آیتالله وحید خراسانی در قسمتی از کتاب ارزشمندشان تحت عنوان آشنایی با اصول دین درقسمت مربوط به امام زمان(عج) مرقوم داشته اند:
هرچند امام زمان (علیه السلام) غایب ازانظار است، و این غیبت موجب محروم شدن امّت از قسمتى ازبركات وجود آن حضرت است كه متوقف بر ظهور است، ولى قسمتى از فیوضات ، وابسته به ظهور نیست.
او همچون آفتابى است كه ابرغیبت نمى تواند مانع تأثیر اشعّه وجود او در قلوب پاكیزه شود، مانند اشعّه خورشید كه در اعماق زمین جواهر نفیسه را مى پروراند، و حجاب ضخیم سنگ و خاك مانع استفاده آن گوهر از آفتاب نمى شود.
و چنان كه بهره مند شدن از الطاف خاصّه خداوند به دو طریق میسّر است:
اوّل: جهاد فى الله ، به تصفیه نفس از كدورتهایى كه مانع از انعكاس نور عنایت اوست.
دوم: اضطرار ، كه رافع حجاب بین فطرت و مبدأ فیض است : ( أَمَّن یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یكْشِفُ السُّوءَ ) ; همچنین استفاده از واسطه فیض خدا كه اسم اعظم و مَثَل اعلاى اوست نیز به دو طریق ممكن است:
اوّل : تزكیه فكرى و خلقى و عملى كه فرمود : « اما تعلم أن أمرنا هذا لاینال إلاّ بالورع ».
دوم : انقطاع از اسباب مادّى و اضطرار . و از این طریق ، بسیارى از كسانى كه بیچاره شدند، و كارد به استخوان آنها رسید، و به آن حضرت استغاثه كردند نتیجه گرفتند.
در خاتمه به قصور و تقصیر نسبت به ساحت قدس آن حضرت اعتراف مى كنیم، او كسى است كه خدا به او نور خود را، و به وجود او كلمه خود را تمام كرده است ; و او كسى است كه كمال دین به امامت و كمال امامت به اوست، و دعاى وارد در شب میلاد او این است:
« اللّهم بحق لیلتنا هذه و مولودها و حجّتك و موعودها التى قرنت الى فضلها فضلك، فتمّت كلمتك صدقاً و عدلا، لامبدّل لكلماتك و لا معقّب لاِیاتك، و نورك المتعلّق و ضیاءُك المشرق و العلم النور فى طخیاء الدیجور الغائب المستور جلّ مولده و كرم محتده، و الملائكة شهّده و الله ناصره و مؤیده اذا آن میعاده، و الملائكة امداده، سیف الله الذى لاینبو، و نوره الذى لایخبو، و ذو الحلم الذى لایصبو…
موضوع: "امام موعود"
امتحان انسان یکی از سنت های مهم الهی است که در طول زندگی بشر به شیوه های گوناگون انجام می گیرد تا میزان پای بندی افراد به اصول و احکام دینی مشخص شود . بر این اساس، یکی از فلسفه های مهم غیبت امام زمان(عج) امتحان بشر است . امتحان الهی در عصر غیبت به صورت های گوناگون صورت می گیرد ; از جمله این آزمایشها که امتحان الهی در روایات زیادی به آن تصریح شده است، پایبندی به عقاید و حفظ ایمان است . از این رو، یکی از هشدارهای مهم و تاکیدهای مکرر در عصر غیبت، مراقبت از دین و ارزش های دینی است .
امام کاظم (علیهالسلام) در روایتی می فرمایند: وقتی پنجمین فرزند از فرزندان من غایب شد، در مورد دین خود بسیار مراقب باشید . مبادا کسی شما را از دین تان جدا سازد . 1
امام صادق (علیهالسلام) ضمن اشاره به سختی دین داری و حفظ ایمان در عصر غیبت، می فرمایند: . . . صاحب الامر دوران غیبتی در پیش دارند که در آن زمان، حفظ دین همانند شاخه پر خار درخت قتاد را با دست تراشیدن است . . . چه کسی می تواند چنین کاری را با دست خود انجام دهد؟ بنابراین، بندگان خدا باید در دوران غیبت حجت الهی تقوا را پیشه خود سازند و دین خدا را رها نسازند .
در همین زمینه حضرت علی (علیهالسلام) می فرمایند: پس از غیبت امام عصر (عج)، مردم دچار حیرت و سرگردانی بسیار سختی می شوند ; گروهی گمراه می شوند و گروهی دیگر، علی رغم تمام ناملایمات، بر هدایت باقی مانند.2
از مجموعه این گونه روایات کاملا آشکار می شود که در دوره غیبت شرایطی پیش خواهد آمد که دینداری و پایبندی به ارزش های انسانی و اخلاقی بسیار مشکل خواهد بود . با این حال، گروه های زیادی علی رغم این سختی ها، لحظه ای از دین خود دست بر نخواهد داشت و با تمام وجود به حفظ ارزش ها و احکام الهی، که تضمین کننده سعادت دینا و آخرت انسان است، پافشاری خواهند نمود .
