زلال نور

شوش دانیال(علیه السلام)

زلال نور

 خانه مشخصات مدیر وبلاگ تماس  ورود
فریب دختران معصوم
ارسال شده در 13 دی 1394 توسط زلال نور در سخنرانی, حجت السلام انصاریان

فريب دختران معصوم

نامه‌هاي بسياري دارم كه خيلي عجيب‌اند. دختران معصوم و مظلومي نامه نوشته‌اند و درد دل كرده‌اند كه چگونه شياطين شهوتران كثيف سرراهشان دام گذاشته‌اند و آنان را مسحور خودشان كرده‌اند و بعد كه اينها را برده‌اند و يكي دو سال با آنها بوده‌اند و پدر و مادرانشان هم خبر نداشته‌اند و گوهر گرانبهاي عفت را از دستشان ربوده‌اند، از آنها ابراز برائت كرده‌اند و گفته‌اند كه ما ديگر به شما كاري نداريم و خدمتي هم به شما نمي‌كنيم و رهايشان كرده‌اند. البته قبلا به اينها قول داده بودند كه ترس نداشته باشيد ما عاشق شما هستيم و با شما ازدواج مي‌كنيم، اما وقتي گوهر عفت را از دستشان گرفته‌اند، مثل شيطان گفته‌اند: )إِنِّي بَري‌ءٌ مِنْك(. يكي از آنها نوشته بود شانزده سال است بيشتر شب‌ها را نشسته‌ام گريه كرده‌ام و اجازه اين كه براي من خواستگاري هم بيايد به كسي نداده‌ام، چون نمي‌دانم به پدر و مادرم و به برادران محترمم و به آن كسي كه مي‌خواهد به خواستگاري من بيايد چه بگويم. آن وقت نوشته بود من يك بار فريب خوردم و پشيمان هم شدم و تا آخر عمرم هم بايد بسوزم و آن كسي هم كه مرا فريب داده بعد از اين كارش تمام شده از من بيزاري جسته است.
بنابراين، بايد مردم را آگاه كرد. فرعون در مملكت مصر براي گمراه كردن مردم، خود را پروردگار معرفي مي‌كرد. قرآن كريم مي‌فرمايد:
)إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيي‌ نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمـُفْسِدين(

در عين حال، خداوند در كوه طور و در اولين باري كه لباس پيامبري را بر موسي (ع) ‌پوشاند، فرمود: اول سراغ مردم و بني‌اسرائيل نرو، بلكه اول با برادرت دست به دست هم بدهيد و سراغ فرعون برويد: )اذْهَبا إِلي‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغي‌(، سراغ آن‌‌كه از همه مريض‌تر است و من براي او بيشتر ناراحتم برويد، همان بنده من كه از دستم رفته است برويد: )فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشي‌(.

نظر دهید »
بیزاری شیطان از انسان فریب خورده
ارسال شده در 13 دی 1394 توسط زلال نور در سخنرانی, حجت السلام انصاریان

بيزاري شيطان از انسان فريب‌خورده

خداوند متعال درباره شيطان بيان مي‌دارد كه او زوال رابطه‌ شما را با خدا مي‌خواهد كه اين رابطه قطع شود، چون زوال رابطه باعث بسته شدن درهاي سعادت به روي انسان‌ مي‌شود و درِ سعادت كه به روي انسان بسته شد، انسان در دنيا و آخرت جهنمي مي‌گردد. پروردگار عالم هشدار مي‌دهد كه اي انسان! دست آخر كه خوب براي شيطان‌ها حمّالي كردي و خوب بارشان را كشيدي و حرفشان را گوش دادي و همرنگشان شدي آنها از تو بيزاري مي‌جويند. اين مسأله ديگر خبر تنها هم نيست، بلكه در تجربه هم ثابت شده است. قرآن مجيد مي‌فرمايد:
)كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ إِنِّي بَري‌ءٌ مِنْك‌(.
مي‌‌فرمايد كه شيطان مي‌خواهد تمام هويت شما را از وجود مقدس پروردگارتان ببرد و شما را كه از خدا جدا كرد آخركار مزدتان را اين‌طور كف دستتان مي‌گذارد كه مي‌گويد: برو كه من از تو بدم مي‌آيد! يك مصداق روشن آن شاه بود كه سي و هفت سال با تمام وجود، خودش و زنش و بچه‌اش و اطرافيانش حمالي آمريكا و شوروي و انگليس را انجام دادند اما وقتي شما ملت الهي شاه را بيرون كرديد يك سال تمام اين بيچاره به هر شيطاني كه برايش خدمت كرده بود گفت جايي به من بدهيد تا با زن و بچه‌ام تا آخر عمر در آنجا زندگي كنم اما آنها به او گفتند: )إِنِّي بَري‌ءٌ مِنْك(؛شما ديگر مقام مسئول نيستي و ما كاري با تو نداريم.

اي برادران و خواهراني كه رفيق ناباب داريد، وقتي به دردشان نخوريد آنها به شما مي‌گويند: )إِنِّي بَري‌ءٌ مِنْك(.

