حضرت (عبد صالح (ع ))مى گويد:
بر آن حضرت داخل شده و سلام كرده و محضرش عرض كردم :
فدايت شوم : همه گروه از مردم حضرت حسين (ع ) را زيارت مى كنند، چه كسانى كه به اين امر عرفان و شناخت دارند (امر ولايت را) و چه آنانكه منكر آن مى باشند و نيز زنان سوار مراكب شده و به زيارت آن حضرت مى روند و اين زيارت ها در حالى واقع مى شود كه زيارت كنندگان مشهور و مشخص شده اند كه از دوستان اين خاندان هستند و من چون اين شهرت را در خارج حسّ كرده و لمس نمودم از رفتن به زيارت خوددارى نمودم ، وظيفه در اينجا چيست ؟
راوى مى گويد:
امام (ع ) مكث طولانى نموده و جواب من را ندادند سپس روى مبارك به من نموده و فرمودند: اى عراقى اگر آنها خود را آشكار و مشهور نمودند تو خود را مشهور نساز به خدا قسم هيچ كسى به زيارت حضرت امام حسين (ع ) نمى آيد، در حالى كه عارف به حق آن جناب باشد، مگر آنكه حق تعالى گناهان گذشته و آينده اش را مى آمرزد. (1)
حضرت اءبو عبداللّه فرمودند:
كسى كه به زيارت قبر امام حسين (ع ) برود و به حق آن حضرت عرفان و آگاهى داشته باشد، مانند كسى است كه سه حج با رسول خدا(ص ) انجام داده باشد. (2)
عمرى است هواى كربلا دارد دل
زين پرده بسى شور و نوا دارد دل
تا باز شود مگر ره كوى حسين
هر شب بخدا دست دعا دارد دل (3)
? 1- ترجمه كامل الزيارات ص 458
2- ترجمه كامل الزيارات ص 460
3- گلواژه 4، ص 482
آخرین نظرات