پرچم اسلام
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
علم الاسلام الصلاة ؛
نماز ، پرچم اسلام است .
(كنزالعمال ، ج 7 ، ص 279 ، حديث 1887)
پرچم اسلام
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
علم الاسلام الصلاة ؛
نماز ، پرچم اسلام است .
(كنزالعمال ، ج 7 ، ص 279 ، حديث 1887)
پند ها و نکته ها: وصیت نامۀ شهید حسن درویشی تهیه کننده : زینب دلفی
اللهم انی اسئلک واتوجه الیک بنبیک نبی رحمه محمد(صلی الله علیه و آله)
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
سلام وصلوات خداوند برشهدای اسلام عزیز از صدر اسلام تاکنون سلام بر صالحان که صراط مستقیم را پیشه راه خود کردند وندای حسین علیه السلام گونه ی روح الله را لبیک گفتند وسرازپای نمی شناسند درراه خدا.
وصیت نامه ام راچنین آغاز میکنم که ای امام ای فرزند پاک رسول الله(صلی الله علیه و آله)،ای فرزند حضرت امیر علیه السلام ، که همچون حضرت امیر علیه السلام درمیان از خدا بی خبران به تنهایی ازحق و دین خدا و سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله)واسلام عزیز دفاع می کنید.
ای امام عزیز ، ای امام مومن ام ،ای امام شجاعم، ای امامی که ازتمام هستی خویش همچون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) گذشتی درآن زمان که کفار قریش وعده های پادشاهی،ث روت وسایر امکانات فانی را به رسول خدا می دادند چه زیبا فرمود آن حضرت: اگرخورشید را دردست راست من وماه رادر دست چپ من قرار دهند دست ازدعوتم برنمی دارم تا اینکه کشته شوم . ای امام، به جان رسول الله(صلی الله علیه و آله) قسم اگرشمه ای از صفات مومنین در ضمیر سربازانت وجود دارد آن را ازدریای بیکران وجود خدادادی حضرت عالی کسب کرده اند.
خدایا! تورابه حق قرآنت و به حق رسولانت وبه حق مقربانت، امام، این حافظ اسلام عزیز را درپناه اقدس خویش تا ظهور حضرت ولی عصر روحی فدا حفظ بفرما.
دنیای بی کفایت بداند که روح الله یان آمدند تا عرصه زمین را برای ورود حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)از آلودگی ها تطهیرنمایند و ان شاءالله با نصرت خدای رحمان دست آنان ازهمه خیانت وظلم که درحق بندگان بی پناه خدا انجام می دهند کوتاه کنند.چه می اندیشند! آیا تصور می کنند می توانند یک باردیگر در سرزمین های اسلامی قد علم کنند.اگردر این تصور آرزوهای شیطانی پرورش می دهند آرزوهایشان را به گورخواهند برد.دشمنان اسلام بدانید و آن هایی که در ظاهرآدم و در باطن حیوان، شما هم بدانید این انقلاب شکست نخورده و نمی خورد گفته روح الله است، چرا که او بود گردن کشی های شمارا با توکل به خدا وعشق به اسلام کوتاه کرد و دنیا خوار و ذلیل تان نمود.
امت اسلام بدانید که تنها راه تداوم این حرکت خدایی،توکل به خدای رحمان است، توکل کنید وامام عزیزرا همچون گذشته نگهبان باشید. خداوند دراین مسیرحق به همه ما ایمان، تقوا و شجاعت عنایت فرماید.
چند جمله ای را باخانواده ام درمیان میگذارم.اگر فرزندتان رادر خدا دادید او را در راه خدا داه اید. بر کسی خدای ناکرده سخت یا منت نگذارید. پدر و مادر شیون مکنید زیرا اباعبدالله علیه السلام رادر کربلا ناجوان مردانه شهید کردند. همسرم زینب وارمقاومت کن که رضای خدا در همین است.
وشما فرزندانم عبداله وزینب بدانید که پدرتان راه حسین علیه السلام رفت و بر شما حق و لازم است ادامه دهید راهی را که من رفتم و بدانید سعادت دنیا وآخرت در همین راه نهفته است.
