اهمیت و آثار توبه:
1. محبوبترین: عن ابی الحسن موسی بن جعفر علیهما السلام قال: «أحَبُّ العِبادِ إلَی اللهِ الْمُنیبُونَ التَّوَّابُونَ (122) ؛ محبوبترین بندگان نزد خدا، انابه کنندگان و توبه کنندگان هستند.»
2. آمرزش گناهان: عن ابی جعفر علیه السلام قال: «کُلَّما عَادَ المُؤمِنُ بِالاستِغْفارِ وَالتَّوبَةِ عَادَ اللهُ عَلَیهِ بِالمَغْفِرَةِ وَإنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحیمٌ یقبَلُ التَّوبَةَ وَیعفُو عَنِ السَّیئاتِ فَإیاکَ أنْ تَقنُطَ المؤمِنینَ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ (123) ؛ هر گاه مؤمن [از کار بد خویش] بازگردد و در مقام استغفار و توبه برآید، خدا بر او باز میگردد و او را میآمرزد؛ چرا که خداوند بخشنده و مهربان است، توبه را قبول میکند و گناهان را میآمرزد، پس مبادا که مؤمنین را از رحمت خداوند ناامید سازی.»
3. سرد کننده آتش: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنّه قالَ: «إنَّ الذُّنُوبَ لَتَشُوبُ أهلَها لِتَحرِقَتِهِم لایطفَئُها شَیءٌ إلاّ الاستِغفَار؛ (124) همانا گناهان، گناهکاران را برای سوزاندنشان آلوده میسازند و چیزی جز استغفار آن را خاموش نمیکند.»
بازآ، بازآ، هر آن چه هستی بازآی
گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی بازآی
شرایط توبه:
عن امیر المؤمنین علیه السلام، قال لِمَن قالَ بِحَضْرَتِهِ أستَغْفِرُ اللهَ: «ثَکَلَتْکَ أُمُّکَ أتَدری ما الاسْتِغفارُ؟ هُوَ دَرَجَةُ العِلِّیینَ وَهُوَ اسْمٌ واقِعٌ عَلَی سِتَّةِ مَعانٍ أوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَی ما مَضی وَالثّانِی العَزْمُ عَلَی تَرکِ العَوْدِ عَلَیهِ أبَداً وَالثَّالِثُ أن تُؤَدِّی إلی المَخْلُوقینَ حُقُوقَهُم حَتّی تَلقَی اللهَ لَیسَ عَلَیکَ تَبِعَةٌ وَالرَّابِعُ أن تَعمِدَ إلی کَلِّ فَریضَةٍ عَلَیکَ ضَیعْتَهَا فَتُؤَدِّی حَقَّها وَالخَامِسُ أنْ تَعْمِدَ إلَی اللَّحْمِ الَّذی نَبَتَ عَلَی السُّحتِ فَتُذیبَهُ بِالاحْزانِ حَتّی یلصِقَ الجِلدُ بِالعَظْمِ وَینشَأَ مِنها لَحمٌ جَدیدٌ وَالسَّادِسُ أن تُذیقَ الجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کَمَا أذِقْتَهُ حَلاوَةَ المَعْصِیةِ فَعِنْدَ ذلکَ تَقُولُ أسْتَغفِرُ اللهِ؛ (125) حضرت علی علیه السلام در پاسخ به فردی که در حضورش گفت: «استغفر الله»، فرمود: مادرت به عزایت بنشیند. آیا میدانی که استغفار چیست؟ استغفار درجه کسانی است که در بالاترین جای بهشت مکان خواهند کرد و استغفار اسمی است که به شش معنی به کار برده میشود [و کامل میشود] ؛ اول پشیمانی از گذشته، دوم تصمیم گرفتن بر عدم بازگشت به معصیت برای همیشه، سوم اینکه حقوقی که از آفریدگان خدا برگردنت هست بپردازی تا آنکه وقتی خدا را ملاقات میکنی گناهی برایت نمانده باشد، چهارم آنکه به فرائضی که آن را تباه ساختهای بپردازی و حقش را به جای آوری، پنجم آنکه گوشتی که از غذای حرام روئیده است را با اندوه فراوان ذوب کنی تا پوست به استخوان بچسبد و] پس از آن] گوشت جدیدی بر آن بروید، ششم آنکه به بدن [خود] سختی فرمان برداری را بچشانی همان گونه که شیرینی گناه را به آن چشاندهای. هر گاه که چنین کردی آن وقت بگو استغفر الله.»
چو پنجاه سالت برون شد ز دست
غنیمت شمر پنج روزی که هست
مخُسبای گنه کردة خفته، خیز!
به قدر گنه آب چشمی بریز
توبه پذیری خداوند:
یکی از عرفا شبی از کنار خانهای میگذشت و صدای ناله زنی را شنید که به شوهرش میگفت: حتی اگر به من غذا هم ندهی و مرا هم بزنی و یا اگر زن دیگری اختیار کنی و از من روی بگردانی، من از این خانه، جای دیگری نمیروم. آن عارف نعرهای زد و روی زمین افتاد و از هوش رفت. وقتی به هوش آمد، از او پرسیدند: چه اتفاقی برای شما افتاد که این گونه از هوش رفتید؟ گفت: ندایی به گوشم رسید که میگفت: اگر هزار بار هم گناه کنی و توبه نمایی از گناه تو خواهیم گذشت اما اگر از در خانه ما به کس دیگری پناه ببری از تو نخواهیم گذشت. (126)
غرق گنه ناامید مشو ز دربار ما
که عفو کردن بود در همه دم کار ما
بندة شرمنده تو، خالق بخشنده من
بیا بهشتات دهم، مرو تو در نار ما
توبه شکستی بیا، هر آنچه هستی
امیدواری بجو ز نام غفار ما
در دل شب خیز و ریز، قطره اشکی زچشم
که دوست دارم کند، گریه گنهکار ما
آخرین نظرات