حال این سؤال مطرح می شود که مگر در دوران غیبت امام (عج)، اوضاع و شرایط جوامع چگونه خواهد بود که دین افراد این چنین در معرض تهدید واقع خواهد شد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت: از مجموع روایات و منابع دینی چنین بر می آید، عوامل گوناگونی در پیدایش این شرایط مؤثر است، از جمله:
ع
1 . غیبت امام معصوم (علیهمالسلام)
صرف نظر از علت غیبت امام عصر (عج)، به یک معنا ریشه همه گرفتاری های مردم در دوران غیبت، به عدم دسترسی به امام معصوم (علیهالسلام) باز می گردد . از این رو، مهم ترین وظیفه برای منتظران، دعا برای فرج امام زمان (عج) است، چون با ظهور آن حضرت، مشکلات بر طرف شده و موانع موجود بر سر راه تکامل انسان ها تا حدود زیادی بر داشته خواهد شد . در اشاره به گرفتاری های دوره غیبت و برکات حکومت حضرت مهدی (عج)، در دعای افتتاح می خوانیم:
«اللهم نشکوا الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله و غیبتة ولینا و کثرة عدونا . . . پروردگارا به تو شکایت می کنیم از نبود پیامبرمان و از غیبت ولی مان و از فزونی دشمنان و کمی نفرات پیروان اهل بیت و سختی های فتنه و هجوم حوادث بر علیه ما . . .» و در همین دعای شریفه، ضمن آرزوی حاکمیت دولت کریمه اهل بیت، که با ظهور منجی عالم بشریت تحقق پیدا خواهد کرد، می خوانیم: پروردگارا! درود بفرست بر ولی امرت حضرت قائم (عج)، که چشم امید همگان به دوست و عادلی که جهانیان در انتظار اویند، خداوندا! در روی زمین به او تمکن بخش و او را گرامی ساز و به وسیله او، عزیز و گرامی بودن را به بندگانت ارزانی دار . . . به وسیله او، دین و سنت پیامبرت را پیروزی بخش . خداوندا! ما مشتاق آن دولت کریمه هستیم که به وسیله آن، اسلام را عزیز ساخته و اهل نفاق را خوار، ذلیل خواهی نمود . . .
از دقت در مضامین این تعابیر، به خوبی روشن می شود که در نتیجه غیبت امام (عج) دشمنان با انواع دسیسه ها و تهاجمات در مسیر هدایت مردم موانع ایجاد می کنند و دینداران واقعی را با انواع توطئه های فکری و فرهنگی و اعتقادی دچار مشکل می سازند.
امام صادق (علیهالسلام) ضمن اشاره به سختی دین داری و حفظ ایمان در عصر غیبت، می فرمایند: . . . صاحب الامر دوران غیبتی در پیش دارند که در آن زمان، حفظ دین همانند شاخه پر خار درخت قتاد را با دست تراشیدن است . . . چه کسی می تواند چنین کاری را با دست خود انجام دهد؟ بنابراین، بندگان خدا باید در دوران غیبت حجت الهی تقوا را پیشه خود سازند و دین خدا را رها نسازند
2 . پیدایش اختلافات فکری و عقیدتی
امام زمان
ایجاد و پیدایش شبهه و فتنه های فکری و اعتقادی از جمله خطرناک ترین وقایع دوران غیبت است . بسیاری از افراد منحرف و بی تقوا در این دوره، با اهداف دنیا پرستانه ای که دارند، گروه های مردم را با ایجاد برخی مسلک های غلط و منحرف از مسیر راستی مکتب اهل بیت دور می سازند و بدین وسیله، موجب تفرقه و به هم خوردن صفوف متحد توده های مردم می شوند . رواج مرام ها و مسلک های نادرست و منحرف در نهایت، منجر به تفرقه دینی و گرفتاری مردم به دست زمام داران نا اهل و ناصالح می گردد . امام باقر (علیهالسلام) ضمن اشاره به چنین پیش آمدی می فرمایند: در دوران غیبت اختلاف های شدید در میان مردم پدید می آید و وحدت دینی آنان خدشه دار می شود 3 و در نتیجه این اختلافات اعتقادی، مکاتبی پدید می آیند که تعداد زیادی از مردم را آن چنان به خود جذب می کنند، که راه اهل بیت، که همان اسلام راستین است، بی رهرو می گردد . امام صادق (علیهالسلام) در این باره می فرمایند: در زمان غیبت، مردمان را می نگری که به پیروی از عقاید و بافته های ذهنی یکدیگر می پردازند و به پیروی از افراد بدکردار می پردازند . در اعمال و رفتارشان از آنان تبعیت می کنند . از این رو، راه مستقیم مسلک صحیح شریعت اسلامی بی رهرو می شود . 4
3 . فریفتگی مردم به رزق و برق دنیا
یکی دیگر از گرفتاری های مردم در دوره غیبت، گرایش آنان به رزق و برق دنیاست . تعداد زیادی از مردم به دلیل کوتاهی در انجام وظایف مربوط به دوره غیبت و دسیسه های پی در پی دشمنان، کم کم از ارزش های دینی و فضائل اخلاقی و انسانی دور می شود . و در مقابل، در لذات مادی و زینت های دنیوی غرق می شوند و به اندازه ای در این گونه امور افراط می کنند که تقریبا مبتلا و مرتکب همه کارهای ناپسندی می شوند که از دید شریعت اسلام ممنوع شده است . رسول اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرمایند: برای مردم زمانی فرار می رسد که هم و غم آنان فقط شکم شان و ارزش و اعتبارشان به تجملات زندگیشان و . . . دین و آیین شان ثروت و مالشان می شود . بدانید که اینان بدترین خلایق اند و در نزد خداوند برای آنان هیچ گونه ارج و منزلتی وجود ندارد . 5
باز در توصیف این عصر، از آن حضرت روایت شده است: در آن زمان ربا شیوع پیدا می کند، کارها از طریق پرداختن رشوه انجام می گیرد و ارزش و اعتبار دین به شدت تنزل پیدا می کند . و در مقابل، دنیا در نظر مردم بسیار ارزشمند می شود.6
آن حضرت درباره رفتار مردم این عصر می فرمایند: زمانی بر امت من می آید که در آن زمان، دل های آنان پلید و آلوده شده، در مقابل ظاهرشان به طمع دینا آراسته می گردد . به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمی بندند، کار آنان ریا و جلوه های خوف از خدا در دل آنان راه نمی یابد . . . خداوند دعاهای آنان را مستجاب نمی کند .7
روشن است، همان گونه که امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: در چنین شرایطی، اهل باطل بر اهل حق چیره می شوند . منکر و بدی ها به صورت آشکار در جامعه مشاهده می شود و کسی جرات نهی کردن از آن را پیدا نمی کند . اگر کسی به مرتکب منکر اعتراض کند، همه به طرفداری از او بر می خیزند و افراد فاسق در ارتکاب به کارهای ناپسند روز به روز گستاخ تر می شوند و بر این کار تشویق می گردند . در مقابل، پیروان حق خوار و کوچک شمرده می شوند . 8
چه باید کرد؟
اگر اوضاع و شرایط جهان و افکار و عقاید و اخلاق توده های مردم در عصر غیبت امام (عج) رو به انحطاط خواهد بود، پس چه باید کرد؟ ! آیا تلاش برای دینداری و حاکمیت ارزش های دینی کاری عبث و بیهوده است؟ ! در نتیجه، ما نیز باید همانند برخی مفسران ناصواب انتظار که معتقدند در دوره غیبت باید از هر گونه کار اصلاحی خودداری و فقط منتظر بود تا امام ظهور کنند و اوضاع را سامان بخشند؟ . . .
