در شب اول ماه ربيعالاول از حدود نيمهشب تا اذان صبح افرادى با در دست داشتن شمع? پشت درب مساجد مراجعه و با كوبيدن به درب مساجد? و خواندن اذكارى توسل جسته و حاجات خود را طلب مىنمايند، البته اين عمل را تا هفت مسجد ادامه مىدهند و خصوصاً اين حال توسل در هنگام اذان صبح به اوج خود مىرسد و معتقد هستند بدين وسيله اتمام ماه صفر و آمدن ماه ربيعالاول را خبر مىدهند. نظر حضرتعالى در اين باره چيست؟
پاسخ:
✅عمل مذكور مستند روايى ندارد و شيوهاى قابل تأييد نيست. اگر چه اصل اذكار و ادعيه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسنديدهاى است، لكن اشكال در شيوه عمل به نحو ياد شده است، آقايان علماى اعلام (دامت افاضاتهم) و مؤمنين (ايدهم الله تعالى) با پند و اندرز و موعظه و نصيحت از رواج چنين رفتارهايى كه چه بسا ممكن است منتهى به وَهْن مذهب گردد، جلوگيرى نمايند.
___________
?منبع: کانال رسمی امام خامنه ای
«اين امر که فرا رسيدن موعدش را انتظار مي کشيد واقع نمي شود مگر بعد از آنکه برخي از شما از برخي ديگر بيزاري بجويد، و برخي در صورت برخي آب دهان بيندازد و بعضي از شما بعضي ديگر را کافر بداند و يکديگر را لعن کنند».عمير مي گويد عرض کردم: چنين زماني چه ارزشي دارد؟ امام عليهالسلام فرمود:«الخير کله في ذلک الزمان، يقوم قائمنا و يدفع ذلک کله».«همه ي خيرها در آن زمانست، زيرا قائم ما قيام مي کند و همه ي اين حوادث را از بين مي برد».
در برخي نسخه ها از امام حسن عليهالسلام و در برخي ديگر از امام حسين عليهالسلام نقل شده است.
? بشارة الاسلام/ ص81
فرو برده شدن در «بَیْداء» که از آن در روایات «خسف به بیداء» تعبیر شده است از نشانههای ظهور حضرت مهدی علیه السلام است.
این نشانه در احادیثی که درباره سفیانی سخن گفتهاند، فراوان ذکر شده است.
? (الغیبة، ص 304، ح 14.)
واژه «خَسْف» به معنای فرو رفتن و پنهان شدن است و «بَیداء» نام سرزمینی بین مکه و مدینه است.
? (لسان العرب، ماده خسف و بیداء.)
ظاهراً منظور از «خسف به بیداء» آن است که سفیانی با لشکری عظیم به قصد جنگ با حضرت مهدی علیه السلام عازم مکه میشود؛ اما در بین مکه و مدینه - در محلی که به سرزمین «بیداء» معروف است - به گونهای معجزه آسا، به امر خداوند، در دل زمین فرو میروند.
این حادثه در روایات بسیاری از عامّه و خاصّه به عنوان یکی از نشانههای ظهور (نشانههای ظهور) بیان شده و در شماری از آنها بر حتمی بودن آن تأکید شده است.
? (الکافی، ج 8، ص 310، ح 483؛ الخصال، ج1، ص303، ح82؛ الغیبة، ص257، ح15.)
امام باقر علیه السلام در بخشی از یک روایت مفصل فرمود:«… و سفیانی گروهی را به مدینه روانه کند و مهدی از آنجا به مکه رخت بربندد وخبر به فرمانده سپاه سفیانی رسد که مهدی علیه السلام به جانب مکه بیرون شده است، پس او لشکری از پی آن حضرت روانه کند ولی او را نیابد تا اینکه مهدی با حالت ترس و نگرانی بدان سنت که موسی بن عمران داشت داخل مکه شود.
آن حضرت فرمود: فرمانده سپاه سفیانی در صحرا فرود میآید، پس آواز دهندهای از آسمان ندا میکند که:«ای دشت! آن قوم را نابود ساز»
پس آن نیز ایشان را به درون خود میبرد و هیچیک از آنان نجات نمییابد مگر سه نفر …»
? (الغیبة، ص 279، باب 14، ح 67.)
