ضرورت پایداری در برابر شیطان:
1. دشمنی شیطان: «إنَّ الشَّیطانَ لَکُم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً»؛ (148) «شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن خود بدارید.»
2. مراقبت بر فریب نخوردن از شیطان: «یا بَنِی آدَمَ لاَیفْتِنَنَّکُمُ الشَّیطانُ کَمَا أخْرَجَ أبَوَیکُم مِنَ الجَنَّةِ»؛ (149) «ای فرزندان آدم! [مراقب باشید] شیطان فریبتان ندهد چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون راند.»
3. صف آرایی در برابر وسوسههای شیطانی: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «صافُوا الشَّیطانَ بِالمُجاهَدَةِ وَاغْلِبُوهُ بِالمُخَالَفَةِ (150) ؛ در برابر شیطان برای جنگ با او صفآرائی کنید و با مخالفت بر او چیره شوید.»
برخی ابزارهای شیطان در گمراه ساختن انسان:
1. به فراموشی انداختن: «وَإمَّا ینْسِینَّکَ الشَّیطانُ فَلا تَقعُدْ بَعدَ الذِّکری مَعَ القَومِ الظَّالِمینَ»؛ (151) «و اگر شیطان تو را به فراموشی انداخت، پس از توجه، دیگر با ستمکاران منشین.»
2. دشمنی و کینه انداختن در دلها: «إنَّما یریدُ الشَّیطانُ أنْ یوقِعَ بَینَکُمُ العَداوَةَ وَالبَغْضاءَ»؛ (152) «به درستی که شیطان میخواهد بین شما کینه و دشمنی اندازد.»
3. تزیین اعمال ناپسند: «فَزَینَ لَهُمُ الشَّیطانُ أعْمَالَهُم وَهُوَ وَلِیهُمُ الیوْمَ وَلَهُمْ عَذابٌ ألیمٌ»؛ (153) «شیطان کردار ایشان (امتهای پیشین) را در نظرشان زینت داد، پس او امروز دوستدارشان است و برای آنها عذابی دردناک است.»
4. وعدههای دروغین: «یعِدُهُمْ وَیمَنِّیهِمْ وَما یعِدُهُمُ الشَّیطانُ إلاَّ غُرُوراً» (154) ؛ « [شیطان] وعدهشان میدهد و به آرزو کردن وادارشان میکند و جز فریب، شیطان وعدهشان ندهد.»
5. ترساندن از فقر: «… اَلشَّیطانُ یعِدُکُُمُ الفَقْرَ»؛ (155) «شیطان به تهی دستی وعدهتان میدهد.»
6. وسوسه: «مِنْ شَرِّ الوَسْواسِ الخَنَّاسِ * الَّذی یوَسْوِسُ فی صُدورِ النَّاسِ» (156) ؛ «از شر وسواس خناس (شیطان) که در دلهای مردم وسوسه میکند.»
7. یادآوری شهوات، لذتهای زودگذر و آرزوهای بلند: عن الامام الرضا علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إنَّ إبْلیسَ لَهُ خُرطُومٌ کَخُرطُومِ الکَلْبِ واضِعَةٌ عَلَی قَلْبِ ابْنِ آدَم یذَکِّرُهُ الشَّهَواتِ وَاللَّذَّاتِ وَیاْتیهِ بِالأمانِی وَیأتیهِ بِالوَسوَسَةِ عَلَی قَلْبِهِ یشَکِّکُهُ فی رَبِّهِ فَإِذا قالَ الْعَبْدُ: «أعوذُ بِاللهِ السَّمیعِ العَلیمِ» أخْرَجَ خُرطُومَهُ مِن قَلبِهِ (157) ؛ برای شیطان پوزهای است مانند پوزه سگ که آن را در دل آدمی مینهد و او را به یاد شهوات و لذتهای نفسانی میاندازد و او را سرگرم آرزوها میکند و وسوسه را در قلب او میافکند که در نتیجه او را نسبت به آفریدگارش در شک و تردید واقع کند و هر گاه که آن بنده بگوید: پناه میبرم به خداوند شنوای دانا، خرطومش را از قلب او بیرون میکند.»
ابزار شیطان:
روزی شیطان به صورت پیرمردی در آمد و نزد حضرت سلیمان علیه السلام رفت. حضرت سلیمان علیه السلام از او پرسید: «تو با امت موسی علیه السلام چه میکنی؟» گفت: «حب دنیا را بر دلهایشان میاندازم.» پرسید: «با امت عیسی علیه السلام چه میکنی؟» گفت: «آنها را با تثلیث و شرک، اغواء خواهم نمود.» پرسید: « با امت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله چه میکنی؟» گفت: « آنها را وا نمیگذارم تا درهم و دنیا را برایشان محبوبتر از لااله الا الله قرار دهم.» (158)
دوزخ است ابلیس و دوزخ اژدهاست
کو به دریاها نگردد کمّ و کاست
هفت دریا را در آشامد هنوز
کم نگردد سوزشش آن خلق سوز
آخرین نظرات