نظر دهید »
میر ماه (۲)
ارسال شده در 13 دی 1394 توسط زلال نور در امام موعود

11- سبب دفع بلا
«انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عزوجل البلاء عن اهلی و شیعتی‏»؛ «من، آخرین وصی‏ام و خداوند، به واسطه من بلا، را از اهل و شیعیان من دور می‏سازد.» (32)
12- پیام
امام زمان(عج)، در فرازهای مهمی از تاریخ، پیام‏هایی برای جامعه‏ شیعه یا برخی افراد می‏فرستد.
داستان فتوای حرمت استعمال تنباکو به میرزای شیرازی (33) و پیام به سید ابوالحسن اصفهانی و امام راحل(ره) در واقعه بیست و یکم بهمن، نمونه‏های خوبی است. (34)
13- مساجد و مقام‏ها
(مسجد سهله، جمکران، امام حسن مجتبی علیه السلام، …)
امام زمان علیه السلام، جایگاه‌‏هایی را برای عبادت و توجه به خود می‏گزیند و با نشانه‏ها و کراماتی، همراه می‏کند و همگان را به آن‏جا فرا می‏خواند تا خدا را بخوانند و متوجه امام خود باشند و فرج او را که فرج خود آنان است، بخواهند. در ایران اسلامی، مسجد جمکران، از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است . (35)
14- نیابت
قرار دادن نایبی از طرف خود امام زمان علیه السلام برای خود، در ایام غیبت، یکی از مهم‏ترین جلوه‏های محبت ‏حضرت به شیعیان است: «و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا.» (36)
15- تعلیم
امام زمان(عج)، دعاها (37)، زیارات، پرسش‏های علمی برخی علما (38)، را … تعلیم می‏دهد. از جمله‏ دعاها، زیارت آل یاسین، عظم البلاء (39)، زیارت رجبیه است که هر یک، دارای مضامین بسیار بلندی‏اند .
حکایت‏ سید رشتی و سفارش امام عصر (عج) بر خواندن نافله و عاشورا و جامعه، بسیار شنیدنی است . (40)
آن چه که ذکرش در اینجا ضروری است، این است که از ما، عمل به تکلیف را خواسته‏اند و دیدن امام زمان (علیه السلام)، تکلیف نیست. دیدار حضرت، گرچه بدون شک، توفیق بزرگی است، اما ما مکلف به آن نشده‏ایم. در داستان‏های متعددی، حضرت خود، به همین نکته اشاره می‏فرماید و تقوا و دین‌مداری را از شیعیان و دوستداران خود می‏خواهد، نه جست و جوی ملاقات با آن حضرت را.
امام زمان علیه السلام به قرائت قرآن و ادعیه و زیارات سفارش فرمودند. (42)
16- درس آموزی
داستان شیعیان بحرین و این ‏که ما آماده‏ایم، پس چرا امام زمان(عج) نمی‏آید و انتخاب یک نفر از میان خود به عنوان بهترین فرد و برخورد حضرت با آن فرد و فرستادن پیام به این ‏که در فلان روز و فلان مکان، همه‏ شیعیان جمع شوند و درس مهمی که حضرت به آنان می‏دهد … . (43)
17- از غربت تا حکومت
در هنگام شهادت امام عسکری علیه السلام شیعه، در غربت است و در حیرتی جانکاه به سر می‏برد، اما امروزه، ایران اسلامی، با نام و یاد امام زمان(عج) قیام می‏کند و با رهبری نایب او پیروز می‏شود. آیا این چیزی جز عنایات و امداد حضرت است؟
خدای تعالی به پیامبرش می‏گوید:
«به یاد بیاور آن زمانی که در غربت ‏بودید و از این ‏که شما را نربایند، در هراس بودید(44) و امروزه … .»
مقایسه‏ وضع گذشته و امروز ما، درس‏های زیادی از جلوه‏های محبت ‏یار را با خود به همراه دارد.
در این زمینه، کلام حضرت به مرحوم میرزای نایینی نمونه‏ی گویایی است: «این‏جا (ایران) شیعه خانه‏ی ما است . می‏شکند، خم می‏شود، خطر هست، ولی ما نمی‏گذاریم سقوط کند. ما نگه‏اش می‏داریم .» (45)
18- فریادرسی(دستگیری درماندگان و راه‏یابی گمشدگان)
داستان‏های متعددی وجود دارد در مورد این ‏که ‏چگونه حضرت به فریاد برخی از مستضعفان جهان و دوستداران خود می‏رسند:
داستان مرحوم آقای نمازی شاهرودی که چگونه کاروان آنان، راه را در مکه گم کرد و … (46)
سرخ پوستان سه قبیله از قبائل داکوتای شمالی و منطقه‏ قطب، در هنگام نیاز و نیز گم کردن راه در یخ‏های قطبی و جنگل، از فردی به نام «مهدی‏» کمک می‏طلبند که تا این اواخر از ارتباط این نام با اسلام و یا اصولا مکتب اسلام نیز اطلاعی نداشتند پس از اطلاع از این موضوع، تعدادی از دانشجویان سرخ‏پوست ‏به اسلام گرویدند.
توضیح خبرنامه: زبان‏شناسان و محققان زبان‏های بومی آمریکای شمالی کشف کرده‏اند که ریشه‏ «مهد» و «مهدی‏» در زبان‏های بومی اولیه، در کشورهای شمالی و جنوبی آمریکا، از جنبه‏ بسیار مذهبی و اسرارآمیزی برخوردار است. (47)
19- دفاع (فردی و جمعی)
موارد متعددی مبنی بر این است ‏که حضرت، از برخی دوستداران خود دفاع می‏کند (داستان ضربه‏ صفین (48) و دفاع از وحید بهبهانی (49) .) این دفاع، منحصر به موارد شخصی و فردی نیست، بلکه در مواردی، از جامعه‏ شیعه دفاع می‏کند و باعث ‏حفظ آنان می‏شود (داستان انار که مربوط به شیعیان بحرین و وزیر آن که دست نشانده‏ انگلیسی‏ها بوده است و) … (50)
20- هدایت
افراد متعددی، به دست ‏امام زمان(عج) هدایت ‏شدند. از آن جمله است ‏بحرالعلوم یمنی. (51)
21- برآوردن حاجات و رفع مشکلات
داستان‏های متعددی نقل شده که امام زمان(عج)، برآورنده‏ حاجات و مشکل‌گشای بسیاری از افراد بوده‏اند. (52)
22- شفا
داستان‏های فراوانی وجود دارد که امام زمان علیه السلام، بسیاری از بیماران لاعلاج را که به آن حضرت متوسل شده‏اند به اذن خدا شفا داده است. (53)
23- همسفره شدن
شیخ اسدالله زنجانی فرمود: «این قضیه را دوازده نفر از بزرگان، از شخصی که در محضر سید بحرالعلوم‏(ره) بود، نقل کردند. آن شخص می‏گوید:
هنگامی که جناب آقای شیخ حسین نجفی، از زیارت بیت الله الحرام به نجف اشرف مراجعت کرد، بزرگان دین و علما، برای تبریک و تهنیت، به حضور او رسیدند و در منزل ایشان جمع شدند.
سید بحرالعلوم‏(ره) چون با جناب آقا شیخ حسین، کمال رفاقت و صمیمیت را داشت، در اثنای صحبت، روی مبارک خویش را به طرف او گرداند و فرمود: «شیخ حسین! تو، آن قدر سربلند و بزرگ گشته‏ای، که باید با حضرت صاحب الزمان علیه السلام هم کاسه و هم غذا شوی!» شیخ، متغیر و حالش دگرگون شد. حضار مجلس، از شنیدن سخن سید بحرالعلوم، اصل قضیه را از ایشان سؤال کردند.
سید فرمود: «آقا شیخ حسین! آیا به یاد نداری که بعد از مراجعت از حج در فلان منزل بودی، در خیمه‏ خود نشسته و کاسه‏ای که در آن آبگوشت‏ بود؛ برای ناهار خود آماده کرده بودی، ناگاه، از دامنه‏ بیابان، جوانی خوش‏رو و خوش‏بو در لباس اعراب، وارد گردید و از غذای تو تناول فرمود؟ همان آقا، روح همه‏ عوالم امکان، حضرت صاحب الامر و الزمان، عجل الله تعالی فرجه الشریف، بوده‏اند.» (54)
چهارشنبه‏ها به مسجد سهله می‏رفتم و مراقب خود بودم و غذای اندک و غیر حیوانی می‏خوردم . در حدود چهارشنبه‏ 34 یا 35 بود که شبی در مسجد به هنگام دعا و عبادت، دیدم مرد عربی آمد در کنارم نشست، ابتدا قرآن خواند و سپس مرا به سخن گرفت. من پاسخ او را با اکراه می‏دادم و نخواستم با او حرف بزنم، زیرا او را مانع کارم می‏دانستم، در این هنگام، سفره باز کرد و به خوردن غذای چرب و پر از گوشت (پلو ته‏چین) پرداخت و به من نیز اصرار می‏کرد که بیا با من از این غذا بخور . از او اصرار بود و از من امتناع، سرانجام به او گفتم من در شرایطی هستم که غذای حیوانی نمی‏خورم.
آن مرد گفت: بیا بخور، آنچه را شنیدی معنایش آن است که مثل حیوان نخور نه آن‏ که حیوانی نخور . (55)
24- تذکر
امام زمان علیه السلام به او فرمودند: برای از دست دادن مال و ضرری که امسال دیده‏ای غم مخور؛ زیرا خداوند می‏خواهد بدین وسیله تو را امتحان کند. مال می‏آید و می‏رود. آنچه ضرر کرده‏ای به زودی جبران خواهد شد و قرض‏هایت را پرداخت‏ خواهی کرد. (56)
25- زیارت و حج نیابی
حضرت ولی‏عصر علیه السلام فرمودند: بیا با هم به زیارت قبر حاج سیدعلی مفسر برویم، وقتی در خدمتشان به آنجا رفتم دیدم روح آن مرحوم کنار قبرش ایستاده است و به آن حضرت، اظهار ارادت می‏کند. بعد سیدعلی به من گفت: سید کریم! به حاج شیخ مرتضی زاهد سلام مرا برسان و بگو: چرا حق رفاقت و دوستی را رعایت نمی‏کند و به دیدن ما نمی‏آیی و ما را فراموش کرده‏ای؟
حضرت ولی‏عصر علیه السلام به سیدعلی فرموند: حاج شیخ مرتضی گرفتار و معذور است، من به جای او خواهم آمد. (57)
این قضیه توسط حضرت آیة‏الله العظمی میلانی‏(ره) نقل شده است: … زیر فشار عذاب طاقت‏فرسا، دست توسل به سوی مادرم حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام گشودم و گفتم: مادر جان! درست است که من فریضه‏ای را ترک نموده‏ام، اما من عمری از حسین عزیزت سخن گفته‏ام، شما مرا نجات بدهید . و پس از این توسل خالصانه، در زندانم گشوده شد و گفتند: مادرت فاطمه علیهاالسلام تو را خواسته است. مرا نزد مادرم بردند و او از امیرمؤمنان علیه السلام درخواست کرد که مرا ببخشاید و نجاتم را از خدا بخواهد. اما امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: دختر گرامی پیامبر! ایشان بارها روی منبر به مردم گفته است که اگر کسی فریضه‏ حج را در صورت امکان و توان ترک کند، به هنگام مرگ به او گفته می‏شود: یهودی یا نصرانی یا مجوسی بمیر! اکنون او خودش ترک کرده است! من چه کنم؟! مادرم فرمود: راهی برای نجات او بیابید. امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: تنها یک راه به نظر می‏رسد که خدا او را ببخشاید. و آن این است که از فرزندت مهدی علیه السلام بخواهی امسال به نیابت او حج کند، و مادرم چنین کرد و فرزندش مهدی علیه السلام پذیرفت و من نجات یافتم، و آنگاه مرا به این باغ زیبا و پر طراوت آوردند. (58)
26- دیدار
داستان‏های معتبر و ارزنده و درس‏آموز فراوانی مبنی بر این ‏که حضرت با برخی از دوستداران خود دیدار دارد؛ روایت شده است. در میان آنها داستان‏های خوبی از بزرگان هست که می‏تواند بسیار درس‏آموز و تاثیرگذار و احساس برانگیز باشد .
ناگفته نماند که در این مورد، هر ادعایی را از هر کسی نمی‏توان پذیرفت؛ چه آن را که خبر شد، خبری باز نیاورد. هزار نکته‏ باریک‏تر ز مو اینجا است .
آن چه که ذکرش در اینجا ضروری است، این است که از ما، عمل به تکلیف را خواسته‏اند و دیدن امام زمان (علیه السلام)، تکلیف نیست. دیدار حضرت، گرچه بدون شک، توفیق بزرگی است، اما ما مکلف به آن نشده‏ایم. در داستان‏های متعددی، حضرت خود، به همین نکته اشاره می‏فرماید و تقوا و دین‌مداری را از شیعیان و دوستداران خود می‏خواهد، نه جست و جوی ملاقات با آن حضرت را. عاشق راحتی معشوق را می‏خواهد، و زمینه‏ آمدن او را فراهم می‏سازد و خواسته‏هایش را که هدایت انسان‏ها و بهبود وضع جامعه است، گردن می‏نهد . آن ‏کس كه فقط می‏خواهد امام را ببیند، عاشق نیست، خودخواه است!
از اینها که بگذریم موارد ذکر شده در این مقاله(59) را در سه عنوان یاد و مدد و دیدار می‏توان جمع کرد .
1- یاد:
1- نامیدن، 2- سلام، 3- عیادت، 4- نظارت، 5- شریک غم و شادی، 6- دعا بر دوستداران خود، 7- آمین بر دعاهای دوستداران خود، 8- نامه، 9- عبادت، 10- تشییع، 11- دفع بلا، 12- پیام، 13- مسجدها و مقام‏ها، 14- هم سفره شدن، 15- تذکر، 16- زیارت و حج نیابی .
2- مدد:
1- نیابت، 2- تعلیم، 3- درس آموزی، 4- از غربت تا حکومت، 5- فریادرسی، 6- دفاع، 7- هدایت، 8- برآوردن حاجات و رفع مشکلات، 9- شفا .
3- دیدار
(داستان‏هایی معتبر، ارزنده و سازنده.)

