محدوده آزادي اجتماعي
علي عليه السلام فرموده : ((هر كس به شرايط و لوازم حريت عمل كند، شايسته آزادي است و هر كس در انجام وظايف و مقررات آزادي كوتاهي نمايد، به ذلت بردگي برمي گردد.))(1)
مي گويند در دنياي كنوني اين جمله زبانزد عموم مردم در كشورهاي متمدن است كه : ((در جامعه فرد حق دارد از آزادي به مقداري استفاده كند كه مضر به آزادي ديگران نباشد.))
اين عبارت كوتاه و جامع به مردم همه كشورهاي متمدن فهمانده است كه محدود كردن آزادي فردي و چشم پوشي از اعمال پاره اي از خواهش هاي نفساني ، شرط اساسي استفاده از زندگي اجتماعي است . كسي كه مي خواهد از مزاياي تمدن بهره مند گردد و در جامعه با مردم زندگاني كند، بايد آزادي خود را با آزادي ديگران تطبق دهد و تمايلات خويش را با توجه به مصلحت هاي جامعه اعمال نمايد و اگر از اين دستورات سرپيچي كند، مورد مؤ اخذه قرار مي گيرد و به تناسب تخلفش مجازات مي شود.
مدلول اين عبارت ، مطلب جديدي نيست كه تصور شود، دنياي متمدن امروز به تازگي آن را فهميده و براي حفظ حقوق افراد جامعه و استقرار تمدن ، عملا به كار بسته است .
اين موضوع در دنياي چهارده قرن قبل ، در روزگار پايه گذاري تمدن اسلام مورد توجه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بوده و در كمال صراحت از آزادي هاي فردي مضر به حقوق و آزادي ديگران جلوگيري كرده است .
امام باقر عليه السلام فرمود: ((سمرة بن جندب)) در محوطه اي كه متعلق به يكي از انصار بود، درخت خرماي باروري داشت كه راه ورود به آن محوطه ، از خانه مسكوني همان مرد انصاري بود. سمره براي آن كه به درخت خود سركشي كند، بدون اجازه وارد آن خانه مي شد و به محوطه مي رفت . آن مرد انصاري كه از عمل سمره ناراحت شده بود از وي خواست كه هر بار قبل از ورود به منزلش اجازه بگيرد.
ولي سمره به درخواست او توجهي نكرد و همچنان بدون اجازه وارد منزل مي شد. مرد انصاري براي شكايت نزد پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم آمد و جريان را به عرض رساند.
حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم ، سمره را احضار كرد و گفته هاي شاكي را به اطلاعش رساند و صريحا فرمود:
((هر وقت خواستي از منزل انصاري عبور كني ، اجازه بگير!)) سمره از اطاعت امر رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نيز ابا كرد و از قبول استجازه سر باز زد. حضرت با مشاهده اين وضع پيشنهاد كرد كه درخت خود را بفروشد و ضمنا براي آن كه او را در انجام معامله تشويق فرمايد، قيمت آن را به چند برابر بالا برد و سرانجام فرمود: ((به هر مبلغي كه مايل هستي ، آن را واگذار كن !)) سمره از معامله درخت نيز خودداري كرد و براي فروش آن هر چند به چند برابر قيمت حاضر نشد. سپس حضرت او را به جنبه معنوي متوجه كرد و در مقابل استجازه يا فروش درخت به وي وعده پاداش اخروي داد، ولي سمره باز هم نپذيرفت .
فقال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم لاءنصاري اذهب فافعلها و ارم بها اليه فانه لا ضرر و لا ضرار؛(2)
در اين موقع رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به مرد انصاري فرمود:
((برو درخت را از ريشه در آور و نزد وي بينداز كه اسلام دين ضرر نيست و قانون آسماني آن ، اجازه ضرر زدن ابتدايي يا انتقامي به كسي نمي دهد.))
