◼ ️اعمال روز اربعین ◼
۱- خواندن زیارت اربعین
۲- غسل اربعین و توبه ( قبل از نماز ظهر در صورت امکان)
۳- بعد از نماز صبح صد مرتبه: لاحول ولاقوة الا بالله علي العظيم
۴- هفتاد مرتبه تسبیحات اربعه
۵- بعد از نماز ظهر سوره والعصر بعد هفتاد مرتبه استغفار
۶- غروب چهل مرتبه لا اله الا الله
۷- بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا
سَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ ، اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ
سلام بر ولى خدا و دوست او سلام بر خلیل خدا
وَ نَجیبِهِ ، اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیهِ ، اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَینِ
و بنده نجیب او سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر حسین
الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ ، اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکرُباتِ ، وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
مظلوم و شهید سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاریها اسیر بود و کشته اشک روان گردید
اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیک وَ ابْنُ وَلِیک ، وَ صَفِیک وَ ابْنُ صَفِیک ، اَلْفآئِزُ
خدایا من براستى گواهى دهم که آن حضرت ولىّ (و نماینده ) تو و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده ات و فرزند برگزیده ات بود که کامیاب شد
بِکرامَتِک اَکرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَ اَجْتَبَیتَهُ بِطیبِ
به بزرگداشت تو، گرامیش کردى بوسیله شهادت و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزیدى او را به پاکزادى
الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ
و قرارش دادى یکى از آقایان (بزرگ ) و از رهروان پیشرو و یکى از کسانى که از حق دفاع کردند
الْذّادَةِ وَ اَعْطَیتَهُ مَواریثَ الاَنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِک مِنَ
و میراثهاى پیمبران را به او دادى و از اوصیائى که حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادى او نیز
الاَوْصِیاَّءِ فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیک
در دعوت مردم جاى عذر و بهانه اى (براى کسى ) نگذارد و بیدریغ خیرخواهى کرد و جان خود را در راه تو داد
لِیسْتَنْقِذَ عِبادَک مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیهِ مَنْ
تا برهاند بندگانت را از (گرداب ) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى ) گمراهى و چنان شد که همدست شدند بر علیه
غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَرْذَلِ الاَدْنى وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ
آن حضرت کسانى که دنیا فریبشان داد و فروختند بهره (کامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى و بداد آخرتش را در مقابل بهائى
الاَوْکسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ وَ اَسْخَطَک وَ اَسْخَطَ نَبِیک
اندک و بى مقدار و بزرگى کردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند، و تو و پیامبرت را بخشم
وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِک اَهْلَ الشِّقاقِ وَ النِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَوْزارِ
آوردند و پیروى کردند از میان بندگانت آنانى را که اهل دو دستگى و نفاق بودند و کسانى را که بارهاى سنگین
الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیک صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِک فى
گناه بدوش مى کشیدند و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (که چنان دید) با شکیبائى و پاداش جوئى با
طاعَتِک دَمُهُ وَ اسْتُبیحَ حَریمُهُ اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَ بیلاً وَعَذِّبْهُمْ
آنها جهاد کرد تا خونش در راه پیروى تو ریخت و حریم مقدسش شکسته شد خدایا آنان را لعنت کن به لعنتى و بال دار و
عَذاباً اَلیماً اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ سَیدِ
عذابشان کن به عذابى دردناک سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند آقاى
الاَوْصِیاَّءِ اَشْهَدُ اَنَّک اَمینُ اللَّهِ وَ ابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیتَ
اوصیاء گواهى دهم که براستى تو امانتدار خدا و فرزند امانت دار اوئى سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا
حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَک
رفتى و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم که خدا براستى وفا کند بدان وعده اى که به تو داده
وَ مُهْلِک مَنْ خَذَلَک وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَک وَ اَشْهَدُ اَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللَّهِ
وبه هلاکت رساند هرکه را که دست از یاریت برداشت و عذاب کند کسى که تو را کشت و گواهم دهم که تو بخوبى وفا کردى
وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیک الْیقینُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَک وَ لَعَنَ اللَّهُ
به عهد خدا و جهاد کردى در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت کند کسى که تو را کشت و خدا لعنت کند
مَنْ ظَلَمَک وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِک فَرَضِیتْ بِهِ اَللّهُمَّ اِنّى
کسى که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند مردمى که شنیدند جریان کشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند خدایا من تو را
اُشْهِدُک اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یا بْنَ
گواه مى گیرم که من دوست دارم هر که او را دوست دارد و دشمنم با هر که او را دشمن دارد پدرم و مادرم بفدایت اى فرزند
رَسُولِ اللَّهِ اَشْهَدُ اَنَّک کنْتَ نُوراً فى ِالاَصْلابِ الشّامِخَةِ وَ الاَرْحامِ
رسول خدا گواهى دهم که تو براستى نورى بودى در پشت پدرانى بلند مرتبه و رحمهائى
الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْک الْجاهِلِیةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْک الْمُدْلَهِمّاتُ
پاکیزه که آلوده ات نکرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگیهایش و در برت نکرد از لباسهاى چرکینش
مِنْ ثِیابِها وَ اَشْهَدُ اَنَّک مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ
و گواهى دهم که براستى تو از پایه هاى دین و ستونهاى محکم مسلمانان و پناهگاه
الْمُؤْمِنینَ وَ اَشْهَدُ اَنَّک الاِمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکىُّ الْهادِى
مردمان با ایمانى و گواهى دهم که تو براستى پیشواى نیکوکار با تقوا و پسندیده و پاکیزه و راهنماى
الْمَهْدِىُّ وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِک کلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى
راه یافته اى و گواهى دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوى و نشانه هاى هدایت
وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَ الْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِکمْ مُؤْمِنٌ
و رشته هاى محکم (حق و فضیلت ) و حجتهائى بر مردم دنیا هستند و گواهى دهم که من به شما ایمان دارم
وَ بِاِیابِکمْ مُوقِنٌ بِشَرایعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِکمْ سِلْمٌ
و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب کردارم و دلم تسلیم دل شما است
وَ اَمْرى لاَمْرِکمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یاْذَنَ اللَّهُ لَکمْ
و کارم پیرو کار شما است و یاریم برایتان آماده است تا آنکه خدا در ظهورتان اجازه دهد
فَمَعَکمْ مَعَکمْ لامَعَ عَدُوِّکمْ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَ على اَرْواحِکمْ
پس با شمایم نه با دشمنان شما درودهاى خدا بر شما و بر روانهاى شما
وَ اَجْسادِکمْ وَ شاهِدِکمْ وَ غاَّئِبِکمْ وَ ظاهِرِکمْ وَ باطِنِکمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ
و پیکرهایتان و حاضرتان و غائبتان و آشکارتان و نهانتان آمین اى پروردگار جهانیانپس دو رکعت نماز مى کنى و دعا مى کنى به آنچه مى خواهى و برمى گردى