پی‏نوشت‏ها:
32- الغیبة، شیخ طوسی، ص 246 .
33- شیفتگان حضرت مهدی (عج)، ج 2، ص 355/ عنایات حضرت مهدی(عج) و … ص 48 .
34- ر . ک . مجله انتظار، شماره 1، ص 31 .
35- النجم الثاقب، ص 383 .
36- احتجاج، طبرسی، ج 2.
37- عنایات حضرت مهدی … ، ص 75- 74 .
38- ر . ک: عنایات حضرت مهدی (عج) …، ص 15- 28 .
39- مکیال المکارم، ج 1، ص 334 .
40- النجم الثاقب، ص 602/ مفاتیح الجنان (پس از زیارت جامعه .)
42- عنایات حضرت مهدی … ، ص 146- 153 .
43- ر . ک: تاریخ الغیبة الکبری، سید محمد صدر، ص 116- 117 .
44- واذکروا اذ انتم قلیل مستضعفون فی الارض تخافون ان یتخطفکم الناس. انفال: 26 .
45- ر . ک: عنایات حضرت مهدی … ، ص 315 .
46- ر . ک: پادشه خوبان، ص 100 . برای آگاهی از موارد دیگر، ر . ک: تشرف یافتگان، ص 49 و عنایات حضرت مهدی (عج) …، ص 305- 345 و 413- 438/ مکیال المکارم، ج 1، ص 332- 335 .
47- خبرنامه فرهنگی اجتماعی سازمان تبلیغات اسلامی، ش منبع 13 خرداد 1366، ص 6 (به نقل از صبح امید، صدر الدین هاشمی دانا، ص 126)
48- برکات حضرت ولی عصر (حکایات العبقری الحسان) ص 124 .
49- ر . ک: عنایات حضرت مهدی (عج)، ص 93 .
50- نجم ثاقب، حکایت 49، ص 556 .
51- ر . ک: عنایات حضرت مهدی (عج) ص 91 . و همچنین است‏ حکایت ‏شیخ ابوالقاسم حاسمی و رفیع الدین حسین . همان، ص 89، و حکایت ‏یاقوت روغن فروش، مکیال‏المکارم، ص 107 .
52- ر . ک: عنایات حضرت مهدی (عج) …، ص 273- 284/ شمیم عرش (تشرف یافتگان) ص 150 .
53- ر . ک: عنایات حضرت مهدی (عج) …، ص 177- 194 و کرامات المهدی (عج).
54- برکات حضرت ولی عصر علیه السلام، ص 288/ العبقری الحسان، ج 1، ص 118.
55- توجهات ولی عصر به علما و مراجعه تقلید، عبدالرحمان باقرزاده‏ بابلی، ص 162 و 163 .
56- تاریخ الغیبة الکبری، سید محمد صدر، ج 2، ص 125(به نقل از النجم الثاقب، ص 366).
57- عنایات حضرت مهدی علیه السلام … ، ص 368 .
58- عنایات حضرت مهدی علیه السلام … ، ص 369 و 370 .
59- ناگفته نماند، موارد دیگری نیز از جلوه‏های محبت امام، را می‏توان بر شمارد، اما به همین اندازه اکتفا می‏شود؛ چه این ‏که ما، در صدد استقصای تمامی موارد نبودیم. آن چه در این ‏جا ارائه شد، برخی از جلوه‏های محبت امام زمان علیه السلام است .

