فلسفه حجاب چیست؟
با تتبع تاریخی می یابیم که حجاب نه تنها قبل از اسلام، در ایران باستان وهمچنین در میان قوم یهود وجود داشته؛ بلکه از آنچه به عنوان حجاب در قانون اسلام آمده نیز سخت تر بوده است. طبق قانون تلمود یهودیها، اگر زنی بدون آنکه چیزی بر سر داشت، میان مردم رفته و با آنان سخن می گفت، و یا صدایش آن قدر بلند بود که اگر در خانه اش تکلم می کرد، همسایگان سخنان او را می شنیدند، همسر او حق داشت بدون پرداخت مهریه، او را طلاق دهد.[1] و یا در مورد زنان ایرانیان قدیم آمده است: طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند وهرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان معاشرت کنند. زنان شوهردار نیز حق نداشتند هیچ مردی را ولو اینکه پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده صورت هیچ زنی دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد…[2]
هرچند حجاب در زمان عرب جاهلی وجود نداشت و بوسیله اسلام در عرب پدید آمد ولی بعد از آمدن این قانون، همه این دستور را پذیرفته و پوشش اسلامی را مراعات کردند. زمخشری از عایشه نقل می کند که او زنان انصار را اینچنین ستایش می کرد: مرحبا به زنان انصار! همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسری های مشکی می پوشاندند، گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.[3]
منبع:
[1]. ر.ک: تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 12، ص30.
[2] .تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج1، ص552.
[3]. الکاشف، ذیل آیه 31 سوره نور.
آخرین نظرات