عن حسن بن علي - عليه السلام - 

راءيت امي فاطمة - عليه السلام - قامت في محرابها ليلة جمعتها فلم تزل راكعة ساجدة حتي اتضح عمود الصبح ، و سمعتها تدعو للمؤ منين و المؤ منات و تسميهم و تكثر الدعا لهم ولاتدعوا لنفسها بشي ء .

در شب جمعه اي مادرم فاطمه (س ) را ديدم كه در محراب عبادت خويش ايستاده و تا سپيده صبح در ركوع و سجود بود و مي شنيدم كه براي مؤ منين و مؤ منات دعا مي نمود و نام آنها را مي برد و براي آن ها بسيار دعا مي كرد ، ولي براي خود هيچ دعايي نمي نمود (دنباله حديث اين چنين است گفتم اي مادر ! چرا همان طور كه براي ديگران دعا مي كني ، براي خود دعا نمي نمايي حضرت فاطمه (س ) فرمود فرزدنم اول همسايه ، سپس اهل خانه ) (علل الشرايع ، ج 1 ، ص 173) .

 اولين نمازگزار

قال علي - عليه السلام -

اللهم اني اول من اناب و سمع و اجاب ، لم يسبقني الا رسول الله -صلي الله عليه وآله - بالصلوة

بارخدايا ! من نخستين كسي هستم كه به حق رسيده و آن را شنيد و پذيرفت هيچ كس بر نماز بر من پيشي نگرفت ، مگر رسول خدا (ص ) (نهج البلاغه ، خطبه 131) .

 ركوع طولاني

عن ابي عبدالله - عليه السلام -

كان علي يركع فيسل عرقه حيت يطافي عرقه من طول قيامه

اميرالمؤ منين (ع ) ركوع نماز را آن قدر طولاني مي كرد كه عرق از ساق پاي وي جاري و زير قدمهاي مباركش تر مي شد . (بحار الانوار ، ج 85 ، ص 110) .

عن وهب بن جعفر قال  

ان عليا - عليه السلام - كان يقول لان ادع شهود حضور الاضحي عشر مرات احب الي من ان ادع شهود حضور الجمعة مرة واحدة من غير علة وهب بن جعفر گويد علي (ع ) مي فرمود اگر ده سال حضور در نماز عيد قربان راترك نمايم ، بهتر است از اين كه يك بار بدون علت در نماز جمعه حاضر نشوم (بحارالانوار ، ج 104 ، ص 316) .

قال علي - عليه السلام - 

امنت بالله ولو ضربت عنقي فاذا ركعت فقل اللهم لك ركعت ولك خشعت ولك اسلمت و بك امنت و عليك توكلت وانت ربي خشع لك وجهي وسمعي و بصري و شعري و بشري و لحمي و دمي و مخي و عصبي و عظامي اقلت الارض من لله رب العالمين

ايمان آورده ام به خداوند ، اگر چه گردنم زده شود هنگام ركوع بگو بار پروردگارا ! براي تو ركوع مي كنم و براي تو است خشوع من و براي تو است اسلام من و به تو ايمان دارم و بر تو توكل مي نمايم ، و توپروردگار مني كه خاشع است براي تو صورت وگوش و چشم و مو پوست و گوشت وخون و مغز اعصاب واستخوانم و آنچه از من است در روي زمين ، همه از خداوند است كه پروردگار عالميان است . (من لايحضره الفقيه ، ج 1 ص 311 ، حديث 927) .