آثار، برکات و پاداش امر به معروف و نهی از منکر:
علاوه بر فضایل ذکر شده در مبحث قبل، مولای متقیان برای امر به معروف و نهی از منکر آثار و پیامدهای مبارکی را ذکر مینماید که اینها هم همانند احادیث قبلی ضمن اینکه بیانگر اهمیت فراوان این دو فریضه مقدس میباشند، از زاویهای دیگر به این دو فریضه میپردازند.
1) و أمر بالمعروف تکن من أهله:[8] امر به معروف کن تا از اهل معروف باشی». برابر این روایت، که حضرت آن را خطاب به فرزند گرامیاش امام حسن مجتبی علیهالسلام نوشتهاند، از جمله آثار مثبت امر به معروف آن است که شخص «آمر»، در زمرهی افراد نیکوکار جامعه قرار میگیرد؛ به عبارت دیگر، اولین فایدهی امر به معروف، به خود امرکننده میرسد؛ چراکه طبعاً انسان خردمندی که به اصلاح دیگران همت میگمارد و آنان را به کارهای نیک فرا میخواند، در وهلهی اول خودش از آن متأثر میشود و آن را به کار میبندد. در نتیجه امر به معروف، خودش را هم تعلیم و آموزش میدهد و از خطاها و اشتباهات احتمالی خودش نیز جلوگیری مینماید. البته اگر چنین نباشد و از پند و اندرزهایی که به دیگران میدهد، خودش استفاده ننماید و به آنها بیتوجه باشد، سخت مورد سرزنش امیرالمؤمنین است. شرح این نکته را در مباحث آینده بالاخص در مبحث عامل بودن و ناهی باز خواهیم گفت.
2) «من أمر بالمعروف شد ظهور امیرالمؤمنین.[9] کسی که امر به معروف نماید، به مؤمنان پشتگرمی دهد». یکی از آثار مترتب بر امر به معروف، محکم نمودن دل مؤمنان و ایجاد پشتوانه برای آنان است تا کسی جرأت تعرض به حدود خداوند و زیر پا گذاشتن فرمانهای الهی را به خود ندهد و نتواند در بین مؤمنان فساد و تباهی ایجاد نماید.
3) «من نهی عنالمنکر ارغم انوف الفاسقین(او الکافرین و المنافقین):[10] کسی که نهی از منکر کند بینی فاسقان(یا کافران و یا منافقان) را به خاک مالیده است». در عبارت اصول کافی که اندکی با نهجالبلاغه و غررالحکم تفاوت دارد، آمده است:
4) «و من نهی عن المنکر ارغم أنف المنافق و أمن کیده:[11] کسی که نهی از منکر کند، بینی منافق را به خاک میمالد و از کید و نیرنگش در امان است». این دو عبارت نیز یکی دیگر از برکات فریضه امر به معروف و نهی از منکر بالاخص دومی را نشان میدهند و بر اساس آن، دشمنان(اعم از منافق، کافر و یا فاسق) ناکام مانده و انسان ناهی از منکر، از مکر و حیلهی منافقان در امان خواهد بود.
5) ممن کن فیه ثلاث سلمت له الدنیا و الاخره: یأمر بالمعروف و یأتمر به و نهی عن المنکر و ینتهی عنه و یحافظ علی حدودالله جل و علا:[12] هرکس که سه خصلت در او باشد، از شر دنیا و آخرت در امان است: امر به معروف کند و خودش نیز بدان عامل باشد، نهی از منکر کند و خودش نیز تارک آن باشد و حدود خداوند جل و علا را محافظت نماید». قسمتی از مفاهیم این حدیث شریف که به اقامه و حفظ حدود و نیز عامل بودن آمر و ناهی برمیگردد در هنگام بحث از عنوانهای یاد شده مجدداً مورد بحث قرار خواهد گرفت. آنچه در اینجا مدنظر ماست، یک بخش از این روایت است که همانا امر به معروف و نهی از منکر میباشد و براساس این حدیث، از جمله آثار و پاداشی که به آمر و ناهی میرسد، سلامت دنیا و آخرت است.
6) «إن الامر بالمعروف و النهی عن المنکر … یضاعفان الثواب و یعظمان الاجرو.[13] همانا امر به معروف و نهی از منکر ثواب را مضاعف و اجر و پاداش را فراوان میکنند.» این گفتار نیز مبین اجر و ثوابی است که به آمر و ناهی داده خواهد شد و پاسخ رد به کسانی است که میپندارند امر به معروف و نهی از منکر موجب خطر جانی و یا ضرر مالی میشود. متن کامل این روایت که دربر گیرندهی نکات مهم دیگری نیز هست، به همراه روایتهای مشابه دیگر در مبحث «علت ترک امر به معروف و نهی از منکر» و نیز مبحث «امر و نهی نمودن حکام و خواص» خواهد آمد. از جمله آثار و فواید دیگری که در کلام امیر مؤمنان برای امر به معروف و نهی از منکر آورده شده است این است که: امر به معروف و نهی از منکر موجب قوام شریعت میگردد. متن این روایت را در حدیث شماره سه آوردیم. با بررسی اقوال مطرح شده، این آثار و نتایج به سبب اجرای امر به معروف و نهی از منکر حاصل میگردد.
1) امر به معروف در زمرهی «اهل معروف» قرار میگیرد؛
2) امر به معروف به مؤمنان پشتگرمی میدهد؛
3) ناهی از منکربینی منافقان، کفار و فاسقان را به خاک میمالد؛
4) ناهی از منکر از کید و مکر منافقان در امان میماند؛
5) امر به معروف و عامل به آن، ناهی از منکر و تارک آن، حافظ و نگهدارنده. حدود الهی، هر سه از سلامت دنیا و آخرت برخوردار میگردند؛
6) امر به معروف و نهی از منکر ثواب را مضاعف و اجر را فراوان میکند؛
7) امر به معروف و نهی از منکر موجب قوام شریعت میگردد. آثار دیگری نیز در لابهلای کلمات گهربار مولای مؤمنان برایب این دو فریضه بیان گردیده است که در مباحث آتی به آنها نیز اشاراتی خواهد شد.
منابع
9]. الآمدی. پیشین، ج 2، ص 181، شماره 603. دشتی، محمد. ترجمه نهجالبلغه. انتشارات مشرقین، قم: 1379 ش، چاپ چهارم، نامه 31، ص 630.
[10]. الامدی. پیشین، شماره 604. دشتی. پیشین، الکلینی، ابوجعفر. اصول کافی. ترجمه و شرح سیدجواد مصطفوی، انتشارات علمیه. اسلامیه، تهران، بیتا، ج 3، ص 85.
[11]. الکلینی. پیشین، ص 85.
[12]. الآمدی. پیشین، ج 2، ص 236، شماره 1422.
[13]. همان، ج1، ص 238، شماره 272.
آخرین نظرات