نظر دهید »
میر ماه (۱)
ارسال شده در 13 دی 1394 توسط زلال نور در امام موعود

امام عصر(عج) تجلی رحمت واسعه‏ حق است. باید نمودها و جلوه‏های محبت و مهر او را به همه‏ انسان‏ها، به ویژه دوستداران آن امام نشان داد.
بررسی این نمونه‏ها، در شرایط امروز و برای انسان خسته‏ معاصر، از اهمیت مضاعفی برخوردار است؛ چه این که بسیاری، به جای مهر، بر قهر آن امام همام تاکید ورزیده‏اند .
در یک بررسی کوتاه، بیست و شش نمونه از محبت‏های آن کاروان سالار قبیله‏ مهر را برشمرده‏ایم و آنها را در سه عنوان «یاد» و «مدد» و «دیدار»، جمع‏بندی کرده‏ایم .
السلام علیک ایها الرحمة الواسعة. (1) ان رحمة ربکم وسعت کل شئ و انا تلک الرحمة. (2)
اللهم هب لنا رافته و رحمته و دعاءه و خیره.(3) و اشفق علیهم من آبائهم و امهاتهم. (4)
امام، مظهر اسمای حسنای الهی و تجلی رحمت واسع حق است. کسی که تربیت ‏شده‏ خدای رحمان باشد، مظهر رحمت ‏بی‏کران الهی است. در وسعت ‏سینه‏ او که دریاها هم به چشم نمی‏آید، کران، تا به کران عشق به همه‏ انسان‏ها موج می‏زند .
دریغا! در گوش ما همواره، از قهر مهدی علیه السلام گفته‏اند و ما را از شمشیر و جوی خون او ترسانده‏اند و از مهر و عشق او به انسان‏ها و تلاش و فریادرسی او به عاشقان و منتظران خود کمتر گفته‏اند! هیچ کس به ما نگفت که اگر او بیاید، فقیران را دستگیری، بی خانمان‏ها را سامان، بی کسان را همدم، بی همسران را همراه، غافلان را تذکر، گم گشتگان را راه، دردمندان را درمان و در یک کلام، خاک نشینان عالم را تاک نشین خواهد کرد.
امام، پدری مهربان، همدمی شفیق و همراهی خیرخواه است. (5) در حجم نگاه سبز او، افق هم، رنگ می‏بازد. حضرت مهدی علیه السلام، شاهد همه‏ دردها و آلام انسان‏ها است. دل او، دل بیداری است که همراه هر تازیانه و هر قطره‏ خون و هر فریاد، حضور دارد و درد و رنج مرا از من بهتر و بیشتر احساس می‏کند و برای من بیش از خود من می‏سوزد، چرا که معرفت و محبت من، محدود و غریزی است، در حالی که معرفت او، حضوری و محبت او به وسعت وجودی او باز می‏گردد و تجلی رحمت واسعه‏ حق است.(6)
دریغا! در گوش ما همواره، از قهر مهدی علیه السلام گفته‏اند و ما را از شمشیر و جوی خون او ترسانده‏اند و از مهر و عشق او به انسان‏ها و تلاش و فریادرسی او به عاشقان و منتظران خود کمتر گفته‏اند! هیچ کس به ما نگفت که اگر او بیاید، فقیران را دستگیری، بی خانمان‏ها را سامان، بی کسان را همدم، بی همسران را همراه، غافلان را تذکر، گم گشتگان را راه، دردمندان را درمان و در یک کلام، خاک نشینان عالم را تاک نشین خواهد کرد.
قهر او نیز جلوه‏ محبت او است، چه این ‏که قهر او بر جماعتی اندک و ناچیز از معاندان و نژادپرستانی خواهد بود که علی‏رغم رشد فکری انسان‏ها در آن عصر، و هدایت‏ها و معجزات آن حضرت و نزول مسیح (علیه السلام) از آسمان و اقتدایش به وی، باز هم به او کفر می‏ورزند و حکومت عدلش را گردن نمی‏گذارند و در زمین فساد می‏کنند، کسانی مانند صهیونیست‏ها که دشمن انسانیت‏اند و جز زبان زور، هیچ زبانی نمی‏فهمند، و این، یعنی خارها را از سر راه انسان و انسانیت ‏برداشتن و مِهر در چهره‏ قهر .
آری، چه سخت است مولای مهربانی را که رحمت واسع حق است و در دلش‏، عشق به انسان‏ها موج می‏زند، به چنین اتهام‏هایی خواندن و «میر مهر» را، «میر قهر» نشان دادن!
سزاوار است در ایام ولادت تجلی رحمت واسع حق، مروری به گوشه‏هایی از جلوه‏های مهر و محبت آن امام همام و آخرین ذخیره‏ الهی داشته باشیم .
1- امام برخی از دوستداران خود را به اسم یاد می‌كنند
نام هر کس، عاطفی‏ترین، شخصی‏ترین و مورد علاقه‏ترین نشانه‏ هر کس است. آن‏گاه که نام ما را می‏خوانند، چه بسیار مایه‏ شادمانی و سرور ما می‏گردد. هر چه، خواننده‏ ما، محبوب‏تر و زیباتر، شنیدن صدای دلربای او و شنیدن اسم و نام خود از زبان او دلپذیرتر و سرور انگیزتر . به راستی چه هیجانی دارد آن ‏که نام خود را از زبان خدای عالم می‏شنود: سلام علی ابراهیم، سلام علی نوح، سلام علی آل یاسین، … .
امام، پدری مهربان، همدمی شفیق و همراهی خیرخواه است. در حجم نگاه سبز او، افق هم، رنگ می‏بازد. حضرت مهدی علیه السلام، شاهد همه‏ دردها و آلام انسان‏ها است. دل او، دل بیداری است که همراه هر تازیانه و هر قطره‏ خون و هر فریاد، حضور دارد و درد و رنج مرا از من بهتر و بیشتر احساس می‏کند و برای من بیش از خود من می‏سوزد، چرا که معرفت و محبت من، محدود و غریزی است، در حالی که معرفت او، حضوری و محبت او به وسعت وجودی او باز می‏گردد و تجلی رحمت واسعه‏ حق است.
مهدی(عج) همه‏ مردم و به ویژه شیعیان خود را نیک می‏شناسد و با نام تک تک آنان آشناست. (7) نامه‏ اعمال ما، هر هفته، به خدمت ‏حضرتش عرضه می‏شود. ایشان، هرگز، یاد ما را از خاطر نمی‏برد (ولا ناسین لذکرکم) چه شعف‏انگیز است که در سرزمینی غریب، یکه و تنها آن‏ جا که راه را گم کرده‏ای، ناگهان، کسی با زبان آشنا، تو را بخواند و با مهربانی، تو را در آغوش نگاهش‏ بنشاند .
روزی آیة‏الله العظمی بهاءالدینی به من گفت: «امسال، در مکه‏ معظمه در مجلسی که آقا امام زمان (عج) تشریف داشتند، اسم افرادی برده شد که مورد عنایت آقا بودند، از جمله‏ آنان حاج آقا فخر (8) بود.»
خودم را به آقا فخر رساندم و از ایشان پرسیدم: «چه کرده‏ای که مورد عنایت ‏حضرت واقع شده‏ای؟» گریه کرد و پرسید: «آقای بهاءالدینی نگفت چگونه خبر به ایشان رسیده است؟» گفتم: «نه‏» .
حاج آقا فخر گفت: «من، کاری نداشته‏ام، جز این ‏که مادر من، علویه است و افلیج و زمین‏گیر شده است. تمام خدمات او را خود بر عهده گرفته‏ام، حتی حمام و شست‏وشوی او را . من گمان می‏کنم، خدمت ‏به مادر، مرا مورد عنایت ‏حضرت قرار داده است.‏» (9)
للاخ السدید والولی الرشید الشیخ المفید ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، ادام الله اعزازه . (10) (حذف)
2- سلام (تحیت و سلام امام بر دوستداران خود)
سلام، تحیت و برکت و رحمت و سلامتی است؛ نشانه‏ محبت و صفا، اخلاص و یک رنگی است؛ رمز عاشق و معشوق، مرید و مراد است. سلام خدا و امام بر هر کس، مُهر تاییدی است‏ بر کارنامه‏ او .
«سلام علی ابراهیم.» در روایت است، آنگاه که فرشتگان الهی، نزد ابراهیم آمدند و بشارت تولد فرزند برای او آوردند و بر او سلام کردند، لذتی که ابراهیم علیه السلام از سلام این فرشتگان برد، با تمام دنیا، برابری نداشت. به راستی چه لذتی دارد سلام مولا! (11)
«سلام علیک ایها الولی المخلص لنا فی الدین، المخصوص فینا بالیقین‏»، «سلام علیک ایها الناصر للحق، الداعی الی کلمة الصدق‏» (12)
چون ثلث از راه را تقریبا [برگشتم] سید جلیلی را دیدم که از طرف بغداد رو به من می‏آید . چون نزدیک شد، سلام کرد … . (13)
امام زمان علیه السلام می‌فرماید: ما در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی و اهمال نکرده‏ایم و یاد شما را از خاطر نبرده‏ایم، که اگر جز این بوده دشواری‏ها و مصیبت‏ها، بر شما فرود می‏آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می‏کردند.

3- معانقه و در آغوش گرفتن
چون نزدیک شد، سلام کرد و دست‏های خود را گشود برای مصافحه و معانقه و فرمود: «اهلا و سهلا!» و مرا در بغل گرفت و معانقه کردیم و هر دو هم را بوسیدیم. (14)
چرا این طور نباشد و حال آن ‏که حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) مرا شبی در مسجد کوفه به سینه‏ خود چسبانیده است. (15)
در این موقع وارد مسجد سهله شدیم، در مسجد کسی نبود. ولی پدرم در وسط مسجد ایستاد که نماز استغاثه بخواند. شخصی از طرف مقام حجت علیه السلام نزد او آمد. پدرم به او سلام کرد و با او مصافحه نمود. پدرم به من گفت: این کیست؟ گفتم: آیا حضرت حجت علیه السلام است؟ فرمود: پس کیست؟! (16)
4- نظارت (آگاهی از احوالات جامعه‏ شیعه)
«فانا نُحیط عِلماً بِاَنبائِکُم ولا یعزب عنا شی‏ء من اخبارکم‏»؛ ما بر اخبار و احوال شما، آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده و مخفی نمی‏ماند .
«انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم البلاء واصطلمکم الاعداء»؛ ما در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی و اهمال نکرده‏ایم و یاد شما را از خاطر نبرده‏ایم، که اگر جز این بوده دشواری‏ها و مصیبت‏ها، بر شما فرود می‏آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می‏کردند.
«صاحب هذا الامر یتردد بینهم و یمشی فی اسواقهم …»؛ صاحب این امر، در میان آنان، راه می‏رود و در بازارهایشان رفت و آمد می‏کند …
5- شریک غم و شادی
در این مورد، طوایفی از روایات وجود دارد که صاحب مکیال المکارم آنها را متذکر شده است. (17) جدای از آنها از دیگر ائمه علیهم السلام نیز در این مورد، روایات فراوانی به ما رسیده است:
امام امیرالمؤمنین علیه السلام می‏فرماید:
«انا لنفرح لفرحکم و نحزن لحزنکم …»؛ «ما در شادمانی شما، شاد، و برای اندوه شما، اندوهگین می‏شویم …»(18)
امام صادق علیه السلام می‏فرماید:
«والله! لانا ارحم بکم منکم بانفسکم … ؛ «به خدا سوگند! که من، نسبت ‏به شما، از خود شما، مهربان‏تر و رحیم‌ترم.» (19)
بدون شک، دعا کردن برای آن حضرت و برای تعجیل فرج آن جناب، تبعیت و نصرت او است؛ چون یکی از اقسام نصرت حضرت صاحب الزمان علیه السلام یاری کردن به زبان است، و دعا برای آن حضرت، یکی از انواع یاری کردن به زبان می‏باشد.
امام رضا علیه السلام نیز می‏فرماید:
«ما من احد من شیعتنا ولا یغتم الا اغتممنا لغمه ولا یفرح الا فرحنا لفرحه …» ؛ «هیچ یک از شیعیان ما، غمزده نمی‏شود، مگر این‏ که ما نیز در غم آنان، غمگین، و از شادی آنان، شادمانیم. و هیچ یک از آنان، در مشرق و مغرب زمین، از نظر ما، دور نیستند و هر یک از شیعیان ما که بدهی از او بماند (و نتوانسته باشد بپردازد) بر عهده‏ ما است … .»
6- دعا برای دوستداران خود
امام زمان علیه السلام همواره، بر دوستداران خود دعا می‏کند. صاحب مکیال المکارم در اثبات این مدعا، چنین می‏گوید:
چون مقتضای شکر احسان، همین است. و دلیل بر آن، فرمایش مولی صاحب الزمان علیه السلام در دعایی است که در مهج الدعوات می‏باشد:
«و کسانی که برای یاری دین تو، از من پیروی می‏کنند، نیرومند کن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار ده، و بر بدخواهان من و ایشان، پیروزشان گردان … .»(20)
بدون شک، دعا کردن برای آن حضرت و برای تعجیل فرج آن جناب، تبعیت و نصرت او است؛ چون یکی از اقسام نصرت حضرت صاحب الزمان علیه السلام یاری کردن به زبان است، و دعا برای آن حضرت، یکی از انواع یاری کردن به زبان می‏باشد.
و نیز دلیل بر این معنا است که در تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ذیل آیه‏ شریفه «و اذا حُییتُم بِتَحیة فَحَیّوا باحسن منها او رُدوها»(21)؛ و هر گاه مورد تحیت [بدرود و ستایش] واقع شدید، به بهتر یا نظیر آن، پاسخ دهید.» گفته است: «سلام و کارهای نیک دیگر.» (22)
واضح است که دعا، از بهترین انواع نیکی است، پس اگر مؤمن، برای مولای خود، خالصانه دعا کند، مولایش هم برای او خالصانه دعا می‏کند، و دعای آن حضرت، کلید هر خیر و داس هر شر است .
شاهد و مؤید این مدعا، روایتی است که قطب راوندی، در خرایج آورده که گفت:
«جمعی از اهل اصفهان، از جمله ابوالعباس احمد بن النصر و ابوجعفر محمد بن علویه، نقل کردند که: شخصی به نام عبدالرحمان، مقیم اصفهان شیعه بود. از او پرسیدند: «چرا به امامت ‏حضرت علی النقی‏ (علیه السلام) معتقد شدی؟» گفت: «چیزی دیدم که موجب شد من این چنین معتقد شوم . من مردی فقیر، ولی زباندار و پر جرات بودم. در یکی از سال‏ها، اهل اصفهان مرا با جمعی دیگر برای شکایت ‏به دربار متوکل بردند، در حالی که در دربار بودیم دستوری از سوی او بیرون آمد که علی بن محمد بن الرضا(علیه السلام) احضار شود. به یکی از حاضران گفتم: «این مرد کیست که دستور احضارش داده شده؟» گفت: «او، مردی علوی است که رافضیان، معتقد به امامتش‏ هستند.»
واضح است که دعا، از بهترین انواع نیکی است، پس اگر مؤمن، برای مولای خود، خالصانه دعا کند، مولایش هم برای او خالصانه دعا می‏کند، و دعای آن حضرت، کلید هر خیر و داس هر شر است .
سپس گفت: «چنین می‏دانم که متوکل، او را برای کشتن احضار می‏کند.» گفتم: «از این ‏جا نمی‏روم تا این مرد را ببینم چگونه شخصی است؟» گوید: «او سوار بر اسب آمد و مردم از سمت راست و چپ راه، در دو صف ایستاده به او نگاه می‏کردند. هنگامی که او را دیدم، محبتش‏ در دلم افتاد. در دل برای او دعا کردم که خداوند، شرّ متوکل را از او دفع کند، او در بین مردم پیش می‏آمد و به کاکل اسبش نگاه می‏کرد، و به چپ و راست نظر نمی‏افکند، من در دل پیوسته برایش دعا می‏کردم. هنگامی که کنارم رسید صورتش را به سویم گردانید. آنگاه فرمود: «خداوند، دعایت را مستجاب کند، و عمرت را طولانی، و مال و فرزندات را زیاد.»
از هیبت او، بر خود لرزیدم و در میان رفقایم افتادم. پرسیدند: «چه شد؟» گفتم: «خیر است.» و به هیچ كس نگفتم .
پس از این ماجرا، به اصفهان برگشتیم. خداوند، به برکت دعای او، راه‌هایی از مال بر من گشود، به طوری که امروز، من، تنها، هزار هزار درهم ثروت در خانه دارم، غیر از مالی که خارج از خانه، ملک من است، و ده فرزند دارا شدم، و هفتاد و چند سال از عمرم می‏گذرد. من به امامت این شخص معتقدم که آن چه در دلم بود، دانست و خداوند، دعایش را درباره‏ام مستجاب کرد.» (23)
می‏گویم: ای خردمند! نگاه کن چگونه امام هادی علیه السلام دعای این مرد را پاداش داد به این ‏که در حق او دعا کرد، با این ‏که در آن هنگام او از اهل ایمان نبود، پس آیا چگونه درباره‏ حضرت صاحب الزمان علیه السلام فکر می‏کنی؟ به گمانت اگر برایش‏ دعا نمایی، او دعای خیر در حقت نمی‏کند، با این ‏که تو از اهل ایمان هستی؟ نه! سوگند به آن‏ که انس و جن را آفرید، بلکه آن جناب برای اهل ایمان دعا می‏کند، هر چند که خودشان از این جهت غافل باشند، زیرا که او، ولی احسان است .
در تایید آنچه در این جا ذکر شد، یکی از برادران صالح، برایم نقل کرد که امام زمان علیه السلام را در خواب دیده، آن حضرت، به او فرموده‏اند:
«من برای هر مؤمنی که پس از ذکر مصائب سیدالشهداء، در مجالس عزاداری، دعا کند، دعا می‏کنم.‏»
از خداوند توفیق انجام دادن این کار را خواهانیم که البته او مستجاب کننده‏ دعاها است. (24)
7- آمین بر دعاهای دوستداران خود
امام مهدی(عج) بر دعاهای ما «آمین‏» می‏گوید. امام علی علیه السلام به زمیله می‏فرماید: ای زمیله! هیچ مؤمنی نیست که بیمار شود، مگر این ‏که به مرض او مریض می‏شویم، و اندوهگین نشود مؤمنی، مگر این‏ که به خاطر اندوه او، اندوهگین گردیم، و دعایی نکند مگر این ‏که برای او آمین گوییم، و ساکت نماند مگر این ‏که برایش دعا کنیم. (25)
یکی از برادران صالح، برایم نقل کرد که امام زمان علیه السلام را در خواب دیده، آن حضرت، به او فرموده‏اند:
«من برای هر مؤمنی که پس از ذکر مصائب سیدالشهداء، در مجالس عزاداری، دعا کند، دعا می‏کنم.‏»
8- نامه‌های امام زمان(عج)
(مثل نامه به شیخ مفید، سید ابوالحسن اصفهانی و …)
«انه قد اذن لنا فی تشریفک بالمکاتبة. هذا کتابنا الیک ایها الاخ الولی‏.» «هذا کتابنا باملائنا و خط ثقتنا. هذا کتاب الیک … ولا تظهر علی خطنا الذی سطرناه‏.» (26) «ارخص نفسک واجعل مجلسک فی الدهلیز واقض حوائج الناس، نحن ننصرک‏» ؛ «خودت را برای مردم ارزان کن و در دسترس قرار بده، محل نشستنت را در دهلیز خانه‏ات انتخاب کن، تا مردم، سریع و آسان، با تو ارتباط داشته باشند و حاجت‏های مردم را بر آور. ما یاری‏ات می‏کنیم.‏» (27)
9- عیادت
داستان‏های متعددی از عیادت حضرت حجت (عج) از دوستداران خود در کتاب‏ها نوشته شده است . از جمله‏ آنها عیادت حضرت، از حاج ملاعباس تربتی و حاج سید عبدالله رفیعی است. (28)
10- تشییع
امام زمان علیه السلام، در تشییع جنازه‏ برخی دوستداران مخلص خود، شرکت می‏کند. در این مورد، نمونه‏های فراوانی است:
حضرت آیة الله امامی کاشانی، در جلسه‏ سوم مجلس ختمی که در «مسجد اعظم قم‏»، از طرف اساتید حوزه‏ علمیه‏ قم برگزار شده بود، در سخنرانی خود فرمودند: یکی از افرادی که مورد وثوق است و گاهی اخباری را در دسترسم قرار می‏دهد، گفت: «به منظور شرکت در تشییع جنازه‏ حضرت آیة الله العظمی گلپایگانی(ره) از تهران به قم رفتم و به مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام رسیدم. در آن‏ جا به دو نفر از اصحاب حضرت حجت (ارواحنا فداه)، برخورد کردم. آنان به من گفتند: «امام زمان علیه‌السلام در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام تشریف دارند، برو آقا را ملاقات کن.‏» با عجله، خودم را به مسجد امام حسن عسکری علیه السلام رساندم و وارد مسجد شدم . در آن هنگام اذان ظهر را گفته بودند. من متوجه شدم که حضرت با سی نفر از اصحاب، مشغول نماز هستند . اقتدا کردم. بعد از نماز، امام زمان(عج) فرمودند: «ما از همین جا تشییع می‏کنیم … .» از مسجد خارج شدیم و دنبال جمعیت، با آقا رفتیم تا به صحن رسیدیم.» (29)
مرحوم آیة الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی، پدر آیة الله العظمی حاج سید علی سیستانی (دامت‏برکاته)، در مشهد مقدس، برای آن ‏که به محضر امام زمان(عج) شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را چهل جمعه، هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می‏کند .
ایشان می‏فرمود: «در یکی از جمعه‏های آخر، ناگهان، شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه‏ای نزدیک به آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم، می‏تابید . حال عجیبی به من دست داد و از جای برخاستم و به دنبال آن نور، به در آن خانه رفتم . خانه‏ کوچک و فقیرانه‏ای بود که از درون آن، نور عجیبی می‏تابید. در زدم . وقتی در را باز کردند، مشاهده کردم که حضرت ولی‏عصر امام زمان علیه السلام، در یکی از اتاق‏های آن خانه، تشریف دارند و در آن اتاق، جنازه‏ای را مشاهده کردم که پارچه‏ای سفید روی آن کشیده بودند .
وقتی که من وارد شدم و اشک‏ریزان سلام کردم، امام زمان(عج) فرمودند: «چرا این گونه به دنبال من می‏گردی و این رنج‏ها را متحمل می‏شوی؟! مثل این باشید (اشاره به آن جنازه کردند) تا من به دنبال شما بیایم.» بعد فرمود: «این، بانویی است که در دوره‏ بی حجابی (دوران رضاخان پهلوی)، هفت ‏سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند.» (30) و (31)

