دار بخری یا نخری ماکه خریدار توییم ای طبیب همگان ماهمه بیمار توییم بِبَری یا نبری کرب وبلا خود دانی ما همه مشتری هر شب بازار توییم ردکنی یا نکنی جای دگر نیست مرا شاه عطشان نظری کن که گرفتار توییم بوسه از خاک کف پای حسین میچسبد ماهمان سینه زن و عبد خطاکار توییم بوی سیب حرمت دل ز ملائک برده تو گل پرپری و ما همگی خار توییم
موضوع: "شعر"
جا مانده ایم و شرح دل ما خجالت است
زائرشدن، پیاده یقینا سعادت است
ویزا، بلیط، کرب و بلا مال خوب هاست
سهم چو من پیامک “هستم به یادت” است
یک اربعین غزل به امید عنایتی
این بغض من اگر چه خودش هم عنایت است
چیزی برای عرضه ندارم مرا ببخش
یعنی غزل، نشانه ی عرض ارادت است
ماهیچ، ما گناه… فقط جان مادرت
امضا بکن که شاعرت اهل شهادت است
باشد حسین، کرب و بلا مال خوب ها
یک مهر تربت از تو برایم کفایت است…
ﺭﻭﯼ ِ ﻗـــﺒــﺮﻡ ﺑﻨﻮﯾﺴــــﯿﺪ ﺑﻪ ﯾﮑـ ﺧﻂ ﺩﺭﺷﺖ
ﺩﻭﺭﯼ ﺍﺯ ﺷــﺎﺭﻉ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﺤﺮﻣﯿﻦ ﺍﻭﺭﺍﮐﺸﺖ …
ﺷﺎﻩ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻧﺪﯾﺪﯾﻢ، ﺷﻤﺎ ﮐﻢ ﯾﺎﺑﯽ !!!
ﺁﻩ، ﺍﻟﺤﻖ ﻭﺍﻻﻧﺼﺎﻑ، ﺣﺴﯿﻦ، ﺍﺭﺑﺎﺑﯽ …
بر مشام من بوی خون آید
اندر این صحرا ، عمه جان زینب
عمه جان زینب ، عمه جان زینب
گو مگر اینجاست تربت خونین
مقتل بابا ، عمه جان زینب
عمه جان زینب ، عمه جان زینب
بابا این جا تشنه لب جان داد
جان گداز داغی بر دلم بنهاد
نعش خونینش کی رود از یاد
بسترش خاک گرم این صحرا
عمه جان زینب ، عمه جان زینب
در کجا جویم مهربان عمو
دیدم اینجا من خسته جان عمو
اشک ریزان بر کودکان عمو
کشته شد این جا تشنه لب تنها
عمه جان زینب ، عمه جان زینب
وای از شام و کنج ویرانه
وای از ظلم ابنِ مرجانه
شد خرابه ام بابا کنج ویرانه
کودکانت در ناله و غوغا
عمه جان زینب ، عمه جان زینب
وه چه جان فرسا بوی خون اینجاست
داروی دردم تربت بابایت
خاک این صحرا مأمن دل هاست
کربلا باشد جنت دنیا
اندر این صحرا ، عمه جان زینب
آیاکنار غمزهٔ تو ناز می کنم
در جز برای تو به کسی بازمی کنم
هرلحظه که دیدار مراتازه می کنی
جان را جلوی پای تو پیشاز می کنم
آخر مگرگناه من از دیدنت چه بود
جز انکه غمم رابه تو ابرازمی کنم
من رازدور هم که ببینی چه غم که من
صد گفته برای تو پس انداز می کنم
رضا تیموری طالب
آخرین نظرات