????آینه:
حکایت؛ یکی از حکام بغداد که از دشمنان آل رسول بود(ص) وقتی گنبد و بارگاه با عظمت و جلالت کاظمین علیهماالسلام را مشاهده کرد و شدت علاقه و محبت شیعیان را نسبت به آن بزرگوار دید خشمناک شد و تصمیم گرفت که ضریح و قبر آن بزرگوار را خراب کند.
وی گفت: این طایفه شیعه میگویند پیشوایان آنان امام و معصومند و بدنشان پوسیده نشده، اگر راست میگویند قبر را خراب کنید، اگر درست بود و بدن آنها سالم مانده بود، دوباره قبر را درست میکنیم و گرنه از اجتماع مردم در اطراف این قبر جلوگیری میکنیم.
بعضی گفتند: در کنار این قبرها قبری است متعلق به یکی از علماء شیعه که معروف است و اسم او محمد بن یعقوب کلینی است که شیعه به او اعتقاد زیادی دارد، اول قبر او را بشکافید اگر بدن او نپوسیده بود بدانید که قبر این دو امام به طریق اولی نپوسیده و دیگر احتیاجی به خراب کردن وتعمیر کردن ندارد پس امر کرد که قبر مرحوم کلینی را کندند و دیدند بدن آن عالم جلیلالقدر بدون تغییر تازه مانده مانند کسی که یک ساعت پیش دفن شده پس حاکم از کار خود پشیمان شد و امر به تعظیم آن قبر کرد و روی آن قبه عظیمی بنا کرد و آنجا محل زیارت مؤمنین گردید.
????با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از علماء
__________________
☑️ @Hawzahnews
آخرین نظرات