پی‌نوشت‌ها:
1- مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین .
2- بحار الانوار، ج 53، ص 11 .
3- دعای ندبه .
4- روزگار رهایی، ج 1، ص 129 (به نقل از الزام الناصب، ص 10)
5- الامام الامین الرفیق و الولد الشفیق، و الاخ الشقیق، و الاخ الشفیق، و کالام البرة بالولد الصغیر مفزع العباد …؛ امام، امین و دوست است، و پدر مهربان و برادر هم‏زاد است، و مانند مادری مهربان است نسبت‏ به فرزند خردسال خود، و پناهگاه مردم است. (تحف العقول، ص 324)
6- ان رحمة ربکم وسعت کل شی‏ء و انا تلک الرحمة.(بحارالانوار، ج 53، ص 11)
7- ر.ک: آیه 105 از سوره‏ توبه و روایت ذیل آن .
8- حاج آقا فخر، از صالحانی بود که چند سال پیش، در قم، از دار دنیا رحلت کرد .
9- سیری در آفاق (زندگی‏نامه‏ حضرت آیة‏الله العظمی بهاءالدینی، ص 374 .)
10- نامه به شیخ مفید .
11- تفسیر نمونه، ج 27، ص 186 .
12- نامه‏ حضرت به شیخ مفید/ بحارالانوار، ج 53، ص 175، 176 .
13- داستان حاج علی بغدادی، (النجم الثاقب، حکایت … ؛ مفاتیح الجنان در زیارت کاظمین .)
14- داستان حاج علی بغدادی، النجم الثاقب، حکایت …؛ مفاتیح الجنان .)
15- داستان علامه بحرالعلوم، (عنایات حضرت مهدی علیه السلام به علما و طلاب، محمدرضا باقی اصفهانی، ص 262 .)
16- توجهات ولی‏عصر علیه السلام به علما و مراجع تقلید، عبدالرحمن باقرزاده بابلی، ص 84 .
17- ر . ک: ترجمه‏ مکیال المکارم، ج 1، ص 341- 342 .
18- مکیال المکارم، ج 2، ص 94 و 53 .
19- مکیال المکارم، ج 1، ص 94 و 53 .
20- مهج الدعوات، 302 .
21- نساء: 86 .
22- تفسیر القمی، ج 1، ص 145 .
23- الخرائج، باب حادی عشر فی معجزات الامام علی بن محمد الهادی علیه السلام .
24- ترجمه مکیال المکارم، ج 1، ص 447 - 449 .
25- مشارق الانوار، ص 452/ مکیال‏المکارم، ج 1، ص 163 .
26- ر . ک: احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 323 .
27- آثار الحجة، ج 1، ص 134/ عنایات حضرت مهدی(عج) به علما و طلاب، ص 141 . و نیز حکایت 62 و 63 از کتاب عنایات حضرت … ، ص 142 و 143 .
28- عنایات حضرت مهدی … ، ص 349 360 .
29- شیفتگان حضرت مهدی، ج 2، ص 137 .
30- شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام، ج 3، ص 158 .
31- و نیز ر . ک: عنایات حضرت مهدی(عج)، ص 361 - 370 .

