موضوع: "مطالب ناب"
✅پیکر مطهر شش شهید لشکر فاطمیون که اوایل بهمن ماه سال 95 به شهادت رسیده بودند کشف گردید.
? پیکر مطهر 6 شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون طی روزهای اخیر در منطقه خناصر در شرق حلب تفحص و شناسایی شد.
?در جریان این تفحص پیکر شهیدان محمد ابراهیمی، سید خلیل حسینی، عزیز نوری، علی شیررضایی، علی امیرنوری و غلامعلی کشف و از طریق پلاک شناسایی شد.
?این شهدا که همگی از شهر مقدس قم به سوریه اعزام شده بودند اوایل بهمن ماه سال 95 در جریان عملیاتی هجومی در منطقه خناصر سوریه به دست نیروهای تفکیری وهابی به شهادت رسیدند و پیکرشان در منطقه در زمره شهدای مفقودالاثر باقی ماند.
?پیکر مطهر این شهدا روز گذشته بر دوش رزمندگان لشکر فاطمیون در سوریه تشییع شد.
? قرار است پیکر این عزیزان پس از انتقال به کشور تشییع و به خاک سپرده شود.
⚜خاکریز خاطرات⚜
? @khaki1818
???پناه میبرم از این که…
از این که حسد کردم…
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمیدانستم.
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم.
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.
از این که مرگ را فراموش کردم.
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم.
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم.
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند.
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم.
از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خندهدارتر از همه هستم.
از این که لحظهای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم.
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضعتر نبودم.
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم.
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
از این که نشان دادم کارهای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند.
از این که ایمانم به بندهات بیشتر از ایمانم به تو بود.
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران مینویسی و با حافظه تری.
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم.
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند.
از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم.
از این که کاری را که باید فی سبیلالله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم.
از این که نماز را بیمعنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم.
از این که بیدلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم.
از این که “خدا میبیند” را در همه کارهایم دخالت ندادم.
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا … به نشنیدن زدم.
از … .
و …»???
???
? @TebyanOnline
مسافر:
امیر خیلی با معـــــرفت بود، جلوی درب مسجد ایستاده بودیم، یه چرخی هم که بارش میوه ی طالبی بود جلو مسجد داشت میفروخت، یه آقایی که داشت سوا میکرد یه طالبی از دستش افتاد و له شد، بدون اینکه فروشنده ببینه گذاشت رو چرخ و بقیه رو خرید و رفت،
امیر که این صحنه رو دید رفت جلو همون طالبی له شده رو خرید، اون طالبی رو خرید بدون اینکه فروشنده متوجه بشه
?شهیدی که هر روز صبح پای مادرش را میبوسید…
? شهید مدافع حرم امیر لطفی?
شهادت 94/9/2
یا اباعبدالله(ع)
??پلاک خاکی اینجاست??
@pelakkhaki
? خانهای که افتخار جمهوری اسلامی است
?رهبرانقلاب: بنده رئيسجمهور بودم و امكانات اين كشور تا حدودى كه در اختيار رئيسجمهور بود، در اختيار بنده بود؛ اما اين پيرمرد و پيرزن كوچكترين توقعى نداشتند كه چون پسرشان رئيس جمهور شده، اين خانه را تبديل به احسن كنند يا دستى به سر و صورتش بكشند.
?پدرم تا سال ۶۵ و مادرم تا انتهاى دوران رياست جمهورى در همين خانه زندگى مىكردند؛ اما اين خانه كمترين تغييرى در جهت كامل شدن پيدا نكرد؛ اين براى جمهورى اسلامى مايهى افتخار و مباهات است. … البته فضل اين كار به من برنمىگردد؛ به آن دو بزرگوار برمىگردد كه به معناى واقعى كلمه زاهد و به زخارف و ظواهر دنيا بىرغبت بودند.
⚠️براى آنها اهميتى نداشت كه چگونه و كجا زندگى كنند.
?وقتى پدر من فوت كرد، پس از تقويم وسايل اين خانه - غير از كتابهاى ايشان كه خودش باب جداگانهيى بود - همهى موجودى آن از صدر تا ذيل، حدود ۴۵ هزار تومان شد؛ در حالى كه آن روز اگر مىخواستند ۴۵ هزار تومان را مصرف كنند، نمىشد مثلاً يك يخچال و يك گاز بخرند؛ اين در حالى بود كه ايشان پنجاه سال در اين شهر امام جماعت و روحانىِ موجه و داراى مريدها و علاقهمندان زياد بودند.
?گذشتگان ما اينطور زندگى كردند. ۷۵/۰۴/۱۴
? سالگرد رحلت آيتالله سيد جواد خامنهای؛ پدر رهبرانقلاب
?داعش از زبان مولا علی(ع)?
پیش گویی مولا درباره “داعش”
گروهی می آیند که قلب هایشان مثله تکه های آهن است
احساس و عاطفه ای ندارند و انگار عقلشان را از دست داده اند
قلوبهم کزمر الحدید
دینشان فقط کشتار است
پرچم آنها سیاه است(عکس ها موجود هست)
و هم اصحاب “الدولت"(الله اکبر جانم ب فدای مولا،کلمه دولت حدود 200 ساله گفته شده.ببین کی گفته)
اینها اصحاب دولت هستند(روی پرچمشون نوشته دولت شامات عراق و سوریه)
موهای بلندی دارند مانند موی زنان (تصاویر موجود است.سرچ کنید)
نامهای آنها با کنیه است با نام شهرهاست(ابوبکر البغدادی،ابومسلم الترکمانی،ابوبکر شیشانی،ابومحمد عدنانی ….)
تا اینجاشو همه ی ما میدونیم.از این ببعدش رو در آینده میبینیم ان شاء الله بزودی زود
سپس بین خوده این گروه اختلاف میشود
ثم یقتل بعضهم بعضا
سپس همدیگر را میکشند
“سپس خداوند حق را به کسانی که بخواهد میدهد”
یا علی
منبع: احقاق الحق ج 29 ص 410.
آخرین نظرات