حقیقت این است که چنین تفکری با روح تعالیم اسلامی منافات دارد ; زیرا اولا، مقطعی از تاریخ احکام و قوانینی اسلامی تعطیلی نمی پذیرند . ثانیا، بر اساس مجموعه رهنمودهای اولیای الهی مسؤول زمینه سازی ظهور حضرت از طریق عمل به تعالیم اسلامی هستیم ; یعنی نه تنها جایز نیست از انجام تکالیف دینی کوتاهی کنیم بلکه با توجه به مسائل و مشکلات عصر غیبت و شرایط خاصی که در این دوره پیش می آید، به مراتب بیش تر، و دقیق تر از دوران حضور امام باید به انجام وظیفه بپردازیم . در برخی روایات به این حقیقت تصریح شده است که تا زمانی که آمادگی لازم فکری و اعتقادی و اجتماعی در توده های مردم فراهم نشود و یاران با ایمان و شجاع و مخلص تربیت نشوند، زمینه ظهور حضرت فراهم نخواهد شد.
حضرت علی (علیهالسلام) می فرمایند: پس از غیبت امام عصر (عج)، مردم دچار حیرت و سرگردانی بسیار سختی می شوند ; گروهی گمراه می شوند و گروهی دیگر، علی رغم تمام ناملایمات، بر هدایت باقی مانند
بنابراین، آن دسته از روایات که از سختی ها و نابسامانی ها دوران غیبت سخن به میان می آورند، با هدف ایجاد و انگیزه بیش تر برای پای بندی به احکام دینی و هشدار نسبت به گرفتار آمدن به معضلات فکری، دینی، اجتماعی است .
در روایاتی که سخن از مؤمنان دوران غیبت به میان آمده است، از مؤمنان با اوصاف بسیار نیکویی یاد شده است . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر یک از آنان (مؤمنان واقعی دوره غیبت) اعتقاد و دین خویش را با هر سختی حفظ می کنند . چنان که گویی درختان خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست می کند یا آتش پر دوام را با دست نگاه می دارند . 9
امام زمان
روشن است آنان با توجه به مضامین این قبیل روایات، علاوه بر تلاش و کوشش مضاعف، با موانع و مشکلات نیز آشنایی پیدا می کنند و پیشاپیش آمادگی های لازم را در خود ایجاد می کنند . در نتیجه در سخت ترین پیش آمدها بر ایمان و عقاید خود پافشاری می کنند و در حد توان به زمینه سازی ظهور کمک می نمایند . امام سجاد (علیهالسلام) در توصیف مؤمنان عصر غیبت می فرمایند: مردمان زمان غیبت مهدی (عج)، که به امامت آن حضرت پای بندند و همواره در حال انتظار ظهور به سر می برند، از مردمان همه زمان ها برترند ; زیر خدا چنان درک و فهم نیروی تشخیص آنان را قوت می بخشد که غیبت نزد آنان همانند زمان ظهور می باشد . . . آنان به حق اخلاص ورزانند . . . 10
انسان دین دار عصر غیبت، که دسترسی عادی به امام زمان ندارد، بر اساس درک عقلی و تهذیب اخلاق و اندیشه به یقین والایی دست می یابد و همواره به دفاع از احکام و عقاید دینی می پردازد . این در حالی است که اغلب مردم در رزق و برق و لذات مادی دنیوی غوطه ورند و به احکام و ارزش های دینی و فضیلت های انسانی بی توجه .
امام صادق (علیهالسلام) می فرمایند: پیامبر صلی الله علیه و آله به علی (علیهالسلام) فرمودند: یا علی! بزرگ ترین مردمان در ایمان و یقین کسانی هستند که در آخر الزمان زندگی می کنند، آنها پیامبرشان را ندیده اند و امام شان در غیبت به سر می برد، با این همه، آنان از روی علوم و معارف و کتاب هایی که در اختیار دارند، ایمان آورده و در ایمان خود پایداری هستند . 11
بنابراین، یکی از راه های مهم در امان ماندن از فتنه های آخر الزمان، عمل به وظایف و تکالیف دینی و انجام مسئولیت های دوران غیبت است . به اجمال برخی از این وظایف عبارتند از:
1 . تلاش برای شناخت بیش تر امام عصر (عج) ;
2 . خودسازی و تهذیب نفس ;
3 . انتظار فرج امام زمان (عج) ;
4 . سعی در اصلاح وضع جامعه ;
5 . حفظ و تحکیم پیوند معنوی با امام عصر (عج) ;
6 . پیروی از نایبان امام زمان (عج) ;
ضرورت پیروی از علمای متعهد:
از آنجا که در عصر غیبت امام (عج)، تشخیص وظایف و تکالیف دینی برای افراد به راحتی امکان پذیر نیست، مسؤولیت تبیین احکام دینی و هدایت مردم و حفظ ارزش های اسلامی و دفاع از مکتب اسلام بر عهده عالمان متعهد و با تقوا گذشته شده است . این مرزبانان واقعی مکتب، به عنوان نایبان امام (عج) با به کار بستن توانمندی های لازم علمی، که در بخش های مختلف علوم اسلامی به دست آورده اند، از منابع اصیل دینی یعنی قرآن و سنت، پاسخگوی نیازهای دینی مردم هستند و در راستای حاکمیت احکام و ارزش الهی تلاش کنند . اگر این عالمان، مسؤولیت شناس و دلسوز نباشند، توده های مردم به راحتی از مسیر صحیح اسلامی منحرف شده، دچار انحطاط فکری و اعتقادی می شوند . امام هادی (علیهالسلام) در روایتی نقش مهم عالمان آگاه و فقهای مسؤولیت شناس با تقوا را این گونه توصیف می کنند: اگر پس از غیبت قائم آل محمد (عج)، نبودند عالمانی که مردم را به سوی او فرا می خوانند و به سوی او راهنمایی می کنند و با برهان های استوار از دین پاسداری می کنند و بندگان بیچاره و ناآگاه را از دام های ابلیس و پیروان او و هم چنین از دام های دشمنان اهل بیت رهایی می بخشند، هیچ کس بر دین خدا باقی نمی ماند . اما علمای دین، دل های متزلزل شیعیان ناتوان را حفظ می کنند، هم چنان که کشتی بان سکان کشتی را حفظ می کند . این دسته از عالمان در نزد خداوند دارای فضیلت و مقام بسیاری والایی هستند . 12
شرط اصلی حفظ سلامت فکری و عقیدتی مردم در عصر غیبت، نیرویی از این علمای متعهد است . به این امر در بسیاری از روایات اهل بیت نیز تاکید شده است . از جمله امام صادق (علیهالسلام) می فرمایند: از فقهای جامع الشرایط تبعیت کنید، من آنان را برای شما حاکم قرار داده ام و آنان منصوب ما هستند . شما موظفید در شرایطی که به ما دسترسی ندارید، به آنان رجوع کنید و به گفته های آنا عمل نمایید و حق رد قول آنان را ندارید; چرا که رد آنها، رد ماست و رد ما، رد خداست . 13
در همین زمینه وقتی از امام عصر سؤال شد که در زمان غیبت شما به چه کسانی مراجعه کنیم و در حوادثی که پیش می آید از چه کسانی تکلیف کنیم و رهنمودهای چه قشری را وسیله هدایت خود قرار دهیم، آن حضرت فرمودند: در حوادثی که برای شما رخ می دهد به راویان احادیث ها (فقهای جامع الشرایط) مراجعه کنید ; چرا که آنان حجت ما بر شمایند و من حجت خدایم . . . 14
به این ترتیب، برای حفظ عقاید و ایمان مردم، آنان موظف شده اند که در عصر غیبت به عالمان با تقوا و فقیهان واجد الشرایط مراجعه کنند و معالم دین خود را از آنان بیاموزند و تمام رویدادهای زندگی خویش را هماهنگ با دستورالعمل هایی که از متن تعالیم دینی به دست آمده است هماهنگ سازند . . .
بدیهی است اگر مردم در این امر، بدون تقصیر و کوتاهی به انجام وظیفه پرداختند، نه تنها فتنه های عصر غیبت و دسیسه های دشمنان و مدعیان دروغین دین شناس و . . . صدمه ای به دین و اعتقاد آنان نمی زند که عملکرد آنان در چهار چوب تعالیم دینی، روز به روز زمینه ظهور حضرت مهدی (عج) و حاکمیت احکام و ارزش های الهی در سراسر جهان فراهم خواهد ساخت .
سید صادق سید نژاد
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
1 . اصول کافی، ج 1، ص 6، 335 .
2 . کتاب الغیبة، 104 .
3 . کتاب الغیبة، ص 235 .
4 . بحار الانوار، ج 52، ص 259 .
5 . منتخب الاثر، ص 438 .
6 . بشارة الاسلام، ص 26 .
7 . بحار الانوار، ج 52، ص 190 .
8 . بحار الانوار، ج 52، ص 256 .
9 . بحار الانوار، ج 52، ص 256 .
10 . کمال الدین، ج 1، ص 320 .
11 . بحار الانوار، ج 52، ص 125 .
12 . الاحتجاج، ج 1 ، ص 9 .
13 . اصول کافی، ج 1، ص 54 .
14 . احتجاج، ج 2، ص 283 .
دوره غیبت صغری:
امام حسن عسکری (علیه السلام) در هشتم ربیع الاول سال 260 ق؛ یعنی در زمانی که حضرت مهدی (علیه السلام) پنج سال بیشتر نداشت، به دست معتمد، خلیفه عباسی به شهادت رسید و امام عصر(علیه السلام) بر پیکر پدر بزرگوار خویش نماز گزارد.1
از این پس، دوره جدیدی از زندگی امام مهدی (عج)، که به غیبت صغری معروف است، آغاز شد.
