امام صادق (علیه السلام) فرمود: «وقتى دانستیم كه خداى عزّوجل حكیم است، تصدیق مى كنیم كه افعال و اقوال او همگى حكمت است، اگر چه وجه آن براى ما آشكار نباشد». كمال الدین، ج2، ص482
مفهوم غیبت
بر اساس روایات، غیبت به معنای «پوشیده بودن از دیدگان» است، نه حاضر نبودن. در این دوران، امام مهدی(عج) از چشمان مردمان غایب است و آنها او را نمی بینند؛ در حالی که آن بزرگوار در بین مردم حضور دارد و در کنار ایشان زندگی می کند.
امام علی علیه السلام می فرماید: «سوگند به خدای علی، حجت خدا در میان مردم است و در راه ها (کوچه و بازار) گام برمی دارد، به خانه های آنها سر می زند، در شرق و غرب زمین رفت و آمد می کند، گفتار مردم را می شنود و به ایشان سلام می کند، می بیند و دیده [و شناخته] نمی شود تا وقت معیّن و وعده الهی».
در اصطلاح مذهب ما، غیبت، پنهان بودن یک شخصیت بزرگ آسمانی است که به او مأموریت داده شده جامعه بشری را رهبری کند و جهانی را از مفاسد و پلیدی ها دور سازد و عدل و داد اجتماعی را به پا دارد.
انکار غیبت
منکران وجود حضرت مهدی (عج)، از نظر روحی، فکری و اعتقادی مشکل دارند؛ چرا که انکار، برانگیخته از شک و تردید است. طرح مسائلی چون ارائه دلیل بر وجود امام غایب، علت و سبب غیبت، فایده آن، دلیل طولانی بودن غیبت و زنده بودن امام (عج)، مدت غیبت و زمان ظهور، محل اسکان امام(عج)، و ظاهر نشدن بعضی علامات و…، اشکال هایی است که انکار کنندگان با ارائه کردن آنها، سعی در منحرف ساختن اذهان و خدشه دار کردن وجود حضرت مهدی (عج) و مسائل مهدویت دارند.
فلسفه و علل غیبت
مسئله غیبت امام زمان(عج)، یکی از اسرار الهی است که تاکنون جز معصومان علیهم السلام کسی نتوانسته است به راز آن پی ببرد. تمام کارهای خداوند بر اساس حکمت و مصلحت انجام می گیرد و همه رویدادهای خرد و کلان جهان با تدبیر پروردگار عالم و به اراده او انجام می پذیرد. مسئله غیبت حضرت مهدی(عج) نیز یکی از مهم ترین این رویدادهاست که بنا بر حکمت هایی صورت گرفته است. البته برخی از این حکمت ها در احادیثی که از سوی معصومان علیهم السلام آمده، ذکر شده است؛ هر چند وجه حکمت و علت آن به طور کامل، جز پس از ظهور روشن نخواهد شد.
برخى حكمت هاى غیبت
این كه به حقیقت چرا امام زمان(علیه السلام) در پس پرده غیبت پنهان گشته، به اراده حكیمانه خداوند بستگى دارد و از اسرار پیچیده نظام هستى به شمار مى رود.
(امام صادق (علیه السلام) فرمود: «وقتى دانستیم كه خداى عزّوجل حكیم است، تصدیق مى كنیم كه افعال و اقوال او همگى حكمت است، اگر چه وجه آن براى ما آشكار نباشد». كمال الدین، ج2، ص482)
با این همه آن چه در برخى احادیث به عنوان حكمت هاى غیبت ذكر شده است، مى تواند با اشاره به برخى عوامل مۆثر در غیبت، موجب تذّكر و عبرت آموزى و چاره اندیشى بندگان خدا باشد:
1 ـ سنّت الهى
امام صادق(علیه السلام) فرمود: سنّت هایى كه در مورد غیبت هاى پیامبران(علیهم السلام)اتفاق افتاد همگى به طور تمام و كمال در مورد قائم ما اهل بیت، به وقوع خواهد پیوست. (كمال الدین، ج2، ص345)
2 ـ حفظ جان امام و خوف از كشته شدن او
كه در حقیقت به معنى از بین رفتن پیام او و نافرجام ماندن مأموریت هاى او در حاكمیّت بخشیدن به اسلام و قرآن است:
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ سۆالى درباره وجه غیبت مى فرماید:
«از كشته شدن خویش مى ترسد». (كمال الدین، ج2، ص481)
3 ـ آمادگى جهانى براى پذیرش حكومت اسلام و محو سلطه مستكبرین
امام زمان(علیه السلام) فرمود:
«من در زمان ظهورم، در حالى قیام مى كنم كه بیعت و پیمان هیچ طاغوتى بر گردنم نیست». (منتخب الاثر، ص267)
4 ـ آزمایش مردم
پیامبر فرمود:
«در غیبت مهدى(علیه السلام) كسى بر اعتقاد به امامت او ثابت قدم نمى ماند مگر كسى كه خداوند قلبش را به ایمان آزموده باشد». (منتخب الاثر، ص101)
5 ـ گناهان مردم و عدم آمادگى مردم
«امام زمان (علیه السلام) خود را به خورشیدى تشبیه مى فرماید كه ابرها آن را پوشیده باشند» )احتجاج، ص263; و بحارالانوار، ج52، ص92 ) وقتى خاصیت وجود امام زمان چون خورشید نور افشانى و اعطاى فیض است، ابرهاى پوشاننده جز گناهان و قدر ناشناسى مردم چه مى تواند باشد؟
آخرین نظرات