با تحليل اين قضيه و توجه به نكات آن به خوبي روشن مي شود كه طبق مقررات اجتماعي اسلام ، افراد جامعه در اعمال آزادي هاي فردي خود تا جايي مجازند كه به آزادي ديگران ضرر نرسانند.
اينك توضيح مطلب :
1. مردي از انصار در مدينه مالك محوطه اي است كه خانه مسكوني اش در مجاورت آن قرار دارد و راه ورود به محوطه منحصرا از آن منزل است .
2 - سمرة بن جندب در آن محوطه درخت خرمايي دارد كه بارآورده و مايل است تا برداشت محصول آن مكرر به سركشي آن برود و هر بار بايد از آن خانه رفت و آمد نمايد.
3 - مرد انصاري قانونا در خانه خود داراي آزادي فردي است و كسي حق مزاحمت او را ندارد.
4 - سمرة بن جندب نيز از آن منزل حق عبور دارد و هر وقت مايل باشد، مي تواند از حق خود استفاده نمايد.
5 - براي آن كه سمره از حق خود استفاده كند و به حق اهل خانه نيز ضرر نرسد، مرد انصاري از وي خواست كه قبل از ورود به منزل اجازه بگيرد ولي سمره قبول نكرد.
6 - قضيه بن عرض رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم رسيد و آن حضرت خواسته مرد انصاري را كه بهترين راه براي حفظ حق دو طرف بود، تاييد فرمود و صريحا به سمره امر كرد كه قبل از ورود اجازه بگيرد و او همچنان از قبول آن ابا كرد.
7 - رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به منظور هماهنگ ساختن آزادي هر دو طرف ، از در ديگر وارد شد و به سمره پيشنهاد فرمود كه از حق مالكيت خود استفاده كند و درخت را بفروشد و براي آن كه او را در اين كار تشويق كرده باشد، تا در كمال رغبت و آزادي به معامله اقدام نمايد، تعيين قيمت را، هر چند به چند برابر ارزش واقعي درخت باشد به اختيار او گذارد. به علاوه پيشنهاد خود را با وعده پاداش اخروي تاييد فرمود، ولي سمره خودسر و لجوج از انجام معامله نيز سر باز زد.
8 - روش تند و خودسرانه سمره منافي با مقررات اجتماعي اسلام بود، زيرا حاضر نشد با استيفاي حق خود، حق مرد انصاري را نيز مراعات نمايد و آزادي خويش را با آزادي وي تطبيق دهد و چنين فرد متخلفي در جامعه استحقاق كيفر دارد.
9 - رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم ، براي كيفر سمره به مرد انصاري فرمود: درخت او را از ريشه درآورد و نزدش بيفكند و با اين دستور به وي فهماند كه هر كس در استفاده از آزادي خود تا حدي مجاز است كه به آزادي ديگران ضرر نرساند.
10 - پس از دستور كندن درخت ، فرمود: لا ضرر و لا ضرار با اين عبارت كوتاه ، يك اصل كلي را در اسلام پايه گذاري كرد و به پيروان خود خاطرنشان فرمود كه نه تنها سمره حق ندارد به مرد انصاري ضرر بزند، بلكه اين اصل در اسلام همه جا و براي هميشه لازم الاجراست .
از همين رو فقهاي عاليقدر اسلام ، بر مبناي گفته رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم ((قاعده لا ضرر)) را تاسيس كردند و بر اساس آن در مسائل عبادي و در امور حقوق فردي و اجتماعي و خانوادگي ، صدها حكم و فتوا دادند.
خلاصه تنظيم زندگي اجتماعي و حفظ تمدن انساني ، ايجاب كرده است كه پيامبران خدا و همچنين دانشمندان بشر با وضع قوانين و مقررات لازم و مقيد، آزادي بشر را محدود كنند و افراد جامعه را به سركوبي قسمتي از غرايز و تمايلاتشان وادار نمايند.(3)
1- غررالحكم ، ص 661.
2- الكافي ، ج 5، ص 292.
3- جوان از نظر عقل و احساسات ، ج 2، ص 231.
آخرین نظرات