موضوع: "محرم"
. شبهاے آخر است گدا را حلال ڪن اين هم بساطِ کنیزِ بے دست و پاے تو من را ببخش گريہ ے سيرے نڪرده ام چشمانِ خشڪِ من خجل از اين عزاے تو خداحافظ محرم
عذاب شمر!!!
علامه امینی تعریف کرده است که:
مدتها فکرمیکردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب میکند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او میدهد؟
تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستادهام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست.
کوزهها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست،
در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطرهای بنوشد.
حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزهها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزهها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است،
او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بیاندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر میشد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند.
به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب میدهد، اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین (ع)
منابع ؛
1-البدایه النهایه، ج 8، ص 297
2-یادنامه علامه امینی ص 13 و 14
بسم الله الرحمن الرحیم
️چرا ما در سجده زیارت عاشورا، خدا را به خاطر این مصیبت، شکر میکنیم؟
معنای دقیق ” اللهم لک الحمد حمد الشاکرین على مصابهم ” که در سجده زیارت عاشورا می خوانیم چیست؟
◾️پاسخ:
شکر بر نعمت از موضوعاتی است که در منابع روایی ما دارای جایگاه خاصی است.[1]
انسان مؤمن و موحد به جهت معرفت و شناخت صحیحی که نسبت به خدا و آفریدگارش دارد، هرچه از سوی پروردگارش به او برسد، شکرگزار است؛ زیرا چنین انسانی، همواره وظیفه الهی خود را انجام میدهد و در برابر حوادث -چه خوب باشد یا ناگوار- تسلیم است و آنها را در مسیر کمال و سیر الى الله به حساب میآورد.
امام حسین (ع) در عصر تاسوعا، در جمع اصحاب خود، حمد و ستایش الاهی را در حال خوبی و ناراحتی به جا میآورد: “احمده على السرّاء والضرّاء"؛[2] خدا را در حالی که در وضع مناسب و خوب یا در وضع ناراحتی هستم، حمد و ستایش میکنم.
یاران حضرت، حمد و ستایش الهی را به جا میآوردند، به جهت آن که توفیق یاری حضرت و شهادت همراه امامشان را پیدا کردند: “الحمد للّه الذی أکرمنا بنصرک وشرّفنا بالقتل معک"؛[3] حمد و سپاس خدایی را که نصرت و یاریت را به ما کرامت فرمود، و ما را به شهادت در کنارت مشرف نمود.
نهضت خونین کربلا اگرچه از یک زاویه، مصیبتی دردناک بود، اما از نگاه دیگر نعمتی بزرگ برای اسلام و مسلمانان بود؛ چراکه به برکت خون سید الشهدا (ع) و یارانش، اسلام از مسیر انحراف نجات یافت.
اسلامی که می رفت تا به دست بنی امیه و آل ابوسفیان به ویژه یزید، به انحراف کشیده شود و هر آنچه را که یزید و یزیدیان می خواستند به نام دین به خورد مردم و تحویل جامعه دهند.
شهادت امام حسین (ع) از این انحراف بزرگ جلوگیری کرد و این جای شکر دارد.
بنابر این، از نگاه ما مصیبت، نعمتی است که از سوی خدا به انسان رسیده، و قیام کربلا از این جهت برای مسلمانان به ویژه شیعیان نعمت و لطف بزرگ الهی است که در مسیر زندگی و دفاع از حق و مبارزه با دشمن، بهترین الگو است؛ از این نگاه جای شکر بر این نعمت وجود دارد.
منبع:
[1] کلینی، کافی، ج 2، ص 94، باب الشکر، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
[2] . مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین(ع)، ص 212، مؤسسة الخرسان للمطبوعات، بیروت، 1426.
در این قسمت مداحی های ماه محرم بارگذاری خواهد شد:
آخرین نظرات