بنده حقیر،کثیرالتقصیر خدا
امام رضا (علیه السلام ) می فرماید:
رحم الله عبدا احيا امرنا فقلت له : فكيف يحيي امركم . قال يتعلم علومنا و يعملها الناس فإن الناس لو علموا محاسن كلامنا لا تبعونا: خدا رحمت كند بند ه اي را كه امر ما را زنده بدارد . راوي پرسيد چگونه امر شما را زنده كند؟ آن حضرت فرمود: علوم ما را فراگيرد و به مردم بياموزد، چرا كه مردم اگر زيبايي هاي كلام ما را بدانند از ما پيروي مي كنند. ( مفاتيح الحياه ص78)
دانش امام رضا (علیه السلام )
ابراهيم بن عباس صولی از دانشمندان و شاعران بزرگ بود او مدتي در خراسان با امام انس پيدا كرده بود. ابراهيم ، دانش امام را اين گونه گزارش مي كند.
هرگز نديدم از علي بن موسي (علیه السلام ) سوالي شود ، مگر اينكه پاسخ آن را مي دانست . هيچ كس را از وي با اطلاع تر به تاريخ از ابتداي زمان تا روزگار خودش نديدم . مأمون با سوال از هر چيز ، پيوسته او را مي آزمود؛ ولي او پاسخ درست مي داد. همه گفتار و جواب ها و شواهدي كه مي آورد از قرآن بود. يكي از كلمات مشهور آن حضرت كه همواره به خاطرم خواهد ماند چنين است:.
گناهان صغيره راهي به سوي ارتكاب گناهان كبيره است، و هر كس در گناه كوچكي از خدا نترسد، در گناهان بزرگ هم از خدا نخواهد ترسيد، و اگر خداوند مردم را به بهشت دعوت نمي كرد و از دوزخ هم نمي ترساند،باز هم واجب بود اطاعتش كنند و از نافرماني اش بپرهيزند؛زيرا خدا در حق بندگان خويش ، تفضل و نيكي و لطف كرده و به ايشان ، نعمت وجود را نيز ارزاني داشته و آنان را از نيستي به هستي آورده است كه شايسته آن نبودند.
( كتاب امام رضا (علیه السلام ) و زندگي ص85و82)
پيام امام به شيعيان :
نقل شده كه يك بار سيد عبدالعظيم حسني نزد امام رضا(علیه السلام ) رفته بود. امام به او گفته بود: اي عبدالعظيم !سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شيطان را در خود راه ندهند، وايشان را به راست گويي و امانت داري سفارش كن ، به آنان سفارش كن كه خاموشي گزينند و بحث و جدل هاي بيهوده را رها كنند ، به يكديگر روي آورند و به ديدن هم بروند ، زيرا اين امر ، باعث نزديك شدن به من مي شود خود را سرگرم نزاع با يكديگر نكنند؛ زيرا من به جان خودم سوگند ياد كرده ام كه هر كس دوستي از دوستان مرا خشمگين كند از خدا بخواهم كه در دنيا سخت ترين عذاب را به او بچشاند و در آخرت ، از زيانكاران باشد.
به آنان بگو كه خداوند ، نيكوكاران را آمرزيده و از بدكاران گذشته است ؛ مگر كسي كه به او شرك ورزد يا دوستي از دوستان مرا آزار دهد و يا قصد بدي به او داشته باشد؛ زيرا در اين صورت خداوند او را نمي بخشد تا زماني كه از اين كارها يااز اين بد انديشي دست بردارد و اگر دست برندارد روح ايمان از دستش مي رود و از ولايت و دوستي من خارج مي شود و نصيبي از ولايت ما ندارد. پناه مي برم به خدا از اين امر. (كتاب امام رضا و زندگي ص37)
چگونگي شهادت امام رضا (علیه السلام )
حضرت رضا (علیه السلام) بنا به دعوت مأمون از مدينه به سوي مرو حركت مي كرد . مسير حركت چنين بود بصره – اهواز- فارس- اصفهان- قم- ري- سمنان- دامغان- نيشابور- طوس- سرخس- مرو- مأمون به مأموران خود دستور داده بود كه حضرت را از قم و كوفه – دو مركز مهم شيعيان عبور ندهد، ولي حضرت طبق دستور مأمون عمل نكرد و خود مسير حركت را تعيين مي كرد و در برخي موارد به شهرهايي وارد مي شد كه در مسير قرار نداشت و راه را دورتر مي كرد ، به اين علت بود كه سفر حضرت بيش از چهار ماه به طول انجاميد ، حضرت در اصفهان در جواب درخواست ساربان چنين نوشت : دوستار آل محمد باش ، اگر چه فاسق باشي و دوست بدار دوستداران آنان را هر چند فاسق باشند. حضرت در سال200 ق وارد نيشابور شدند و پس از چهار ماه سفر سال 201 ق وارد مرو شدند.