درباره حتمی بودن این نشانه از روایات متعددی میتوان استفاده کرد؛ چنان که عمر بن حنظله، در حدیثی از صادق آل محمد صلی الله علیه و آله چنین روایت کرده است: «خَمْسٌ قَبْلَ قِیامِ القائِمِ علیه السلام مِنَ العَلاماتِ: الصَّیْحَةُ وَ السُّفیانِیُّ وَ الخَسْفُ بِالبَیداءِ وَ خُرُوجُ الیَمانی وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَةِ»
? (الغیبة، ص 436، ح 67؛ کمالالدین و تمام النعمة، ح 2، ص 649.)
پیش از قیام حضرت قائم علیه السلام پنج نشانه است: ندای آسمانی، سفیانی و فرو رفتن در سرزمین بیداء و خروج یمانی و کشته شدن نفس زکیّه» در روایات اهل سنّت نیز به این مهم اشاره شده است.
? (ر.ک: صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج 11، ح 20769.)
حادثه «خسف» گرچه در منطقه «بیداء» و در مورد لشکر سفیانی واقع میشود، ولی در برخی روایات - غیر از خسف در بیداء - از خسف در مشرق و خسف درجزیرةالعرب نیز یاد شده است.
? (کتاب الغیبة، ص 436، ح 426.)
این نشانگر آن است که در سایر نقاط زمین نیز، چنین حوادثی رخ خواهد داد و به امر خداوند دشمنان حضرت مهدی علیه السلام، بدین وسیله نابود خواهندشد.
? (الغیبة، ص 252.)
البته در برخی روایات از «خسف به مشرق» و «جزیرة العرب»، به عنوان نشانه قیامت (اشراط السّاعة) یاد شده است، بر این اساس ارتباطی به «خسف به بیداء» نخواهد داشت.
? (ر.ک: کتاب الغیبة، ص 436، ح 426.)
یکی از نشانههای حتمی ظهور حضرت مهدی علیه السلام، خروج سرداری از اهل یمن است ? (الکافی، ج 8، ص 310، ح 483 و الغیبة، ص 252، ح 11.) که مردم را به حق و عدل دعوت میکند.
? (الغیبة، ص 253، ح 13.)
این نشانه در منابع اهل سنّت ذکر نشده؛ ولی در مصادر شیعه، روایات فراوانی در این باره وجود دارد؛ به گونهای که برخی آنها را مستفیض دانستهاند.
? (تاریخ غیبت کبری، ص 525.)
امام باقر علیه السلام فرموده است:
«… خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد؛ با نظام و ترتیبی همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده است. هر یک از پی دیگری [میآید] و جنگ قدرت و هیبت از هر سوی فراگیر میشود. وای بر کسی که با آنان دشمنی و ستیز کند! در میان پرچمها راهنماتر از پرچم یمانی نباشد که آن پرچم هدایت است؛ زیرا دعوت به صاحب شما میکند و هنگامی که یمانی خروج کند، خرید و فروش سلاح برای مردم و هر مسلمانی ممنوع است. چون یمانی خروج کرد، به سوی او بشتاب که همانا پرچم او پرچم هدایت است. هیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن پرچم مقابله کند. پس هر کس چنین کند او از اهل آتش است؛ زیرا او به سوی حق و راه مستقیم فرا میخواند.»
? (الغیبة، ص 369، باب 13، ح 13.)
خروج یمانی، اجمالاً از نشانههای حتمی ظهور است؛ هرچند جزئیات و چگونگی قیام وی روشن نیست.
امام صادق علیه السلام همزمانی خروج سفیانی و یمانی را این گونه وصف فرموده است:
«یمانی و سفیانی همچون دو اسب مسابقهاند.»
«الیَمانِیُ وَ السُّفیانِیُ کَفَرَسَی رِهانٍ»
? (همان، باب 18، ح 15.)
آخرین نظرات