از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه
از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه
ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه
دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه
بشنوم در گوشه ی مقتل صدای فاطمه
دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک
با سرشک دیده سقایی کنم در علقمه
دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل
اشک ریزم بر رخ و باشم دعای گوی همه
دین من دنیای من عقبای من با شد حسین
نه به خُلدم حاجت است و نه زنارم واهمه
دیده بستم از همه عالم ، دلم در کربلاست
بر لبم دائم بود این بیت زیبا زمزمه
« بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا »
« در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا »
آخرین نظرات