مأمون پس از ورود آن حضرت به مرو پيشنهاد خلافت و يا ولايت عهدي را مطرح كرد. حضرت نخست با اين پيشنهاد مخالفت كرد ولي مأمون به اجبار ولايت عهدي را به حضرت داد و گفت نپذيري به زور وادارت مي كنم و اگر نپذيري ضمناً گردنت را مي زنم . حضرت ولايت عهدي را به اين شرط پذيرفت كه در عزل و نصب فرمانداران و حاكمان و امور حكومت دخالت نداشته و تنها مشاور مأمون باشد. حضرت رضا (علیه السلام ) پس از پذيرفتن ولايت عهدي دست هاي خود را به آسمان بلند كرد و گفت : خدايا! تو مي داني كه به زور ولايت عهدي را پذيرفتم ، مرا مؤاخذه نفرما . همچنان كه يوسف پيامبر را مؤاخذه نكردي ، وقتي كه عهده دار فرمانروايي مصر شد.
مأمون پس از گذشت مدتي از ولايت عهدي، از كار خود پشيمان شد و نتوانست در مرو بماند و به طرف بغداد حركت كرد. مأمون نخست فضل بن سهل را در سرخس كشت و پس از آن علي بن موسي الرضا (علیه السلام ) را در طوس به شهادت رساند. شهادت حضرت در آخر ماه صفر 203 ق در سن 55 سالگي به وسيله انگور زهر آلود كه مأمون به حضرت خوراند ، اتفاق افتاده ، حضرت رضا(علیه السلام ) در خراسان در شهر مشهد دفن شدند.
سيره امام رضا (علیه السلام ) ص53و54و55
امام رضا (علیه السلام ) فرمود:
اگاه باشيد هر كس مرا در غربتم زيارت كند من و پدرانم در روز قيامت شفيعان او خواهيم بود.
امالي ، شيخ صدق ص611
امام رضا (علیه السلام ) می فرماید:
رحم الله عبدا احيا امرنا فقلت له : فكيف يحيي امركم . قال يتعلم علومنا و يعملها الناس فإن الناس لو علموا محاسن كلامنا لا تبعونا: خدا رحمت كند بند ه اي را كه امر ما را زنده بدارد . راوي پرسيد چگونه امر شما را زنده كند؟ آن حضرت فرمود: علوم ما را فراگيرد و به مردم بياموزد، چرا كه مردم اگر زيبايي هاي كلام ما را بدانند از ما پيروي مي كنند. ( مفاتيح الحياه ص78)
دانش امام رضا (علیه السلام )
ابراهيم بن عباس صولی از دانشمندان و شاعران بزرگ بود او مدتي در خراسان با امام انس پيدا كرده بود. ابراهيم ، دانش امام را اين گونه گزارش مي كند.
هرگز نديدم از علي بن موسي (علیه السلام ) سوالي شود ، مگر اينكه پاسخ آن را مي دانست . هيچ كس را از وي با اطلاع تر به تاريخ از ابتداي زمان تا روزگار خودش نديدم . مأمون با سوال از هر چيز ، پيوسته او را مي آزمود؛ ولي او پاسخ درست مي داد. همه گفتار و جواب ها و شواهدي كه مي آورد از قرآن بود. يكي از كلمات مشهور آن حضرت كه همواره به خاطرم خواهد ماند چنين است:.
گناهان صغيره راهي به سوي ارتكاب گناهان كبيره است، و هر كس در گناه كوچكي از خدا نترسد، در گناهان بزرگ هم از خدا نخواهد ترسيد، و اگر خداوند مردم را به بهشت دعوت نمي كرد و از دوزخ هم نمي ترساند،باز هم واجب بود اطاعتش كنند و از نافرماني اش بپرهيزند؛زيرا خدا در حق بندگان خويش ، تفضل و نيكي و لطف كرده و به ايشان ، نعمت وجود را نيز ارزاني داشته و آنان را از نيستي به هستي آورده است كه شايسته آن نبودند.