و دیگر زیارتى است که از جابر منقول است و کیفیت آن چنان است که از عطا روایت شده که گفت با جابر بن عبداللّه انصارى بودم در روز بیستم ماه صفر چون به غاضریه رسیدیم در آب فرات غسل کرد و پیراهن طاهرى که با خود داشت پوشید پس گفت که آیا با تو چیزى هست از بوى خوش اى عطا گفتم با من سُعد هست پس قدرى از آن گرفت و بر سر و بدن پاشید و پابرهنه روانه شد تا ایستاد نزد سر مبارک امام حسین علیه السلام و سه مرتبه اَللّهُ اَکبَرُ گفت پس افتاد و بیهوش شد و چون به هوش آمد شنیدم که مى گفت اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا آلَ اللّه الخ که به عینه همان زیارت نیمه رجب است که ما ذکر نمودیم و با آن فرقى ندارد جز چند کلمه که شاید از اختلاف نسخ باشد چنانچه شیخ مرحوم احتمال داده پس اگر کسى خواست که آن را نیز بخواند رجوع کند به زیارت نیمه رجب و همان را بخواند
مؤلف گوید که زیارت امام حسین علیه السلام در اوقات شریفه و لیالى و ایام متبرّکه به غیر از این اوقات که ذکر شد نیز افضل است خصوصاً اوقاتى که به آن حضرت نسبتى داشته باشد مانند روز مباهله و روز نزول هَلْ اَتى و روز ولادت شریف آن حضرت و شبهاى جمعه و از روایتى مستفاد مى شود که حق تعالى در هر شب جمعه نظر مکرمتى بر آن حضرت فرماید و جمیع پیمغبران و اوصیاى ایشان را به زیارت او بفرستد و ابن قولویه از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که هر که زیارت کند قبر امام حسین علیه السلام را در هر جمعه آمرزیده شود البته و از دنیا بیرون نرود با حال حسرت از دنیا و مَسْکنَشْ در بهشت با امام حسین علیه السلام باشد و در خبر اعمش است که همسایه او براى او گفت در خواب دیدم که رقعه ها از آسمان فرو مى ریزد که در آنها امان نوشته اند براى هر که زیارت امام حسین علیه السلام کند در شب جمعه و بعد از این در اعمال کاظمین در حکایت حاجى على بغدادى اشاره به این مطلب خواهد شد و غیر این از اوقات شریفه دیگر و روایت شده از حضرت صادق علیه السلام پرسیدند که آیا زیارت امام حسین علیه السلام را وقتى هست که بهتر از وقت دیگر باشد فرمود که زیارت کنید آن حضرت را در هر وقت و هر زمان زیرا که زیارت آن حضرت خیر مُقَرَّرى است هر که آن را بیشتر به عمل آورد خیر بیشتر خواهد یافت و هر که کمتر کند کمتر خواهد یافت و سعى کنید در زیارت کردن آن حضرت در اوقات شریفه که اعمال صالحه در آنها ثوابش مضاعف است و در آن اوقات شریفه ملائکه از آسمان نازل مى شوند از براى زیارت آن حضرت الخ
و از براى خصوص این اوقات مذکوره زیارت منقولى یافت نشده بلى در روز سیم ماه شعبان که روز تولّد حضرت امام حسین علیه السلام است دعائى از ناحیه شریفه بیرون آمده که بایست آن را خواند و ما آن را در اعمال ماه شعبان ذکر کردیم و بدان نیز که زیارت آن حضرت در غیر کربلا از شهرهاى دور فضیلت زیادى دارد و ما در اینجا به ذکر دو روایت که در کافى و تهذیب و فقیه است قناعت مى کنیم روایت اوّل ابن ابى عمیر از هشام روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود که هرگاه راه یکى از شما دور و از خانه اش تا به قبور ما مسافت بسیار باشد بالا رود به پشت بام بلندتر منزل خود و دو رکعت نماز کند و اشاره کند به سلام کردن به سوى قبرهاى ما پس بدرستى که آن به ما مى رسد
روایت دویم از حنّان بن سُدَیر از پدرش منقولست که حضرت صادق علیه السلام به من فرمود اى سدیر زیارت مى کنى قبر حسین علیه السلام را در هر روز عرض کردم که فداى تو گردم نه فرمود شما چه جفاکارید در هر جمعه زیارت مى کنید او را گفتم نه فرمود در هر ماهى زیارت مى کنید گفتم نه فرمود در هر سالى او را زیارت مى کنید گفتم گاهى از سالها شده که زیارت کرده ام فرمود اى سُدیر چه جفا کارید شما به امام حسین علیه السلام آیا ندانستید که حق تعالى را دو هزار هزار فرشته است (و در تهذیب و فقیه هزار هزار فرشته است ) ژولیده مو گردآلوده که مى گریند بر آن حضرت و زیارت مى کنند وسست نمى شوند و چه مى شود براى تو اى سدیر که زیارت کنى قبر حسین علیه السلام را در هر جمعه پنج مرتبه و در هر روزى یک مرتبه گفتم فدایت شوم بین ما و بین او فرسخهاى بسیار است فرمود به من که بالا رو به بام خانه ات پس نظر کن به جانب راست و چپ پس بلند کن سر خود را بسوى آسمان پس قصد کن جانب قبر آن حضرت را و بگو :
((اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبا عَبْدِاللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَکاتُهُ))
نوشته مى شود براى تو زیارتى و آن زیارت حجّه و عمره است سُدیر گفت بسا شد که بجا آوردم این را در ماه بیشتر از بیست مرتبه و در صدر زیارت اوّل از زیارات مطلقه گذشت چیزى که مناسب این مقام بود.
