حسن گويد تكثير يعني چه.
إلهي، از نماز و روزه ام توبه كردم، به حق اهل نماز و روزه ات توبۀ اين نا اهل را بپذير!
إلهي، به فضيلت، سينۀ بي كينه ام دادي، به جودت شرح صدرم عطا بفرما!
إلهي، عقل گويد «الحَذَر الحَذَر!» عشق گويد «العَجَل العَجَل!» ضعيفِ ظَلوم و جهول كجا، و واحد قهّار كجا.
إلهي، آن كه از خوردن و خوابيدن شرم دارد، از ديگر امور چه گويد.
إلهي، اگر چه درويشم، ولي داراتر از من كيست، كه تو دارايي مني.
إلهي، در ذاتِ خودم متحيرم تا چه رسد در ذاتِ تو.
آخرین نظرات