زلال نور

شوش دانیال(علیه السلام)

زلال نور

 خانه مشخصات مدیر وبلاگ تماس  ورود
شما در جنگ، نیروی علی هاشمی بودی؟
ارسال شده در 11 مهر 1400 توسط زلال نور در زندگینامه, با شهدا, سخنرانی, بصیرت سیاسی, سبک زندگی عاشورایی

​???از حاج قاسم سلیمانی پرسیدند شما در جنگ، نیروی علی هاشمی بودی؟

  محکم جواب داد : نه 

 بعد از مکثی گفت من نیروی مجید سیلاوی بودم و مجید سیلاوی نیروی علی هاشمی بود.

 مگر نیروی علی هاشمی بودن الکی بود؟
‏علی هاشمی ایده پرداز عملیات خیبر بود.

ثمره آن عملیات تصرف جزایر مجنون بود که دارای ۵۸ حلقه چاه نفت است اما مهمتر از این موضوع، نحوه شهادت و اتفاقات بعدی است که ما را با یک حیرت و داستان عجیب روبرو می‌کند
او با اینکه یکی از مهمترین فرماندهان جنگ بود اما تا ۲۲ سال نام بردن از او ممنوع بود.
 هیچ‌ کس حق نداشت درباره‌ی او کلامی سخن بگوید. لام تا کام، سکوت مطلق گویی اصلا نبوده گویی اصلا نجنگیده او حتی متهم به خیانت شد و البته شایعاتی دیگر ماجرا چه بود؟

ماجرا این بود که عراق برای بدست گرفتن جزیره مجنون یک حمله سراسری را سازماندهی کرد و با توپ پر به سمت این جزیره آمد.

 علی هاشمی و یارانش در مجنون بودند و مستقیما مورد حمله بالگردهای عراقی قرار گرفتند.
راکت پشت راکت به سمت آنها شلیک میشد ، کسی متوجه نشد چه بر سر علی هاشمی آمد.
حمله که تمام ‌شد، زخمی‌ها به عقب منتقل شدند و سرشماری آغاز شد تا ببینند چه کسانی هستند و چه کسانی شهید شدند. نفر اول که خبری از او نبود علی هاشمی بود. به دنبال پیکرش گشتند. نبود هیچ اثری از او نبود. 

پس کجاست؟
برخی از بچه‌ها اسیر شده بودند. چند نفری عراقی ها را دیده بودند که به سمت ایرانی ها آمده و چندنفری را به اسیری گرفته بودند.
 در میان بحث و سخن که فرمانده کجاست؟

 یکی احتمال داد شاید او اسیر شده باشد، چون دیده آنطرفی می رفته… همین گمانه‌زنی سخن مبنای اتفاقات بعدی قرار گرفت

‏ 

از آنجایی که علی فرمانده ارشد بود، همه باید درباره‌ی او سکوت می‌کردند.
 اعلام می‌شود که مطلقا سخنی نگوئید. نه درباره اسارتش ، نه این که اساسا اینجا بوده یا نبوده.

زیرا او حامل مهمترین اطلاعات بود و اگر مقامات عراق می‌فهمیدند   ممکن بود علی دوران بسیار سخت و بدی را در زمان اسارت بگذراند.
سکوت.سکوت.سکوت

سالها می‌گذرد و همچنان سکوت
 جنگ تمام می‌شود و همه خوشحال هستند که با بازگشت اُسرا ، علی هم بیاید.

 همه می‌آیند اما از او خبری نیست.
هیچ کس او را در زندان‌های عراق ندیده، پس کجاست؟

فرضیه غلط در قالب یک سئوال شکل می‌گیرد: نکند با صدام همکاری می‌کند؟ موتور شایعات علیه او روشن می‌شود.

 

مجددا اعلام می‌شود درباره‌ی او سخنی نگویید.

 این بار کسی نگران نیست که او اسیر شده، برخی از این که احتمالا با صدام همکاری می‌کند، عصبی هستند

 پس قرار شد تا روزی که صدام زنده است، کسی درباره‌ی او حرفی نزند. 

خانواده‌اش تحت فشار قرار گرفتند. 

جلوی شایعات را نمی‌شد گرفت.

 یکی می‌گفت با منافقین همکاری می‌کند و دیگری مُصر بود که با صدام حسین درحال تبادل اطلاعات و همکاری است.

 فشار بی‌سابقه ای روی خانواده بود
خانواده ناچار و مجبور به ترک محل زندگی شدند اما هرکجا که می‌رفتند، از نگاه‌ها در امان نبودند. نه پدر و مادر و نه بچه‌ها.

روزگار سختی بود، بیست سال از غیبت علی می‌گذشت.

  انواع تهمت‌ها بود که بر سر آنها آوار میشد و هیچ‌کس حاضر به حمایت و دفاع از آنها نبود.
با این حال برخی امیدوار بودند که ردی از او در عراق و کنار صدام حسین بیابند .

 این امید وجود داشت که شاید در همکاری‌های بعدی با صدام حسین، فرمانده سابق و متهم امروزی پیدا شود.

 رابطه ها که با صدام برقرار شد، خبری از علی نشد.

هیچ خط و ردی از او نبود.

 ایام گذشت و باز دوباره سکوت…
جنگ آمریکا با عراق منجر به فرار صدام و نهایتا بازداشت و اعدام او شد. 

صدام مُرد اما باز کسی سخنی از علی به میان نیاورد .

پس چی شده؟  او کجاست؟ چرا هیچ ردی از او نیست؟ نکند از عراق بیرون رفته است؟ گمانه‌زنی‌ها در خفا ادامه داشت تا اینکه…
?کمیته جستجوی مفقودین در ادامه‌ی تفحص‌هایی که داشت،در محل استقرار قرارگاه فرماندهی سپاه ششم به پلاک علی و بقایای پیکر او برخورد.

او همان روز چهارم تیرماه ۱۳۶۷ شهید شده و زیر آواری از خاک دفن شده بود اما نه تنها کسی نمی‌دانست بلکه تا ۲۲ سال بعد متهم بود.

 

? خانواده‌ اش ۲۲ سال زیر انواع فشارها و حرفها و حدیث‌ها بودند تا این که در سال ۱۳۸۹ پیکر او کشف شد و با شکوه تمام در اهواز به خاک سپرده  شد.
?شهدا رابا ذکر صلواتی یاد کنید

2 نظر »

نظر از: آفتاب مهربانی [عضو] 
  • آفتاب مهربانی

درودو رحمت بر این شهیدعزیز و خانواده ش

1402/05/27 @ 18:06

نظر از: بویکا [بازدید کننده] 
  • https://worldbook.blogix.ir/>

بویکا

سلام ممنون از مطالب مفیدتون.وفات حضرت زینب سلام الله علیهارو هم تسلیت عرض میکنم. صلوات پرفضیلت زیر هدیه به روح حضرت زینب سلام الله علیها.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

خداوندا به مقدار علمِ بی پایانت بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازی که در او قرار داده شده، صلوات و درود بفرست

1400/11/28 @ 02:46


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

*غذاتون سرد نشه*
ارسال شده در 28 شهریور 1400 توسط زلال نور در زندگینامه, سخنرانی, حکایت, داستانهای مفید

در رستوران بودم که میز بغلی توجه‌ام را جلب کرد . 

 زن و مردی حدود ۴۰ ساله رو به‌ روی هم نشسته بودند و مثل یک دختر و پسر جوان چیزهایی می‌گفتند و زیرزیرکی می‌خندیدند .

بدم آمد , با خودم گفتم چه معنی دارد ؟ 

 شما با این سن‌تان باید بچه دبیرستانی داشته باشید . 

نه مثل بچه دبیرستانی‌ها نامزدبازی و دختربازی کنید . 
داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که تلفن خانم زنگ خورد و به نفر پشت خط گفت : آره عزیزم , بچه‌ها رو گذاشتیم خونه خودمون اومدیم , واسه‌شون کتلت گذاشتم تو یخچال .
خوشم آمد , ذوق کردم , گفتم چه پدر و مادر باحالی , چه عشق زنده‌ای که بعد از این همه سال مثل روز اول همدیگر را دوست دارند , چقدر خوب است که زن و شوهرها گاهی اوقات یک گردش دوتایی بروند . چقدر رویایی , قطعا اگر روزی پدر شدم همین کار را می‌کنم .
داشتم با لبخند و ذوق نگاهشان می‌کردم که ناگهان مرد به زن گفت : پاشو بریم تا شوهرت نفهمیده اومدی بیرون . 
اَی تُف , حالم به هم خورد. زنیکه تو شوهر داری آن‌وقت با مرد غریبه آمدی ددر ؟ 

ما خیر سرمان مسلمانیم , اسلام‌تان کجا رفته ؟

  زن و مرد نامحرم با هم چه غلطی می‌کنند ؟ 

 بی‌شرف‌ها . 
داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که مرد بلند شد رفت به سمت صندوق تا پول غذا را حساب کند , زن هم دنبالش رفت و بلند گفت : داداش داداش بذار من حساب کنم. اون دفعه پیش هم با مامان اومدیم تو حساب کردی .
آخییی , آبجی و داداش بودن , الهی الهی , چه قشنگ , چه قدر خوبه خواهر و برادر اینقدر به هم نزدیک باشند .
داشتم با ذوق و شوق نگاه‌شان می‌کردم و لبخند می‌زدم که آمدند از کنارم رد شدند و در همان حال مرد با لبخندی شیطنت‌آمیز گفت : از کی تا حالا من شدم داداشت ؟ 

 زن هم نیش‌خندی زد و گفت : این‌جوری گفتم که مردم فکر کنن خواهر و برادریم .
تو روح‌تان , از همان اول هم می‌دانستم یک ریگی به کفش‌تان هست , زنیکه و مردیکه عوضی آشغال بی‌حیا .
داشتم چپ ‌چپ نگاهشان می‌کردم که خواستند خداحافظی کنند , زن به مرد گفت : به مامان سلام برسون 

  مرد هم گفت : باشه دخترم , تو هم به نوه‌های گلم… 

وای خدا , پدر و دختر بودند , پس چرا مرد اینقدر جوان به نظر می‌رسید ؟ 

 خب با داشتن چنین خانواده دوست‌ داشتنی باید هم جوان بماند , هرجا هستند سلامت باشند . 

 اينجا بود كه فهميدم زندگي ديگران به من ربطي ندارد , اگه كمي شعور داشتم مثل بقيه غذامو ميخوردم كه اينجوري سرد نشه …
*((قضاوت ممنوع))*

قضاوت قضاوت_ممنوع 4 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: دیگچه [بازدید کننده] 
  • https://digche.com>

دیگچه
5 stars

متن بسیار زیبایی بود تبریک میگم

1402/01/23 @ 22:51

نظر از: امیرِعباس(حسین علیه السلام) [عضو] 
  • مبتلایِ حسین (علیه السلام)

https://mahdion73.kowsarblog.ir/

از وبلاگ من هم دیدن کنید

1400/08/12 @ 10:24

نظر از: شكوفه چين [عضو] 
  • آسمان

به این وبلاگ بیاید و در مسابقات شرکت کنید

1400/07/10 @ 14:40

نظر از: مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار [عضو] 
  • مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار

5 stars

خیلی جالب بود

1400/07/03 @ 11:35


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد
ارسال شده در 31 تیر 1400 توسط زلال نور در احادیث


? آیت الله حائری شیرازی ?

?نگویید: «مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد»?

هرچه می توانید سنت‌های خود را در #عید_غدیر، جدی‌تر بگیرید. نگویید: «مستحب است؛ شد شد؛ نشد نشد». این سنت‌ها از اوجب واجبات است. چرا؟ چون #شناسنامۀ ما شیعیان است.
پدرها جوری نسبت به عید غدیر ارادت به خرج بدهند که بچه‌ها از یک ماه، دو ماه قبل #چشم‌انتظار عید غدیر باشند! حتی اگر لازم شد، #قرض کنید و یک عیدی حسابی -به اندازه‌ای که به علی ارادت دارید- به بچه‌ها بدهید. نگویید: «باز من باید یک چیزی خرج کنم!» نه! مقروض می‌شوی، خب بشو! تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده ای، یک بار هم برای حضرت علی مقروض شو.

مسیحی‌ها بابانوئل درست می‌کنند و به بچه هایشان می‌گویند: «او برای تو هدیه را آورده؛ مسیح برای تو این هدایا را آورده». بچه از اول ذهنش با عیسی (علیه‌السلام) انس می‌گیرد، رفاقت می‌کند.

حالا بروید ببینیم چه کار می‌کنید! این شما و این عید غدیر. سفری، تفریحی، گردشی می‌خواهی ببری، بگو این مال عید غدیرت است! اگر هم تابستان می‌بری بگو، قولش را عید غدیر به شما دادم. قول‌هایی که می‌خواهید به آن‌ها بدهید، عید غدیر بدهید.

1 نظر »
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(0)
4 ستاره:
 
(1)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.0 stars
(4.0)

نظر از: یاس کبود [عضو] 
  • یاس کبود

4 stars

عالی

1400/07/20 @ 09:32


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دانی چرایی حجاب را  ؟؟؟؟؟
ارسال شده در 23 تیر 1400 توسط زلال نور در احادیث

☘️ تا شهوت نفس در نهاد بشر است در کشف حجاب صد هزار خطر است.تیری است نظر ز تیرهای ابلیس این چادر در مقابلش چون سپر است.

?گل عفاف در بوستان حجاب می روید و عطر پاکی وجود زنان محجبه را قیمتی می کند.

 زن عفیف زیباست و عفتش به او قدرتی می دهد که قوی مردان در برابر او به خضوع وادار می کند.

 حجاب اسلحه محکمی است که زن با آن می تواند از حقوق و ارزش هایش دفاع کند.

روی فرو پوش، چون دُر صدف تا نشوی تیر بلا در هدف

سنگ فرش های وجود هر انسان خاکی به وسیله پوشش و حجاب از گزند علف های هرز در امان می ماند.

 انکه در حجاب چادر به سر کند یعنی فقط به حد حکم خدا نظر کند.

حجاب سپری است در مقابل چشمان بوالهوسان و سدی محکم در برابر گناه.

حجاب منشور والای آگاهی است.

حفظ چادر حفظ دین و مذهب است  شیوه زهرا و درس زینب است.

من حجابم، کشتی راه نجات، چشمه آب حیاتم، معنی آب حیاتم، معنی صوم و صلاتم، بر حریم عفت و ناموس، من نیکو پاسبانم

 

نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

سفری که پر ماجرا شد
ارسال شده در 14 تیر 1400 توسط زلال نور در سخنرانی, حکایت, ۱۴ معصوم, کودکانه, داستانهای مفید, شبهات محرم, سبک زندگی عاشورایی


? سفری که پر ماجرا شد ?

آگاه سازی کودکان از واقعه و پیام غدیر همیشه یکی از دغدغه های خانواده های مذهبی بوده و هست. کتاب «سفری که پرماجرا شد» جزو بهترین کتاب های کودک در این زمینه است که تا امروز بیش از 20 بار تجدید چاپ شده است.

❇️این کتاب در قالب داستانی جذاب و کودکانه، حجه الوداع و در پایان آن به امامت رسیدن امام علی (علیه السلام) را به رشته تحریر درآورده است تا هم کودکان را سرگرم کند و هم آنها را با غدیر خم آشنا سازد.

?آثار دیگر از همین نویسنده:
ماجراهای من و بقیه
پتوی پرنده

✅مناسب سنین
7 تا 12 سال
#کودک
#نوجوان

عاشورا غدیر محرم معرفی_کتاب کتاب نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 796

آخرین مطالب

  • شما در جنگ، نیروی علی هاشمی بودی؟
  • *غذاتون سرد نشه*
  • مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد
  • دانی چرایی حجاب را  ؟؟؟؟؟
  • سفری که پر ماجرا شد
  • سردار حجازی را بیشتر بشناسیم
  • جنگ احزاب در پیش است
  • آیا "سیزدهم فروردین" نحس است؟
  • یَنْهَى وَلاَ ینْتَهِیَ، وَیأْمُرُ بِمَا لاَ یَأْتِیَ
  • شب نیمه شعبان، اولین شب قدر و مقدمه شب‌های قدر ماه رمضان است.

آخرین نظرات

  • حسنا  
    • یک لقمه عشق
    در مبانی حجاب در قرآن
  • حسنا  
    • یک لقمه عشق
    در دلواپسی مردان غربی برای زنان چادری
  • آفتاب مهربانی  
    • آفتاب مهربانی
    در شما در جنگ، نیروی علی هاشمی بودی؟
  • حسن کریمی صدیق  
    • http://hasankarimisedegh@gmail.com>
    در جنگی که فقط ۳ ساعت طول کشید!!!!!
  • محدثه در دیزی_سفالی_در_فر (آبگوشت سنتی ایرانی) 
  • رهگذر در داستان طلبه ای که 15سال نان خشک میخورد 
  • دیگچه  
    • https://digche.com>
    در *غذاتون سرد نشه*
  • آریاپی  
    • https://www.youtube.com/channel/UCCoJEao2WNpfdxSxkK9N2Bg>
    در فراخوان مسابقه ی کتابخوانی و دلنوشته ‌ی پیامبر رحمت(ص)
  • دفتر ترجمه رسمی  
    • https://parsistrans.com/>
    در فراخوان مسابقه ی کتابخوانی و دلنوشته ‌ی پیامبر رحمت(ص)
  • رامین  
    • http://yahoo.co.jp>
    در "لن ترانی"سه بیت، سه نگاه، سه برداشت
  • بویکا  
    • https://worldbook.blogix.ir/>
    در شما در جنگ، نیروی علی هاشمی بودی؟
  • آشنا  
    • شب های بی ستاره
    • حضرت فاطمه معصومه ( سلام الله علیها )
    در فراخوان مسابقه ی کتابخوانی و دلنوشته ‌ی پیامبر رحمت(ص)
  • زلال نور  
    • زلال نور
    • معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا‌سلام.الله علیها شوش
    در طرز تهیه لواشک غوره
  • شادی  
    • https://shadima.com/>
    در طرز تهیه لواشک غوره
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)  
    • مبتلایِ حسین (علیه السلام)
    در *غذاتون سرد نشه*
  • یاس کبود  
    • یاس کبود
    در مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد
  • شكوفه چين  
    • آسمان
    در *غذاتون سرد نشه*
  • مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار  
    • مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار
    در *غذاتون سرد نشه*
  • Shafiee در ذکر علی عباده
  • زلال نور  
    • زلال نور
    • معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا‌سلام.الله علیها شوش
    در فراخوان مسابقه ی کتابخوانی و دلنوشته ‌ی پیامبر رحمت(ص)

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".

زلال نور

زلال نور گستره ای است به پهنای زلالیت نور برای رسیدن به آرامش ناب الهی
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • احادیث
  • زندگینامه
  • ویژه نامه ها(موضوعات پیشنهادی)
    • محرم
    • فاطمیه
    • ماه رمضان
  • طب سنتی و اسلامی
  • بهجت خوبان
  • شایعه
  • احکام
  • شعر
  • امام موعود
  • با شهدا
  • خبرنامه
  • سخنرانی
    • حجت السلام انصاریان
    • خطبه آغازین
    • پی نوشت های سخنرانی
    • حجت السلام قرائتی
    • حجت السلام فرحزاد
    • حاج آقا پناهیان
  • مطلب روز
  • نماز
    • پی نوشت ها
    • آثار و اسرار نماز
    • ارزش نماز واجب
    • افعال و اذکار نماز
    • اهمیت نماز جماعت
    • حضور قلب و کمال نماز
    • اهمیت وقت نماز
    • نماز معصومین
    • نماز در خانواده
    • نماز شب
    • نماز جمعه
    • اهمیت نماز مستحبی
    • اهمیت وجایگاه مسجد
    • شهدا و نماز
  • همراه با زائران حسین.علیه السلام
  • حکایت
  • پاسخ به شبهات
  • تغذیه سالم
  • شیعه شناسی
  • ۱۴ معصوم
  • پرسش و پاسخ طبی
  • روضه
    • توسل
  • مناجات نامه ی آیت الله حسن زاده آملی
  • تفسیر
    • پی نوشت های تفسیر
  • کودکانه
  • معادشناسی
  • داستانهای مفید
  • ادعیه
  • مدافعان حرم
  • توحید مفضل
  • مناجات
  • بصیرت سیاسی
  • غدیریه
  • شبهات محرم
  • سبک زندگی عاشورایی
  • آیینه خدا
  • (مطالب روز-بیانات رهبری-احادیث
  • شمش الشموس
  • سی شب-سی آیه
  • مطالب ناب
  • بیانات رعبری
  • به قلم خودم
  • بیانات ناب رهبر
  • وحدت حوزه و دانشگاه
  • وحدت حوزه و دانشگاه
  • انقلاب در قاب خاطرات
  • سبک زندگی و روایت الگوی زن مسلمالن در فضای مجازی
  • آشپزی
  • سواد رسانه ای
  • کلام امیر بیان(نهج البلاغه)
  • حجاب و عفاف
  • خنده حلال
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان