پیش از قیام حضرت مهدی علیه السلام مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج میکند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مسلمانان را فریب میدهد و بخش گستردهای از سرزمینهای اسلامی را به تصرف خود در میآورد. او بر مناطق پنجگانه - شام، حمص، فلسطین، اردن، قنسرین و منطقه عراق - سیطره مییابد و در کوفه و نجف، به قتل عام شیعیان میپردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین میکند.
? (کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 651.)
از روایات استفاده میشود مدت حکومت او نه ماه است.
? (کتاب الغیبة، ص 449.)
سفیانی، با این که از خبیثترین و پلیدترین مردمان است؛ ولی همواره ذکر «یا رب یا رب» بر زبانش جاری است.
? (همان، ج 2، ص 651، ح 10؛ الغیبة، ص 306.)
وی آنگاه که از ظهور حضرت حجّت علیه السلام با خبر میگردد، با سپاهی عظیم به جنگ وی میرود. وی در منطقه «بیداء» (بین مکه و مدینه) با سپاه امام علیه السلام برخورد میکند و به امر خدا، همه لشکریان وی - به جز چند نفر - در زمین فرو میروند و هلاک میشوند.
? (الغیبة، ص 279، ح 67؛ همچنین ر.ک: کتاب الفتن، ص 168.)) [خسف به بیداء) از روایات استفاده میشود خروج سفیانی از نشانههای حتمی ظهور است? (الکافی، ج 8، ص 310، ح 483؛ الغیبة، ص 270، ح 42.)
ولی این که سفیانی کیست و چه ویژگیهایی دارد و چگونه خروج میکند و … چندان روشن نیست.
از برخی روایات استفاده میشود:
نام وی عثمان بن عنبسه ? (کمالالدین، ج 2، ص 365، ح 9.) و از خاندان ابوسفیان است که در دوره غیبت خروج میکند.
البته برخی این احتمال را مردود و سند آن
روایات را ضعیف دانستهاند.
? (جامع الرواة، ج 2، ص 156، اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، ص 545.)
در برخی از روایات از امام علیه السلام در مورد نام سفیانی پرسیده شد و آن حضرت از بیان آن خودداری کردند؛? (بحارالانوار، ج 52، ص 206.)
حال آنکه اگر نام وی مشخص بود، دلیلی نداشت که از بردن نام وی خودداری کند.
برخی معتقدند:
سفیانی فرد مشخصی نیست؛ بلکه فردی است با ویژگیهای ابوسفیان که در آستانه ظهور حضرت مهدی علیه السلام به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند.
اینها در بیان نظر خود میگویند:
در حقیقت، ابوسفیان، به عنوان سر سلسله سفیانیان، سمبل و نماد پلیدی است او غارتگری بود که با رباخواری، زورگویی و چپاول اموال مردم، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فریب و استثمار تودههای ستم کشیده و ترویج خرافات و دامن زدن به نظام طبقاتی جاهلی، قدرت فراوانی داشت.
ابوسفیان، به عنوان سردمدار شرک و بت پرستی و سرمایه داری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن شماره یک خود میدانست و با قدرت تمام در برابر آن به مبارزه بر میخاست.
? (چشم به راه مهدی علیه السلام، ص 274.)
بر اساس این دیدگاه سفیانی، فردی است با این ویژگیها که در برابر انقلاب بزرگ و جهانی حضرت مهدی علیه السلام خروج میکند و تلاشهای فراوانی برای رو در رویی با آن به عمل میآورد.
بنابراین، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص. سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است و بر فرض هم که سفیانی را از نسل ابوسفیان بدانیم، اشکالی به وجود نمیآید و آخرین مهره این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانه ظهور قائم علیه السلام خروج میکند.
آخرین نظرات