ظلوم ترازجواد
بغدادنداشت
آن مظهردادتاب بیدادنداشت
میخواست که فریاد
کندتشنه لبم
ازسوزعطش،طاقت
فریادنداشت
سخنان و پندهای کوتاه امام جواد علیه السلام
روایت است که باری پارچه سنگین قیمت برای آن حضرت می بردند ، در راه دزدان حمله کردند و آنها را ربودند ، حامل بار طی نامه ای جریان را به عرض رساند ، حضرت به خط مبارک مرقوم فرمود : ما هم جان و هم مالمان از موهبتهای گوارا و امانت های سپرده خداوند است ، هر چه را خواهد با مسرت و خرسندی از آن بهرمندمان کند و هر چه را خواهد، با اجر و ثواب بگیرد ، آن که بی تابی صبر از کفش رباید اجر خود را پایمال کرده ، و از این محنت به خدا پناه می بریم .
_ آن که در کاری حاضر باشد و ناراضی ، غایب است و آن که غایب باشد و راضی چون حاضر است .
_ به یکی از دوستانش مرقوم فرمود : اما در این دنیا ما همه با هم آشنا هستیم ولی هر کس با رفیقش همفکر و هم عقیده باشد هر جه رود با اوست و آرامگاه آخرت است .
_ نقل کرده اند که ساربانی آن جناب را از مدینه به کوفه برد با این که حضرت چهارصد دینار به او پاداش داد ، چانه زد . فرمود : سبحان الله ، مگر نمی دانی که تا شکر بندگان قطع نشود ، افزایش عطای خدا قطع نگردد.
_ مومن به توفیقی الهی ، واعظی درونی و حس نصیحت پذیری محتاج است .
تحف العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، ص ۱۰۰۳
فرهنگ جوادیه
مى دانیم كه یكى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است. این پیشوایان بزرگ هركدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مكتب خویش شاگردانى تربیت مى كردند و علوم و دانشهاى خود را توسط آنان در جامعه منتشر مى كردند، اما شرائط اجتماعى و سیاسى زمان آنان یكسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم كه تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ برچهار هزار نفر مى شد، ولى از دوره امام جواد تا امام عسكرى علیه السلام به دلیل فشارهاى سیاسى و كنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مكتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام كاهش بسیار چشمگیرى را نشان مى دهد
بنابراین اگر مى خوانیم كه تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب صد و ده نفر بوده اند (1) و جمعاً 250 حدیث از آن حضرت نقل شده ، نباید تعجب كنیم، زیرا از یك سو، آن حضرت شدیداً تحت مراقبت و كنترل سیاسى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج سال عمر نكرد!
احادیثی ناب از امام جوان
قال الجواد علیه السلام:
المؤمِنُ یَحتَاجُ إلَی تَوفیقٍ مِنَ الله، وَ واعِظٍ مِن نَفسِهِ، وَ قَبولٍ مِمَّن یَنصَحُهُ.
مؤمن به سه خصلت محتاج است: توفیق از جانب خدا، واعظی از درون خود و پذیرش نصیحت از هر کس که او را نصیحت نماید.
اگر کسی به امام جواد علیه السلام ایمان داشته باشد، ایمانش کامل است زیرا مومن به پدران بزرگوار او هم ایمان دارد و به فرزندانش امام عسکری و امام زمان هم ایمان دارد.زیرا در امامت امام جواد هیچ انشعابی بوجود نیامده است.شیعه در اسلام .علامه طباطبایی
اَلشَّریفُ کُلُّ الشَّرِیفِ مَنْ شَرَّفَهُ عِلْمُهُ وَ السُّودَدُ کُلُّ السُّودَدِ، لِمَنِ اتَّقی اللهَ رَبَّه
شریف واقعی، فردی است که با شرافت علم و دانش آراسته گردد و سیادت و بزرگواری حقیقی با فردی است که راه تقوا و خداشناسی را پیش گیرد.
شرح کوتاه:
جمعی، افتخار و شرافت را در ثروت و عدّه ای در ریاست، پاره ای از مردم در رفاه و مادیت و جمعی هم در نسب و نژاد و قبیله گرایی جست وجو می کنند و کسانی را که فاقد این مزایا باشند به دیده حقارت و پستی می نگرند؛ ولی در منطق امام جواد(علیه السلام) شرافت واقعی و اصالت حقیقی از آن علم و دانشی است که زینت بخش فرد می گردد، بزرگواری و عظمت شخص، منوط به امتیازات و فضایل روحی و معنوی است که فرد در راه کسب آن، خود را به زحمت می افکند و آن راهِ تقوا و پرهیزکاری است که والاترین شرف و مرتبت انسانی است.
کَیفَ یضَیعُ مَنِ اللهُ کاُفِلُهُ؟ وَ کَیفَ ینْجُو مَنِ اللهُ طالِبُهُ؟ وَ مَنِ انْقَطَعَ اِلی غَیرِ اللهِ وَکَّلَهَ اِلیهِ، وَ مَنْ عَمَلَ عَلی غَیرِ عِلْمٍ أَفْسَدَ اَکْثَرَ مِمّا یصْلَح
چگونه ضایع می گردد، کسی که خداوند کفیل او باشد؟ و چگونه نجات می یابد فرد فراری که خداوند در جستجوی او باشد؟ آن که به غیرخدا، دل بستگی داشته باشد خداوند به همو وامی گذارد. فردی که بدون علم و دانش، گام بردارد، فسادگری او بیش از اصلاح گری او می گردد]3[
شرح کوتاه:
انسان در زندگی مادی با قوانین و مقرّرات معمولی، محدودیت هایی را برای خود فراهم ساخته است که در چارچوب آن مقرّرات زندگی می کند. به هنگام ارتکاب خلاف، با همان قوانین دستگیر می گردد، درصورتی که این قوانین در محدوده خاص خود، اثربخشی دارد و دایره محدودی را اشغال کرده است. خداوند عالم که خالق بشر و اداره کننده عالم هستی است، در اداره تکوینی و تشریعی بشر، قوانین و مقرّرات فراگیری دارد که به تمام جنبه های زندگی او احاطه دارد و انسان منضبط، فردی است که خود را با آن قوانین تکوینی و تشریعی همدم و همگام سازد وگرنه اگر فرار کرد، هرگز نمی تواند از دایره نامحدود پلیس الهی، خارج گردد و به هر کجا و به هر سو پا نهد، باز در محدوده حفاظت الهی و در حوزه استحفاظی اوست و جای گریزی وجود ندارد
آخرین نظرات