فضیلت و فوائد و آداب تربت مقدسه امام حسین علیه السلام
تذییلٌ بدانکه روایات بسیار وارد شده که در تربت آن حضرت شفاى هر درد و مرض است مگر مرگ و امان است از بلاها و باعث ایمنى از هر خوف و بیم است و اخبار در این باب متواتر است و معجزاتى که به سبب این تربت مقدّسه ظاهر گردیده است زیاده از آنست که ذکر شود و من در کتاب فوائد الرضویه که در تراجم علماء امامیه است در احوال سید محدّث متبّحر آقا سید نعمة اللّه جزائرى ره نوشتم که آن سید جلیل در تحصیل علم زحمت بسیار کشیده و سختى و رنج بسیار برده و در اوایل تحصیل چون قادر نبوده بر چراغ به روشنى ماه مطالعه مى نموده لاجرم از کثرت مطالعه در ماهتاب و بسیار چیز نوشتن و مطالعه کردن چشمانش ضعف پیدا کرده بود پس بجهت روشنى چشم خود به تربت مقدّسه حضرت سیدالشهداء علیه السلام و تراب مراقد شریفه ائمّه عراق علیهم السلام اکتحال مى کرد و به برکت آن تربت ها چشمش روشن مى گشت و نیز نگاشتم که مبادا اهالى عصر ما بواسطه معاشرت با کفّار و ملاحده این مطلب را استعجاب نمایند همانا کمال الدّین دمیرى در حیوة الحیوان نقل کرده که افعى هرگاه هزار سال عمر کرد چشمانش کور مى شود حق تعالى او را ملهم فرموده که براى رفع کورى خود چشم خود را به رازیانج تر بمالد لاجرم با چشم کور از بیابان قصد مى کند بساتین و جاهائى را که رازیانج در آنجا باشد و اگر چه مسافتى طویل در بین باشد پس خود را مى رساند به آن گیاه و چشم خود را بر آن مى مالد روشنى چشم او برمى گردد و این مطلب را زمخشرى و غیره نیز نقل کرده اند پس هرگاه حق تعالى در یک گیاه ترى این خاصیت قرار داده باشد که مار کور پى به آن ببرد و بهره خود را از آن بگیرد چه عجب و استبعادى دارد که در تربت پسر پیغمبر صلوات اللّه علیه و آله که در راه او خودش و عترتش کشته شده شفاء از جمیع امراض و فوائد و برکاتى قرار داده باشد که شیعیان و محبّان او از آن بهره ها برند و ما در این مقام به ذکر چند خبر قناعت مى کنیم .
اوّل روایت شده که حوریان بهشت چون یکى از ملائکه را مى بینند که از براى کارى بر زمین مى آید از او التماس مى کنند که براى ما تسبیح و تربت قبر امام حسین علیه السلام به هدیه بیاور .
دوّم به سند معتبر منقول است که شخصى گفت حضرت امام رضا علیه السلام براى من از خراسان بسته متاعى فرستاد چون گشودم در میان آن خاکى بود از آن مرد که آورده بود پرسیدم که این خاک چیست گفت خاک قبر امام حسین علیه السلام است و هرگز آن حضرت از جامه و غیر جامه چیزى به جایى نمى فرستد مگر آنکه این خاک را درمیانش مى گذارد و مى فرماید این امان است از بلاها به اذن و مشیت خدا .
سیم روایت است که عبداللّه بن ابى یعفور به خدمت حضرت صادق علیه السلام عرض کرد که یک شخص از خاک قبر امام حسین علیه السلام برمى دارد و منتفع مى شود و دیگرى برمى دارد و منتفع نمى شود فرمود که نه و اللّه هر که بردارد و اعتقاد داشته باشد که به او نفع مى بخشد البته منتفع مى شود .