بنا به گفته بسیاری از صاحب نظران، دوران غیبت کوتاه مدت آن امام که از آن به «غیبت صغرا» تعبیر می شود، از همین زمان؛ یعنی سال 260 ق آغاز گردید. برخی از اهل تحقیق برآنند که غیبت صغرا از همان زمان تولد حضرت؛ یعنی سال 255 ه . ق آغاز شده است.2
دوران غیبت صغرا تا سال 329 ه . ق ادامه داشت که بدین ترتیب، بنابر دیدگاه اول، طول این دوران، 69 سال و بنا بر دیدگاه دوم، طول این دوران 74 سال خواهد بود.
گرچه در این مدت به دلیل برخی مصالح، از جمله در امان ماندن از خطراتی که جان آن حضرت را از سوی دشمنان تهدید می کرد، امام علیه السلام از نظرها پنهان بودند، اما حضرت تعدادی افراد وارسته و با تقوا را به عنوان نائب خاص خود به مردم معرفی کردند تا هر یک از ایشان سؤالات و مشکلات خود را به وسیله آنان به امام علیه السلام برسانند و از طریق امام پاسخ دریافت نمایند.
نوّاب خاص امام عصر
در طول دوران 69 ساله یا 74 ساله غیبت صغرا، چهار تن از بزرگان شیعه عهده دار مقام نیابت یا سفارت خاص امام عصر(علیه السلام) بودند که نام آنها بدین قرار است:
1. ابو عمرو، عثمان بن سعید، که از سن یازده سالگی در حضور ائمه قبلی مشغول خدمت بوده است و از اصحاب مورد اعتماد امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام محسوب می شوند. وی از سال 260 تا 267 ه . ق منصب نیابت امام زمان (عج) را عهده دار بود.
2. ابوجعفر محمد بن عثمان: وی فرزند نائب اول امام عصر (عج) است که از سال 267 تا 305 ه . ق عهده دار منصب نیابت خاص بود.
همان گونه که هیچ امری در نظام هستی بدون علت نیست، غیبت امام زمان هم برای خود علل و ادله ای دارد و برای آن چندین دلیل در روایات ذکر شده است. از جمله: امتحان و آزمایش مردم; حفظ وجود امام (عج) از خطرات که او را تهدید می کرد; فراهم شدن زمینه آمادگی فکری و فرهنگی و روانی در مردم برای تشکیل حکومت جهانی و…
3. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی: این عالم بزرگوار از سال 305 ه. ق تا 326 ه. ق یعنی حدود بیست و یک سال نیابت امام عصر (عج) را عهده دار بود.
4. ابوالحسن علی بن محمد سیمری: وی حدود سه سال یعنی از سال 326 تا 329 ه . ق به عنوان نایب خاص امام (عج) به انجام وظیفه مشغول بود.
نواب خاص دوره غیبت صغری در غیاب امام به انجام برخی وظایف مشغول بودند که از جمله آن ها: زدودن شک و حیرت مردم درباره تولد امام زمان (عج); حفظ امام از خطراتی که او را تهدید می کند از راه پنهان داشتن مکان او; پاسخگویی به پرسش های فقهی و اعتقادی مردم; مبارزه با مدعیان دروغین نیابت; آماده سازی مردم برای پذیرش غیبت کبری; کمک به نیازمندان و توزیع وجوه شرعی و…
د. دوره غیبت کبری:
امام زمان
در سال 329 ه . ق و به دنبال رحلت چهارمین نائب خاص امام زمان (عج) دوره غیبت صغری به پایان رسید و از این پس دوره غیب ت کبری، که در آن نائب خاصی از سوی امام تعیین نشده است، آغاز گشت. این دوره یکی از برهه های سخت زندگی شیعیان است. اولا، طول مدت این دوره بر کسی مشخص نیست. به علاوه، در این دوره وقایع بسیار سخت و دشواری به وقوع پیوست که حفظ اعتقادات و پایبندی به احکام و مقررات دینی را مشکل ساخت. در این دوره از تاریخ حیات بشری، فقهای عظام از سوی ائمه اطهار علیهم السلام و از جمله امام مهدی (عج) به عنوان نائبان عام مسؤولیت رهبری سیاسی و پاسخگویی به مسائل فکری و اعتقادی مردم را عهده دار هستند و همین مساله منشاء و ریشه «ولایت فقیه » در نظام سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی محسوب می شود.
همان گونه که هیچ امری در نظام هستی بدون علت نیست، غیبت امام زمان هم برای خود علل و ادله ای دارد و برای آن چندین دلیل در روایات ذکر شده است. از جمله: امتحان و آزمایش مردم; حفظ وجود امام (عج) از خطرات که او را تهدید می کرد; فراهم شدن زمینه آمادگی فکری و فرهنگی و روانی در مردم برای تشکیل حکومت جهانی و…
علاوه بر این، اگر به حقیقت معنای امامت در جهان بینی مکتب اهل بیت علیهم السلام توجه شود، به خوبی این نکته روشن خواهد شد که امام علاوه بر وظیفه راهنمایی و ارشاد و رهبری مردم، در حفظ نظام هستی نیز مؤثر است. در روایت آمده است که اگر لحظه ای زمین از امام و حجت الهی خالی بماند، اهلش را در کام خود فرو می برد. امام سجاد علیه السلام در این باره فرمودند: همان گونه که ستارگان و سیارات وسیله حفظ نظام کیهانی هستند، ما هم وسیله حفظ اهل زمین هستیم. به برکت وجود ماست که آسمان بر زمین فرود نمی آید. اگر ما نبودیم زمین اهلش را فرو می برد… آن گاه در ضمن یک تشبیه بسیار زیبا می فرمایند: استفاده مردم از امام غائب همانند استفاده آنان از خورشید در پشت ابر است…3
گروه دین و اندیشه تبیان
1. ر.ک: سیره معصومان، ص 259.
2. همان، ص 272.
