ارسال شده در 22 اردیبهشت 1399 توسط زلال نور در سخنرانی, حکایت, داستانهای مفید, مطالب ناب, به قلم خودم
#مثل_توت_فرنگی_باشیم #به_قلم_خودم #تولیدی آهالی دنیا براتون توت فرنگی اوردم هنوز نرسیدن اما بزودی قرمز میشن امروز داشتم داخل باغ قدم میزدم چشمم به توت فرنگی ها افتاد، چند روز پیش دیده بودم که گل کردن ، گل های سفید و خوشکل؛ رفتم نزدیکشون دیدم که… بیشتر »
آخرین نظرات