چهارم از ابوحمزه ثمالى روایتست که عرض کردم به حضرت صادق علیه السلام که مى بینم اصحاب ما مى گیرند خاک قبر امام حسین علیه السلام را و طلب شفا از آن مى کنند آیا شفا در آن هست فرمود که طلب شفا مى توان کرد از خاکى که بردارند از میان قبر تا چهار میل و همچنین است خاک قبر جدّم رسول خدا صلى الله علیه و آله و قبر امام حسن و امام زین العابدین و امام محمّد باقرعلیهم السلام پس بگیر از آن خاک که آن شفاى هر درد است و سپرى است براى دفع هر چه از آن ترسى و هیچ چیز به آن برابرى نمى کند از چیزهائى که از آن شفا طلب مى کنند به غیر از دعا و چیزى که آن را فاسد مى کند آن است که در ظرفها و جاهاى بد مى گذارند و آنها که معالجه به آن مى کنند کم است یقین ایشان هر که یقین داشته باشد که این از براى او شفا است هرگاه معالجه به آن کند او را کافى خواهد بود و محتاج به دواى دیگر نخواهد شد و فاسد مى گردانند آن تربت را شیاطین و کافران از جنیان که خود را بر آن مى مالند و بهر چیز که مى گذرد آن تربت آن را بو مى کنند و اما شیاطین و کافران جنّ پس حسد مى برند فرزندان آدم را بر آن و خود را بر آن مى مالند که اکثر نیکى و بوى خوشش برطرف مى شود و هیچ تربت از حایر بیرون نمى آید مگر مهیا مى شوند از شیاطین و کافران جنّ از براى آن تربت آن قدر که عدد ایشان را کسى به غیر از خدا احصا نمى تواند کرد و آن تربت در دست صاحبش است و ایشان خود را بر آن مى مالند و ملائکه نمى گذارند ایشان را که داخل حایر شوند و اگر تربت سالم از اینها بماند هر بیمار را که به آن معالجه نمایند البّته در آن ساعت شفا مى یابد پس چون تربت را بردارى پنهان کن و نام خدا بر آن بسیار بخوان و شنیده ام که بعضى از آنها که تربت را برمى دارند آن را سبک مى شمارند حتّى بعضى از ایشان آن را در توبره چهارپایان مى اندازند یا در ظرف طعام یا چیزهائى که دست بر آن بسیار مالیده شود از خورجینها و جوالها پس چگونه شفا یابد از آن کسى که به این نوع آن را حرمت دارد ولکن دلى که در آن یقین نیست و سبک مى شمارد چیزى را که صلاحش در آن است عمل خود را فاسد مى کند.
پنجم روایت شده که هرگاه یکى از شما خواهد که بردارد تربت را به اطراف انگشتان بردارد و قدر آن مثل نخود است به بوسد آن را و بر هر دو دیده گذارد وبر سایر بدن بمالد و بگوید:
اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ وَ بِحَقِّ مَنْ حَلَّ بِها وَثَوى
خدایا به حق این تربت شریف و به حق آن بزرگوارى که در آن فرود آمد و مسکن
فیها وَ بِحِقِّ جَدِّهِ وَ اَبیهِ وَ اُمِّهِ وَ اَخیهِ وَ الاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ بِحَقِّ
گرفت و به حق جد و پدر و مادر و امامان از فرزندانش و به حق
الْمَلاَّئِکةِ الْحآفّینَ بِهِ اِلاّ جَعَلْتَه شِفآءً مِنْ کلِّ دآءٍ وَبُرْءً مِنْ کلِّ
فرشتگانى که او را دربرگرفته اند که بگردانى آن را شفاى از هر درد و درمان از هر
مَرَضٍ وَ نَجاةً مِنْ کلِّ آفَةٍ وَ حِرْزا مِمّا اَخافُ وَ اَحْذَرُ
بیمارى و رهائى از هر آفت و پناهگاهى از هر چه از آن مى ترسم و پرهیز مى کنم
پس آن را استعمال نماید و روایت شده که مهر کردن تربت امام حسین علیه السلام آنست که بر آن سوره اِنّا اَنْزَلْناهُ فى لَیلَةِ الْقَدْرِ بخوانى و نیز روایت شده که هرگاه تربت را بخورى یا به کسى بخورانى بگو :
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقا واسِعا وَ عِلْما نافِعا وَ شِفآءً مِنْ کلِّ
به نام خدا و به ذات خدا، خدایا بگردانش روزى فراخ و دانشى سودمند و شفاى از هر
دآءٍ اِنَّک عَلى کلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ
دردى که تو بر هر چیز توانائى
مؤ لف گوید که فوائد تربت شریفه آن حضرت بسیار است از جمله آنکه مستحبّ است با میت در قبر گذاشتن و کفن را به آن نوشتن و دیگر سجده کردن بر آنست که روایت شده که سجده بر آن هفت حجاب را مى درد یعنى باعث قبولى نماز مى شود که به آسمانها بالا مى رود و دیگر تسبیح از تُربت آن حضرت ساختن و به آن تسبیح ذکر کردن و در دست داشتن است که فضیلت عظیم دارد و از خاصیتش آنست که در دست آدمى تسبیح مى گوید بى آنکه صاحبش تسبیح بگوید و معلوم است که این تسبیح غیر از آن تسبیحى است که در همه اشیاء است کما قال اللّه تعالى : وَ اِنْ مِنْ شَىْءٍ اِلاّ یسَبِّحُ
و چیزى نیست جز آنکه تسبیح گوید
بِحَمْدِهِ وَلکنْ لاتَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ
به حمد او ولى شما تسبیحشان را نمى فهمی
آخرین نظرات