3. بحارالانوار، ج 52، ص 92
ابهامهای موجود در زمینه فلسفه و چرایی غیبت آخرین حجّت حق، حضرت مهدی(عج)، از یك سو، و سختیها و ناگواریهای بسیاری كه در دوران غیبت و حضور نداشتن امام(علیه السلام) در جامعه به مردم روی میآورد، از سوی دیگر، گاه موجب میشود كه گروهی زبان به گلایه یا، خدای نخواسته، اعتراض بگشایند كه: مگر ظلم و بیعدالتی و فساد و فحشا به نهایت خود نرسیده است، پس چرا خداوند وعده خود را محقّق نمیسازد و حجّتش را آشكار نمیكند؟ آیا دیگر زمان رهایی انسانهای در بند فرا نرسیده است؟ آیا دیگر زمان آن نشده كه به دوران دیرپای ظلمت و تاریكی در كره زمین پایان داده شود؟ چرا امام مهدی(عج) این همه ظلم و فساد را میبیند، امّا ظهور نمیكند؟ و…
قطعاً توان، درك و ظرفیت تحمل مردم متفاوت است و چه بسا كه با افزون شدن امواج ناملایمات و سرعت گرفتن توفان فتنهها گروهی به گرداب یأس و ناامیدی دچار شوند و به انكار اصل وعده ظهور منجی موعود بپردازند؛ از این روست كه پیشوایان معصوم امّت(علیهم السلام) در موارد متعددی از مردم خواستهاند كه با دعا و التجا به درگاه خداوند از او بخواهند كه به آنها پایداری، شكیبایی و استواری عطا كند تا بتوانند در مقابل فتنهها و آشوبهای عصر غیبت مقاومت كنند و ایمان و اعتقاد راستین خود را تا زمان ظهور حفظ نمایند. از آن جمله میتوان به این بخش از زیارت حضرت صاحبالزّمان(عج) اشاره كرد:
خداوندا! مرا بر دین خود پایدار دار و به طاعت خود وادار ساز. قلبم را برای ولی امرت نرم كن و مرا از آنچه آفریدگانت را با آن میآزمایی معاف فرما و به طاعت ولی امرت ثابت قدم بدار. همو كه از آفریدگانت نهانش داشتی و به اذن تو از دیدهها پنهان شد و فرمان تو را انتظار میكشد.
مگر ظلم و بیعدالتی و فساد و فحشا به نهایت خود نرسیده است، پس چرا خداوند وعده خود را محقّق نمیسازد و حجّتش را آشكار نمیكند؟ آیا دیگر زمان رهایی انسانهای در بند فرا نرسیده است؟ آیا دیگر زمان آن نشده كه به دوران دیرپای ظلمت و تاریكی در كره زمین پایان داده شود؟
تو دانایی به وقتی كه به صلاح ولی امر توست تا اجازهاش دهی امرش را آشكار كند و پرده [غیبت]اش را بردارد، بی آنكه تو را معلمی باشد. پس مرا بر این امر شكیبا ساز تا دوست نداشته باشم تعجیل در آنچه را كه تو به تأخیر انداختهای و تأخیر در آنچه تو تعجیلش را خواستهای و پرده برداشتن از آنچه تو پوشیدهاش داشتهای و كاوش در آنچه تو نهانش داشتهای و به ستیز برنخیزم با تو در آنچه كه تدبیر فرمودهای و نگویم:«برای چه، چگونه و چرا ولی امر ظهور نمیكند، با اینكه زمین از ستم پر شده است؟» و همه كارهایم را به تو وامیگذارم.
آرزو میكنیم كه خداوند به همه توفیق شكیبایی در ناملایمات، پایداری در سختیها و استواری در انجام وظیفه عطا كند، تا بتوانیم با ایمانی پسندیده و اعمالی شایسته به خدمت ولی و صاحب خود حاضر شویم و پاداش صبر و بردباری خود را از دست آن امام بزرگوار دریافت كنیم. آمین یا رب العالمین.
همچنین در دعای دیگری كه از ناحیة مقدّس خود حضرت، توسط نایب ایشان در زمان غیبت كبری صادر شده است، میخوانیم:
خدایا … مرا در اطاعت از ولیّ امر خود كه او را از خلق خویش پنهان ساختهای، ثابت قدم بدار. او با اجازة تو از مخلوقات غایب شده و در انتظار امر تو است
.(1)
اللهم عجل لولیک الفرج
پینوشت:
1. جمال الاسبوع، فصل 47، ص 316.
امام مهدی(عج) چرا غایب است و علّت و جهتش چیست؟ پاسخ این مسئله بسیار مشكل است زیرا كه مسئلهای عقلی نیست تا با براهین عقلی پاسخ داده شود و نیز عرفی هم نیست تا عرف و عقلا آن را درك كنند، بلكه این موضوع تعبّدی است و باید پاسخ آن از منابع وحی؛ رسول خدا و اهل بیت طاهرینش(علیهم السلام) اخذ شود. وقتی كه به اخبار آل محمد(ص) مراجعه میكنیم میبینیم كه اختلاف نظر بسیار در اینباره وجود دارد. حال شماری از روایتها را بررسی میكنیم تا ببینیم كدام دیدگاه مناسب است تا بدان روی آورد.
روایتها دلیل غیبت را شش دسته دانستهاند:
1. خوف و ترس
شماری از اخبار دلالت دارد كه خوف و ترس باعث غیبت مهدی(عج) است كه از این جمله است:
حضرت امام صادق(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: آن شخص [امام مهدی(عج)]باید غایب شود. شخصی سؤال كرد برای چه یا رسولالله؟ فرمود: خوف قتل وی در میان است.
منصور دوانیقی ـ خلیفة عباسی ـ حضرت صادق(علیه السلام) را چندین مرتبه آزار داد، ولی روزی آن حضرت را احضار كرد و بعد از آنكه صحبتهایشان تمام شد گفت: یا اباعبدالله، یك سؤال از تو میپرسم، راستش را به من بگو. امام صادق(علیه السلام) فرمود: من به هیچ كس دروغ نگفته و نمیگویم چه رسد به تو. پرسید آیا مهدی موعود تو هستی؟ فرمودند: نه. سؤال كرد: پس كیست؟ جواب داد: ششمین از فرزندان من خواهد بود. باز پرسید: آیا در زمان من میآید؟ گفت: نه. دوباره سؤال كرد: آیا در زمان فرزند من خواهد آمد؟ فرمود: نه. سپس حضرت را آزاد كرد.
همانا حضرت حسین(علیه السلام) بعضی از اهل كوفه را در حملههایی كه در كربلا به آنها داشت نمیكشت با اینكه میتوانست آنان را بكشد و بعضی دیگر را میكشت. دربارة این قضیه از آن حضرت سؤال شد. پاسخ داد: «در صلب آن كسانی كه نمیكشم از اهل ایمان میبینم
از این حدیث آشكار میشود كه حاكمان میترسیدند مبادا امام معاصرشان حضرت مهدی(عج) باشد لذا هر خلیفه و پادشاه در كمین بود تا او را بكشد. بنابراین بر امام مهدی(عج) لازم و واجب بود كه به خاطر وجوب حفظ نفس، آن هم نفس شریفی كه جهان به وجودش بستگی دارد، غایب باشد.
2. فرار از بیعت
از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده است كه امام مهدی(عج) برای اینكه مشغولالذمه كسی نباشد و كسی با او بیعت نكند تا در نتیجه وامدار كسی نباشد، از نظرها پنهان شده است.
حضرت امام صادق(ع) فرمودند: صاحب این امر ـ حضرت مهدی(عج) ـ ولادتش از این خلق روی زمین پنهان است تا اینكه وقتی كه ظهور میكند هیچ كس بیعت و پیمانی در گردن وی نداشته باشد. خدای تعالی در یك شب فرج حضرت مهدی(عج) را عملی میكند.(1)
روایات زیاد دیگری نیز به این معنا نقل شده است كه حضرت مهدی(عج) خود میفرماید: پدران من هركدام به گونهای بیعت اصحاب و حتی افراد سركش زمان خود را بر گردن داشتند ولی من خروج و ظهور میكنم در حالی كه بیعت هیچكس از سركشان و طاغوتها بر گردنم نیست.
3. تطابق با سایر پیامبران
سدیر گوید: حضرت امام صادق(ع) فرمود:
قائم ما غیبتی دارد كه مدتش طولانی است. گفتم: یابن رسولالله این غیبت طولانی برای چیست؟ فرمود: همانا خدای عزّوجلّ ابا دارد از اینكه سنّتهای پیغمبران(علیهم السلام) در غیبتهایشان را در مورد امام قائم جاری نكند و برای امام(عج) چارهای نیست جز اینكه دورة غیبتهایشان را سپری كند. خدای عزّوجلّ میفرماید: «البته شما قطعاً سنتهای پیشینیان را خواهید گذراند»(2). (3).
امام زمان
4. اتمام نقمت بر كافران
وجود امام(ع) برای كافران نقمت است و وقتی كه ظهور میكند تمامی كافران را میكشد و نابود میكند مگر كسانی كه ایمان بیاورند. هنگامی كه امام(عج) ظهور میكند باید در اصلاب كفّار، مؤمنی نباشد چنانكه شیوة ائمة اطهار(ع) چنین بود، زیرا ایشان گویا میدیدند كه مؤمنی در اصلاب كافران وجود دارد.
روایت شده است: همانا حضرت حسین(علیه السلام) بعضی از اهل كوفه را در حملههایی كه در كربلا به آنها داشت نمیكشت با اینكه میتوانست آنان را بكشد و بعضی دیگر را میكشت. دربارة این قضیه از آن حضرت سؤال شد. پاسخ داد: «در صلب آن كسانی كه نمیكشم از اهل ایمان میبینم».(4)
ائمة طاهرین(ع) برای حفظ مؤمنان و ذریّة آنان خانهنشین شدند و در میدان جنگ كسی را كه مؤمنی در صلبش بود نمیكشتند كه همین خود یكی از حكمتها و فلسفههای غیبت حضرت مهدی(عج) است. اگر آن حضرت ظهور كند برای كافران نقمت است، باید تمامی آنان را بكشد و زمین را از لوث وجودشان پاك گرداند. لذا در غیبت باقی است تا مؤمنان از اصلاب كفّار خارج شده و دیگر مؤمنی در صلب هیچ كافری نباشد.
5. امتحان و آزمایش مردم
از فلسفة غیبت آن حضرت امتحان مردم است تا مردم آزمایش شوند و مؤمنان بر دین مقدس اسلام و عقاید حقّهاش باقی بمانند و منافقان و مخالفان واضح و آشكار گردند.
زراره میگوید، شنیدم حضرت صادق(علیه السلام) میفرمود: «حضرت مهدی(عج) پیش از قیام و ظهورش غیبتی دارد. عرض كردم: برای چه؟ فرمود، میترسد و به شكم و گردن خود اشاره كرد. (یعنی دشمنان او را میكشند یا شكمش را میشكافند یا گردنش را میزنند) سپس فرمود: وی همان كسی است كه مورد انتظار مردم است كه عدهای در ولادتش شك دارند. برخی میگویند: وقتی كه پدرش از دنیا رفت، او هم مرد و پدرش ابتر بود (یعنی فرزندی نداشت). بعضی دیگر میگویند دو سال پیش از وفات پدرش متولّد شد. غیبت وی به این علت است كه خدای عزّوجلّ دوست دارد كه خلق عالم را امتحان و آزمایش كند و در این هنگام اهل باطل میخواهند مردم را گمراه كنند در دلهای مردم شكّ و تردید میكنند».(5)
6. رشد عقلها
از حكمتهای غیبت امام مهدی(عج) این است كه مسلمانان در باورها، اندیشهها و فقه اسلام، خودكفا میشوند و قدرت علمی اسلام را پیشرفت میدهند و با بهرهگیری از روشها و فرمایشهای بزرگان اهل بیت(علیهم السلام) قدرت و نیروی علمی اسلام را بالا میبرند تا اینكه اسلام برای همیشه آمادة پذیرش انسانهای كامل خواهد شد.
حضرت امام سجاد(علیه السلام) به ابوخالد كابلی فرمود: «ای اباخالد مردم زمان غیبت حضرت مهدی(عج) كه قائل به امامت آن بزرگوار هستند و انتظار ظهورش را میكشند، بر مردم همة زمانها برتری دارند، زیرا خدای تعالی به ایشان به اندازهای عقل، فهم و شناخت داده است كه غیبت آن حضرت نزد ایشان به منزلة مشاهده و عیان است و خدا ایشان را همانند كسانی قرار داده است كه در ركاب پیغمبر خدا(ص) با شمشیر جهاد میكردند (و اینان مقامشان مانند مجاهدان بدر و احد است) ایشانند كه حقیقتاً خالص از هر شكّ و شبهه هستند و اینها شیعیان راستین ما و مبلغّان دین و دعوت كنندگان دین خدا هستند؛ هم در پنهانی و هم آشكارا».(6)
حضرت امام صادق(ع) فرمودند: صاحب این امر ـ حضرت مهدی(عج) ـ ولادتش از این خلق روی زمین پنهان است تا اینكه وقتی كه ظهور میكند هیچ كس بیعت و پیمانی در گردن وی نداشته باشد. خدای تعالی در یك شب فرج حضرت مهدی(عج) را عملی میكند
7. افشای اسرار توسط شیعیان
افشاگری شیعیان از جمله چیزهایی است كه دلیل غیبت شمرده شده است، زیرا اینها نمیتوانستند از نقل اسراری كه ائمة طاهرین(علیهم السلام) برایشان بیان میكردند و یا معجزات محرمانهای كه انجام میدادند، خودداری كنند. بلكه افشا میكردند و باعث زحمت و گرفتاری امامان(علیهم السلام) میشدند و گاهی به قتل و شهادت آن بزرگواران منجر میشد.
بزنطی از حضرت ثامن الحجج، علی بن موسیالرضا(علیه السلام) نقل میكند:
اگر عالمان (امامان و پیشوایان بر حق) كسانی را مییافتند كه با آنها سخن گویند و آنان نیز اسرار و مطالب محرمانة ایشان را كتمان كنند، البته حدیثها میگفتند و حكمت و علمهای تازه را برای شما پخش میكردند و لیكن شما مبتلا و گرفتار افشاگری شدید هستید و هر چه دیدید یا شنیدید پخش میكنید و شما مردمی هستید كه ما را در قلب خود دوست دارید و محبّت قلبی شما ثابت است ولی كار شما با دلهایتان مخالفت دارد.(7)
از این حدیث به دست میآید افشاگری شیعه یكی از دلیلهای غیبت است. چه بسا این دلیل از مصداقهای دلیل اوّل ـ خوف قتل و تقیه ـ باشد.
8. غیبت از اسرار
تمامی این دلیلها، علت، سبب و فلسفة غیبت آن حضرت هستند و علاوه بر اینها حكمتهای زیادی دارد كه از تیررس فكر ما دور است و نمیتوانیم آنها را درك كنیم و ائمة اطهار(علیهم السلام) هم برای ما بیان نكردهاند، زیرا ما ظرفیّت آن را نداشتهایم كه آنها را بفهمیم. همین بی ظرفیتی باعث انحراف یا ارتداد میشود. لذا مصلحت نبود كه امامان آنها را بیان كنند.
عبدالله بن فضل هاشمی گوید: شنیدم حضرت امام صادق(ع) میفرمود: «صاحب امر غیبتی دارد كه ناچار باید واقع شود. در آن غیبت هر كسی كه بر باطل است به شك میافتد عرض كردم: فدای شما گردم، برای چه باید آن حضرت غایب شود؟
فرمود: ما از طرف خدا مأذون نیستیم آن را برای شما بیان كنیم. عرض كردم: وجه حكمت غیبت آن حضرت چیست؟ فرمود: وجه حكمتش همان وجه حكمت غیبت حجّتهای خدای تعالی است (چنانكه خضر، یوسف، یونس و دیگران مدّتی از زمان خود را در غیبت به سر بردند) حكمت غیبت حضرت مهدی(ع) بیان نمیشود مگر بعد از آنكه آن بزرگوار ظهور كند، هم چنانكه حكمت كارهایی كه حضرت خضر پیغمبر انجام داد مانند شكستن كشتی، روی آب دریا و كشتن یك پسربچة بیگناه و ساختن دیوار برای حضرت موسی(ع) آشكار نشد مگر پس از آنكه بنا شد از هم جدا شوند.(8)
پینوشتها:
1. علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 96، ح 15.
2. سورة انشقاق (84)، آیات 19 و 84.
3. بحارالانوار، ج 52، ص 90، ح 3.
4. علامه عسكری، سید مرتضی، معانی السبطین، ج 52، ج 2، ح 17.
5. بحارالانوار، ج 51، ص 95، ح 10.
6. همان، ج 52، ص 122، ح 4.
7. همان، ص 110.
8. همان، ص 91، ح 4
آخرین نظرات