طرف که حمله می کرد سپاهیان یزید هم چون روباه از برابر او می گریختند؛ حتی نقل می کنند عمر سعد از مشاهده نوع جنگ تن به تن آن حضرت شگفت زده و هراسان شده بود. در نتیجه به لشکریان خود دستور داد به طور دسته جمعی به امام علیه السلام یورش ببرند؛ چون می دانست در جنگ تن به تن کسی را یارای مقاومت در برابر آن حضرت نبود».
علم امام حسین علیه السلام
حسین بن علی علیه السلام وارث علم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است و به اعتراف دوست و دشمن، در این زمینه نظیری برای او در دوران امامتشان نبوده است. روزی نافع بن ارزق رهبر فرقه «ازارقه خوارج» درباره خداشناسی سؤالاتی از آن حضرت پرسید. امام حسین علیه السلام چنان پاسخ های محکم و مناسبی دادند که ابن ارزق از شگفتی و شعف گریست و سپس گفت: «چه نیکو پاسخ دادی!» امام حسین علیه السلام به او فرمودند: «به من رسیده است که تو به من و پدر و برادرم نسبت کفر می دهی». ابن ارزق گفت: «یا حسین، اگر این ناسزا از من صادر شده است، به خدا سوگند اکنون اعتراف می کنم که به یقین شما چراغ اسلام و ستارگان احکام خداوندید. یعنی مردم باید از انوار علوم و معارف شما روشنی بجویند و در تاریکی های نادانی به ستاره های وجود شما هدایت شوند».
فصاحت و بلاغت امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در نظم و نثر همانند پدر بزرگوارشان بسیار فصیح و بلیغ بوده اند. نقل می کنند روزی یک مرد عرب گفت می خواهم افصح و ابلغ عرب را ببینم. به او امام حسین علیه السلام را نشان دادند. او در خدمت آن حضرت اشعار بسیار زیبایی قرائت کرد. بلافاصله امام حسین علیه السلام در جواب او اشعاری را به همان وزن و قافیه سرودند و این کار مایه حیرت آن شاعر بزرگ عرب شد. ابن صبّاغ مالکی و شیخ کمال الدین طلحه شافعی معتقدند فصاحت و بلاغت در پیشگاه امام حسین علیه السلام لشکری خاضع و خاشع بود. ابن اَعْثَم کوفی در مورد امام حسین علیه السلام می گوید: «در روز عاشورا وقتی همه عزیزانش را در کربلا شهید کردند، همانند یک شاعر ماهر و فارغ البال همان طور که شمشیر می زدند اشعار بسیار بامحتوا و زیبایی را می خواندند».
آخرین نظرات