1 نظر »
وآخرینشان قائم است
ارسال شده در 13 دی 1394 توسط زلال نور در امام موعود

صورتى زیبا، موهاى شانه كرده، دندان‎هاى درخشان، لباس و بدنى تمیز و عطرآگین، و از همه با شكوه‎تر، درخشش سیمایى كه تمامیت انسان و كمال را مى‎نمایاند؛ چهره پیامبرى است كه در مسجد نشسته و براى مردم سخن مى‎گوید. آرى پیامبر عزیز اسلام است كه به مسلمانان درس زندگى مى‎دهد. شنوندگان نیز سراپا گوشند و به سخنان جذاب و پر مغز حضرت گوش فرا داده‎اند.
سلمان فارسى: پیرمرد روشن ضمیر ایرانى در جمع حاضران بود و سخنان رسول الله را براى ما چنین بازگو مى‎كند.
پیامبر فرمود: اى مردم! من به زودى‎ شما را وداع خواهم گفت. شما را اى مردم درباره فرزندانم(عترت) سفارش مى‎كنم تا بدانها نیكى كنید و بزرگشان دارید از بدعت(از پدید آوردن كژى‎هایى كه در دین نیست) دورى كنید، زیرا هر گونه بدعتى گمراهى است و گمراهان در آتشند. آن كه از دیدار خورشید محروم است باید از ماه بهره گیرد و آن كه ماه را نمى‎بیند، باید از نور فرقدان (دو ستاره نزدیك قطب شمال) روشنى گیرد و اگر آن دو هم نبوند، از دیگر ستارگان فروزان …
پیامبر گرامی اسلام فرمودند: من بسان خورشیدم و على (علیه‎السلام) چونان ماه. در آن هنگام كه مرا از دست دادید، على را پیشوا قرار دهید
سلمان مى‎گوید: پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منبر به زیر آمد و به خانه رفت. من نیز آن حضرت را همراه بودم، پرسیدم یا رسول الله! پدر و مادرم فدایت. منظورت از خورشید و ماه و فرقدان چیست كه فرمودید هر كدام را از دست دادید، به دیگرى پناه برید؟ آن گرامى فرمود: من بسان خورشیدم و على (علیه‎السلام) چونان ماه. در آن هنگام كه مرا از دست دادید، على را پیشوا قرار دهید.
معصومین
و اما فرقدان حسن و حسین هستند كه پس از على(علیه‎السلام) پیشواى شما خواهند بود. اما دیگر ستارگان روشن پیشوایان نُه‎گانه‎اى هستند كه از نسل حسین(علیه‎السلام) پدید مى‎آیند و آخرین آنها، مهدى(عج) است …
سلمان نام امامان را پرسید و آن حضرت چنین فرمود: نخستین‎شان على بن ابیطالب، پس از او حسن و حسین دو نواده‎ام، و پس از آنان زین العابدین على بن الحسین و بعد، محمد بن على باقر و صادق جعفربن محمد و فرزندش كاظم و فرزند او على كه در خراسان جام شهادت را مى‎نوشد، سپس فرزندش محمد و دو راستگوى دیگر على و حسن و حجة قائم آخرینشان كه درود خدا بر تمامى آنان باد اینان دودمان من و از من هستند، دانش آنان، دانش من و فرمان آنان، فرمان من است آن كه آنان را بیازارد مرا آزرده و از شفاعت من بهره‎مند نخواهد شد.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 609
  • 610
  • 611
  • ...
  • 612
  • ...
  • 613
  • 614
  • 615
  • ...
  • 616
  • ...
  • 617
  • 618
  • 619
  • ...
  • 796