( كتاب امام رضا (علیه السلام ) و زندگي ص85و82)
پيام امام به شيعيان :
نقل شده كه يك بار سيد عبدالعظيم حسني نزد امام رضا(علیه السلام ) رفته بود. امام به او گفته بود: اي عبدالعظيم !سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شيطان را در خود راه ندهند، وايشان را به راست گويي و امانت داري سفارش كن ، به آنان سفارش كن كه خاموشي گزينند و بحث و جدل هاي بيهوده را رها كنند ، به يكديگر روي آورند و به ديدن هم بروند ، زيرا اين امر ، باعث نزديك شدن به من مي شود خود را سرگرم نزاع با يكديگر نكنند؛ زيرا من به جان خودم سوگند ياد كرده ام كه هر كس دوستي از دوستان مرا خشمگين كند از خدا بخواهم كه در دنيا سخت ترين عذاب را به او بچشاند و در آخرت ، از زيانكاران باشد.
به آنان بگو كه خداوند ، نيكوكاران را آمرزيده و از بدكاران گذشته است ؛ مگر كسي كه به او شرك ورزد يا دوستي از دوستان مرا آزار دهد و يا قصد بدي به او داشته باشد؛ زيرا در اين صورت خداوند او را نمي بخشد تا زماني كه از اين كارها يااز اين بد انديشي دست بردارد و اگر دست برندارد روح ايمان از دستش مي رود و از ولايت و دوستي من خارج مي شود و نصيبي از ولايت ما ندارد. پناه مي برم به خدا از اين امر. (كتاب امام رضا و زندگي ص37)
چگونگي شهادت امام رضا (علیه السلام )
حضرت رضا (علیه السلام) بنا به دعوت مأمون از مدينه به سوي مرو حركت مي كرد . مسير حركت چنين بود بصره – اهواز- فارس- اصفهان- قم- ري- سمنان- دامغان- نيشابور- طوس- سرخس- مرو- مأمون به مأموران خود دستور داده بود كه حضرت را از قم و كوفه – دو مركز مهم شيعيان عبور ندهد، ولي حضرت طبق دستور مأمون عمل نكرد و خود مسير حركت را تعيين مي كرد و در برخي موارد به شهرهايي وارد مي شد كه در مسير قرار نداشت و راه را دورتر مي كرد ، به اين علت بود كه سفر حضرت بيش از چهار ماه به طول انجاميد ، حضرت در اصفهان در جواب درخواست ساربان چنين نوشت : دوستار آل محمد باش ، اگر چه فاسق باشي و دوست بدار دوستداران آنان را هر چند فاسق باشند. حضرت در سال200 ق وارد نيشابور شدند و پس از چهار ماه سفر سال 201 ق وارد مرو شدند.
مأمون پس از ورود آن حضرت به مرو پيشنهاد خلافت و يا ولايت عهدي را مطرح كرد. حضرت نخست با اين پيشنهاد مخالفت كرد ولي مأمون به اجبار ولايت عهدي را به حضرت داد و گفت نپذيري به زور وادارت مي كنم و اگر نپذيري ضمناً گردنت را مي زنم . حضرت ولايت عهدي را به اين شرط پذيرفت كه در عزل و نصب فرمانداران و حاكمان و امور حكومت دخالت نداشته و تنها مشاور مأمون باشد. حضرت رضا (علیه السلام ) پس از پذيرفتن ولايت عهدي دست هاي خود را به آسمان بلند كرد و گفت : خدايا! تو مي داني كه به زور ولايت عهدي را پذيرفتم ، مرا مؤاخذه نفرما . همچنان كه يوسف پيامبر را مؤاخذه نكردي ، وقتي كه عهده دار فرمانروايي مصر شد.
مأمون پس از گذشت مدتي از ولايت عهدي، از كار خود پشيمان شد و نتوانست در مرو بماند و به طرف بغداد حركت كرد. مأمون نخست فضل بن سهل را در سرخس كشت و پس از آن علي بن موسي الرضا (علیه السلام ) را در طوس به شهادت رساند. شهادت حضرت در آخر ماه صفر 203 ق در سن 55 سالگي به وسيله انگور زهر آلود كه مأمون به حضرت خوراند ، اتفاق افتاده ، حضرت رضا(علیه السلام ) در خراسان در شهر مشهد دفن شدند.
سيره امام رضا (علیه السلام ) ص53و54و55
امام رضا (علیه السلام ) فرمود:
اگاه باشيد هر كس مرا در غربتم زيارت كند من و پدرانم در روز قيامت شفيعان او خواهيم بود.
امالي ، شيخ صدق ص611
آخرین نظرات