شيخ مفيد (ره )
(شريف ابويعلي جعفري ) درباره شيخ مفيد رحمه الله عليه گفته است :
او مقدار كمي از شب را مي خوابيد، آنگاه بر مي خاست و نماز مي گزارد، يا كتاب مي خواند، يا درس مي گفت ، يا قرآن تلاوت مي كرد.(119)
رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:
بر شما باد به نماز شب ، كه آن روش صالحانِ پيش از شما و وسيله نزديك شدن به خداوند و مانع گناهان (آينده ) و كفاره گناهان (گذشته ) و دور كننده دردها از بدن مي باشد.(120)
در حالات امام خميني رحمه الله عليه
يكي از پزشكان مي گويد:
در ايّامي كه امام خميني رحمه الله عليه در بيمارستان تحت معالجه و عمل جرّاحي بودند، لوله تنفّس در تراشه ايشان بود، (وقتي اين لوله در مجراي تنفسي قرار مي گيرد، شخص نمي تواند صحبت كند)، امّا امام با اينكه لوله به مجراي تنفسي ايشان وصل بود، نماز ظهر و عصر آن روز را به همان وضع ادا نمودند و حتّي نماز شب خود را ترك نكردند.(121)
در بين راه مشغول خواندن نمازهاي نافله …
يكي از شاگردان علاّمه طباطبائي رحمه الله عليه درباره او مي گويد:
علاّمه اهل ذكر و دعا و مناجات بود، در بين راه كه او را ديدم غالباً ذكر خدا بر لب داشت .
به نوافل مقيّد بود و گاهي ديده مي شد كه در بين راه مشغول خواندن نمازهاي نافله است .
شبهاي ماه رمضان تا صبح بيدار بود، مقداري مطالعه مي كرد و بقيّه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذكار مشغول بود.(122)
تا حالا نشده من از نماز شب ايشان بيدار شوم
در خاطرات مربوط به امام خميني رحمه الله عليه مي خوانيم : خويشاوندان ايشان مي گفتند:
از پانزده سالگيِ ايشان كه ما در خمين بوديم ، آقا يك چراغ موشي (123) كوچك مي گرفتند و مي رفتند به يك قسمت ديگر كه هيچ كس بيدار نشود و نماز شب مي خواندند.
همسر امام رحمه الله عليه مي گويند:
(تا حالا نشده كه من از نماز شب ايشان بيدار شوم ). چون چراغ را مطلقاً روشن نمي كردند.
نه چراغ اتاق را روشن مي كردند، نه چراغ راهرو را و نه حتي چراغ دستشويي را [او از يك چراغ قوه كوچك كه تنها جلوي پايشان را روشن مي كرد، استفاده مي كردند.(124)] و براي اين كه كسي بيدار نشود، هنگام وضوي نماز شب ، يك ابر زير شير مي گذاشتند كه آب چكّه نكند و صداي آن ، كسي را بيدار نكند.(125)
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
زمستان براي مؤمن فصل خوبي است ، زيرا روزهاي كوتاهش را روزه مي گيرد و شبهاي طولاني اش را براي نماز (شب ) بر مي خيزد.(126)
عارفان ، سرمه بيداريِ شب بر چشمانشان كشيده اند
خداي متعال به حضرت داوود عليه السلام فرمود:
اي داوود! مردان با تقوا شبهايشان را نخوابند مگر آنكه نمازشان را براي من بگذارند. و روزهايشان را به پايان نبرند مگر آنكه پيوسته مرا ياد كنند. اي داوود! همانا عارفان ، سرمه بيداريِ شب بر چشمانشان كشيده اند و شب را در حال قيام اند و از اين رهگذر، رضاي مرا مي طلبند.(127)
آخرین نظرات