آخرین مطالب

  • شما در جنگ، نیروی علی هاشمی بودی؟
  • *غذاتون سرد نشه*
  • مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد
  • دانی چرایی حجاب را  ؟؟؟؟؟
  • سفری که پر ماجرا شد
  • سردار حجازی را بیشتر بشناسیم
  • جنگ احزاب در پیش است
  • آیا "سیزدهم فروردین" نحس است؟
  • یَنْهَى وَلاَ ینْتَهِیَ، وَیأْمُرُ بِمَا لاَ یَأْتِیَ
  • شب نیمه شعبان، اولین شب قدر و مقدمه شب‌های قدر ماه رمضان است.

آخرین نظرات

  • حسنا  
    • یک لقمه عشق
    در مبانی حجاب در قرآن
  • حسنا  
    • یک لقمه عشق
    در دلواپسی مردان غربی برای زنان چادری
  • آفتاب مهربانی  
    • آفتاب مهربانی
    در شما در جنگ، نیروی علی هاشمی بودی؟
  • حسن کریمی صدیق  
    • http://hasankarimisedegh@gmail.com>
    در جنگی که فقط ۳ ساعت طول کشید!!!!!
  • محدثه در دیزی_سفالی_در_فر (آبگوشت سنتی ایرانی) 
  • رهگذر در داستان طلبه ای که 15سال نان خشک میخورد 
  • دیگچه  
    • https://digche.com>
    در *غذاتون سرد نشه*
  • آریاپی  
    • https://www.youtube.com/channel/UCCoJEao2WNpfdxSxkK9N2Bg>
    در فراخوان مسابقه ی کتابخوانی و دلنوشته ‌ی پیامبر رحمت(ص)
  • دفتر ترجمه رسمی  
    • https://parsistrans.com/>
    در فراخوان مسابقه ی کتابخوانی و دلنوشته ‌ی پیامبر رحمت(ص)
  • رامین  
    • http://yahoo.co.jp>
    در "لن ترانی"سه بیت، سه نگاه، سه برداشت
  • بویکا  
    • https://worldbook.blogix.ir/>
    در شما در جنگ، نیروی علی هاشمی بودی؟
  • آشنا  
    • شب های بی ستاره
    • حضرت فاطمه معصومه ( سلام الله علیها )
    در فراخوان مسابقه ی کتابخوانی و دلنوشته ‌ی پیامبر رحمت(ص)
  • زلال نور  
    • زلال نور
    • معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا‌سلام.الله علیها شوش
    در طرز تهیه لواشک غوره
  • شادی  
    • https://shadima.com/>
    در طرز تهیه لواشک غوره
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)  
    • مبتلایِ حسین (علیه السلام)
    در *غذاتون سرد نشه*
  • یاس کبود  
    • یاس کبود
    در مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد
  • شكوفه چين  
    • آسمان
    در *غذاتون سرد نشه*
  • مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار  
    • مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار
    در *غذاتون سرد نشه*
  • Shafiee در ذکر علی عباده
  • زلال نور  
    • زلال نور
    • معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا‌سلام.الله علیها شوش
    در فراخوان مسابقه ی کتابخوانی و دلنوشته ‌ی پیامبر رحمت(ص)

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".

زلال نور

زلال نور گستره ای است به پهنای زلالیت نور برای رسیدن به آرامش ناب الهی
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • احادیث
  • زندگینامه
  • ویژه نامه ها(موضوعات پیشنهادی)
    • محرم
    • فاطمیه
    • ماه رمضان
  • طب سنتی و اسلامی
  • بهجت خوبان
  • شایعه
  • احکام
  • شعر
  • امام موعود
  • با شهدا
  • خبرنامه
  • سخنرانی
    • حجت السلام انصاریان
    • خطبه آغازین
    • پی نوشت های سخنرانی
    • حجت السلام قرائتی
    • حجت السلام فرحزاد
    • حاج آقا پناهیان
  • مطلب روز
  • نماز
    • پی نوشت ها
    • آثار و اسرار نماز
    • ارزش نماز واجب
    • افعال و اذکار نماز
    • اهمیت نماز جماعت
    • حضور قلب و کمال نماز
    • اهمیت وقت نماز
    • نماز معصومین
    • نماز در خانواده
    • نماز شب
    • نماز جمعه
    • اهمیت نماز مستحبی
    • اهمیت وجایگاه مسجد
    • شهدا و نماز
  • همراه با زائران حسین.علیه السلام
  • حکایت
  • پاسخ به شبهات
  • تغذیه سالم
  • شیعه شناسی
  • ۱۴ معصوم
  • پرسش و پاسخ طبی
  • روضه
    • توسل
  • مناجات نامه ی آیت الله حسن زاده آملی
  • تفسیر
    • پی نوشت های تفسیر
  • کودکانه
  • معادشناسی
  • داستانهای مفید
  • ادعیه
  • مدافعان حرم
  • توحید مفضل
  • مناجات
  • بصیرت سیاسی
  • غدیریه
  • شبهات محرم
  • سبک زندگی عاشورایی
  • آیینه خدا
  • (مطالب روز-بیانات رهبری-احادیث
  • شمش الشموس
  • سی شب-سی آیه
  • مطالب ناب
  • بیانات رعبری
  • به قلم خودم
  • بیانات ناب رهبر
  • وحدت حوزه و دانشگاه
  • وحدت حوزه و دانشگاه
  • انقلاب در قاب خاطرات
  • سبک زندگی و روایت الگوی زن مسلمالن در فضای مجازی
  • آشپزی
  • سواد رسانه ای
  • کلام امیر بیان(نهج البلاغه)
  • حجاب و عفاف
  • خنده حلال
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان