امام باقر(ع) نيز مىفرمايد : «اذا ظهر قائمنا اهل البيت(ع) قال :«ففررت منكم فوهب لى ربى حكما» خفتكم على نفسى و جئتكم لما اذن ربّى و اصلح لى امرى»؛ «وقتى قائم ما اهل بيت(ع)، ظهور كند، مىگويد : «ففرت منكم…»؛ از ميان شما رفتم چون از شما بر جان خود بيمناك بودم و هرگاه پروردگارم اذن داد و امر فرجم را به سامان رسانيد، به ميانتان باز مي گردم».(2)
مقدمه2: يكي ديگر از حكمتهايي كه به آن در روايات اشاره شده است، آمادگي مردم براي پذيرش حضرت(عج) است و تا اين آمادگي حاصل نشود، حضور ايشان سودي نخواهد داشت. شيخ طوسي در اين رابطه مي فرمايد: تا هنگامى كه مردم زمينه اقتدار او را فراهم سازند، غيبت تداوم خواهد يافت؛ چرا كه خداوند خواستار تقويت حضرت مهدى(عج)، به وسيله بشر است، نه فرشتگان». (3)
مقدمه3: امتحان و آزمايش مردم، خصوصا شيعيان نیز يكي ديگر از فلسفه هاي غيبت امام زمان عليه السلام است. زرارة بن اعين مىگويد : از امام صادق«ع» شنيدم كه مىفرمود : «قائم قبل از قيامش غيبتى دارد ؛ گفتم: چرا؟ فرمود: مىترسد… (تا آنجا كه فرمود «… و هو المنتظر غير انَّ اللهِ يُحبّ ان يمتحن الشيعه، فعند ذلك يرتاب المبطلون»؛ «او منتظر است؛ اما خداوند دوست دارد شيعه را آزمايش كند؛ آن گاه معتقدان و طرفداران باطل به شك مى افتند».(4)
از آنجایی که اشخاص در فضای مجازی(از طریق سرور، هکر و …) قابل ردیابی و شناسایی هستند، جان ایشان به مخاطره خواهد افتاد و این با مقدمه اول منافات دارد.
از طرفی بنابر مقدمه دوم، تا مردم برای پذیرش حضرت(ع) آماده نشده باشند حضور مجازی همانند حضور حقیقی ایشان سودی نخواهد داشت.
همچنین طبق مقدمه سوم، عدم حضور حضرت(عج) حتي در فضاي مجازي تا قبل از زمان ظهور، خود داراي حكمت بوده و باعث امتحان مردم مي شود.
نکته: از آنجايي كه امام(عج) همانند خورشيد پشت ابر، مجراي فيض الهي بوده و باعث هدايت انسانها هستند، ممكن است تاثير جدي در هدايت انسانها در اين فضا داشته باشند. اما به دلیل موانع مذکور، اين تاثير گذاري می تواند بطور ناشناس و يا از طريق ياران خاص و يا ديگر مومنين فعال در اين عرصه باشد.
بعلاوه فضای مجازی چندان قابل اعتماده نبوده و تشخیص مدعی واقعی از مدعیان دروغین توسط مردم بسیار مشکل است. از طرفی ممكن است برخي براي كسب مقام، شهرت، پول و … چنين ادعاهايي بكنند.
بنابراین با توجه به محذورات گذشته، حضور بشخصه حضرت(ع) در فضای مجازی، مخاطرات و مشکلات جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت.
1. كمال الدين، ج 2، ص 481، ح 7.
2. اثبات الهداة، ج 3، ص 583، ح 777.
3. تلخيص الشافى، ج 1و2، ص 95.
4. اثبات الهداة، ج 3، ص 472، ح 15