«محبت» واژهای زیبا است و ابراز محبت، بین دو محبوب پیوند عاطفی عمیق بین آنها برقرار میكند. محبت یك ویژگی اخلاقی دو سویه است كه از چشمهسار عشق درونی میجوشد.
امام زمان (عج)
امام زمان را خیلی دوست دارم، می خواهم بدانم او چقدر مرا دوست دارد؟
محبت امام زمان(علیه السلام) به دوستان و شیعیان خود، شعبهای از چشمه سار محبت خدا و ندا است و درخت زندگی را آبیاری میكند اگر پیوند ما با امام زمان(علیه السلام) محكم، استوار و دائمی باشد، پیوند آن امام همام با ما نیز همینگونه خواهد بود. بلكه بندگان الهی در هر صف كه باشند حتی در جرگه گناهكاران ـ با فرض پشیمانی از گناه ـ محبوب خدا خواهند بود و محبوب خدا همیشه مورد عنایت و لطف و نظر خواصان درگاه معبود به ویژه آخرین وصی حتی و ذخیره الهی در زمین، حضرت مهدی(علیه السلام) ـ خواهند گرفت.
امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: «از نشانههای امام […] ولایت او بر مردم، از ولایت آنها بر خودشان بالاتر، از پدر و مادر بر آنها مهربانتر و دلسوزتر است». (من لا یحضر الفقیه ـ ج4/ص419)
حال اگر در این سخن نیك بنگریم، خواهیم فهمید توجه اما به شیعیان چقدر زیاد است كه از توجه و علاقه پدر و مادرشان بیشتر است.
فرزند هر چه در حق پدر و مادر خود نامهربانی و جفا كند، باز هم آنان او را فرزند خود میدانند و او را دوست خواهند داشت. علاقه و دوستی امام(علیه السلام) از این هم بالاتر است. زیرا امام خلیفه خدا در بین مردم است و صفات خدا را در مرتبه اعلا جلوهگر میسازد از این رو باید رئوفترین باشد و صفت رحمانیت و رحیمیت الهی را به آنها منتقل كند.
ائمه(علیهم السلام) خود به یاران میفرمودند: «اگر شما بیمار شوید ما نگران و بیمار میشویم و اگر شما در صحت و شادی باشید ما نیز خوشحال هستیم». خود آن حضرت در نامه برای عالم بزرگ شیعه شیخ مفید، مینویسند: «فانا نحیط علماً بأبنائكم و لایعزب عنا شیء من اخباركم»؛ «ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نمیماند»
و اضافه میفرمایند: «ان غیر مهملین لمراعاتكم و لا ناسین لذكركم و لولا ذلك بكم الاواء و اصطلمكم الاعداء»؛ «ما در رسیدگی و سرپرستی شما كوتاهی نكرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم. اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمن شما را ریشه كن میساخت». (احتجاج طبرسی، ج2، ص596)
مراد از نائب عام امام زمان(علیه السلام) فقیهان و مراجع تقلیدند و به طور خاص كسی است كه رهبر و ولی فقیه در جامعه اسلامی توسط مجتهدان تعیین شده باشد
نشانه دوستی واقعی، خیر خواهی و هدایت به خوبیها نجات دادن از خطرات و دور كردن از دامهای شیطان است. در زندگی ما بسیار اتفاق میافتد كه گاهی دچار تردید در انتخاب خوب و بد میشویم و سر انجام راه صحیح را انتخاب میكنیم. این هدایت از ناصیه والی و سرپرست ما امام زمان(علیه السلام) است.
گاهی در مشكلات سخت گرفتار میآییم و ناگهان به طریقی مشكل ما حل میشود. این نجات از ناحیه آن یوسف زهرا(علیه السلام) است. ممكن است دام شیطان ما را گرفتار سازد و سرانجام از آن رهایی پیدا كنیم؛ این رهایی از دعای امام زمان(علیه السلام) درباره ما است. باید به این شهود برسیم كه دائما در زندگی مورد عنایت و لطف آن حضرت هستیم تا پی دوستی واقعی او ببریم. همه اینها نشانه دوستی واقعی یوسف فاطمه در حد اعلای محبت، نسبت به شیعیان و دوستداران، بلكه نسبت به تمامی انسانهای موحد و خداپرست است.
اهل بیت
محبت و دوستی از منظر قرآن و اهل بیت(علهم السلام)
دوستی و محبت گرایش و جاذبهای بین محب و محبوب است. دوستی واقعی امری دو سویه و طرفینی است. هم جاذبه و توجه از سوی محبوب لازم است و هم تلاش و جلب توجه از سوی عاشق.
تا كه از جانب معشوق نباشد كششی
كوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
محبت و توجه خدا به بندگان، امری مداوم و همیشگی است. خداوند تمام بندگان خود را دوست دارد، در قرآن كریم آیات بسیار زیادی در این مورد آمده است» مانند «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»(آل عمران، 76)؛ « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»(بقره، 195)، « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»(بقره،222)
یعنی خداوند هم خوبان با تقوا و نیكوكار را دوست دارد و هم گناهكاران پشیمان را؛ اما برای دوستی متقابل با خدا شرطی وجود دارد و آن عمل كردن به فرمانهای او است.
شرط دوستی واقعی، عمل به دستورات دین است كه از سوی پیامبر خدا برای بندگان الهی آمده است. قرآن كریم میفرماید: ای پیامبر به مردم بگو: « إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللَّهُ»(آل عمران، 31) «اگر خدا را دوست دارید، پس از من پیروی كنید تا خدا هم شما را دوست دارد». بر اساس آیات قرآن كریم، دوام و پایداری دوستی با خدا، در اثر پیروی از پیامبر او حاصل میشود.
اما پیروی عملی از پیامبر خدا، در اثر اطاعت عملی از جانشینان یعنی امامان معصوم(علیهم السلام) است و بر اساس دلایل قطعی و روایات صحیح و غیر قابل انكار، آخرین جانشین پیامبر خدا، حضرت مهدی(علیه السلام) است؛ همان گونه كه پیروی عملی از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) باعث استمرار دوستی بین بنده و خدا میشود، پیروی عملی از امام زمان(علیه السلام) (عمل به دستورات دین و كسب رضایت آن حضرت)، این دوستی را پایدار میسازد. برای كسب رضایت و پیروی از حضرت در زمان غیبت كبری، باید از سخنان و احادیث امامان(علیهم السلام) پیروی كرد.
نشانه دوستی واقعی، خیر خواهی و هدایت به خوبیها نجات دادن از خطرات و دور كردن از دامهای شیطان است. در زندگی ما بسیار اتفاق میافتد كه گاهی دچار تردید در انتخاب خوب و بد میشویم و سر انجام راه صحیح را انتخاب میكنیم. این هدایت از ناصیه والی و سرپرست ما امام زمان(علیه السلام) است
پیامها و دستورات امام زمان(علیه السلام) در زمان غیبت صغرا كه توسط چهار نایب و نماینده مخصوص آن حضرت به ما رسیده ـ وظیفه ما را برای زمان غیبت كبری، مشخص كرده است. امام زمان(علیه السلام) در یكی از پیامهای خود برای شیعیان به نایب چهارم نوشتهاند. «در زمان غیبت كبری ـ كه من از دیده عموم مردم پنهانم ـ از نائبان و جانشان عام من پیروی كنید و آنها را رهبر خود قرار دهید».
مراد از نائب عام امام زمان(علیه السلام) فقیهان و مراجع تقلیدند و به طور خاص كسی است كه رهبر و ولی فقیه در جامعه اسلامی توسط مجتهدان تعیین شده باشد. «….. و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی روات حدیثنا فانهم حجتی علیكم و انا حجة الله علیهم …. » (بحار الانوار، ج53، ص181)
و همچنین امام زمان(علیه السلام) در نامه خود به شیخ مفید میفرمایند: «فلیعمل كل امرء منكم بما یقرب به من محبتنا و لیتجنب ما یدنیه من كراهتنا و سخطنا»؛ «هر یك از شما شیعیان باید اعمالی انجام دهد كه دوستی ما را به دنبال آورد و از اعمالی كه باعث نارحتی و عدم رضایت ما است دوری كند».(احتجاج، ج2، 599)؛
یكی از عاشقان اهل بیت(علیهم السلام) مدت زیادی آرزوی دیدن امام زمان(علیه السلام) را داشت و در هجر محبوب میسوخت؛ اما موفق نمیشد. سر انجام روزی امام زمان(علیه السلام) را در بازار آهنگران نزد پیرمرد قفل سازی دید كه در امور دینی و معامله با مسلمین دستورات دین را كاملا عمل می كرد حضرت به آن فرد فرمودند: اگر مانند این قفل ساز باشید، ما به عیادت شما میآییم؛ لازم نیست برای ملاقات با ما خود را به زحمت و سختی بیندازید.(كیمیای سعادت، ص41، به نقل از سرمایه سخن، ج1، ص611)
آخرین نظرات